ابی‌‌‌اللحم غفاری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

در اینکه وی از بنی غفار است، تردیدی نیست[۱]، اما در نام او اختلاف است. بیشتر صحابه‌نگاران، از جمله ابوعبیده معمر بن مثنی[۲]، مرزبانی[۳]، خلیفة بن خیاط[۴] و ابن عبدالبر[۵] نامش را عبدالله بن عبدالملک، ولی هیثم بن عدی و هشام کلبی[۶] او را خلف بن عبدالملک گفته‌اند. در برخی مآخذ، نام او را خلف بن مالک[۷]، عبدالله بن عبد بن مالک[۸]، عبدالله بن عبدالله[۹] و حویرث بن عبدالله[۱۰] ضبط کرده‌اند. هشام کلبی[۱۱] تصریح کرده که حویرث، نوه ابی اللحم است. با این حال معلوم نیست چرا ابن اثیر[۱۲] با اینکه همین مطلب را از هشام کلبی آورده، ولی ذیل نام حویرث بن عبدالله می‌گوید: او ابی اللحم است؟! آبی، اسم فاعل از فعل أبی یأبی، به معنای امتناع کردن از چیزی است. ملقب شدن او به ابی اللحم، از آن‌رو است که وی در جاهلیت، از خوردن گوشت قربانی برای بت‌ها، یا همانند راهبان از خوردن هر نوع گوشت، امتناع داشته است[۱۳]. ترمذی[۱۴]، دولابی[۱۵]، ابن سکن[۱۶] و به پیروی از او، ابن منده[۱۷] توهم کرده‌اند که ابی اللحم کنیه اوست [۱۸]. ابونعیم[۱۹] این توهم را بر ابن‌منده ایراد گرفته، ولی ابن حجر[۲۰] می‌گوید این ایراد در حقیقت به ابن سکن وارد است. ابن عبدالبر[۲۱] نیز نام او را در بخش کنیه‌ها آورده، اما با تذکر این مطلب که ابی اللحم کنیه نیست، ولی مانند کنیه تصور شده است، عمل خود را توجیه می‌کند.


تحریم گوشت از سوی ابی اللحم با توجه به ظاهر گزارشی که می‌گوید: عمیر، غلام ابی اللحم بدون اجازه او مقدار گوشتی را که پخته بود، به فقیری صدقه داد و وی غلام خود را زد و غلام نزد پیامبر شکایت برد [۲۲]، یا مؤید تحریم گوشت از سوی ابی اللحم در زمان جاهلیت است یا اینکه تحریم نباید در زمان رسول خدا(ص) ادامه داشته باشد؛ به ویژه که پیامبر به این نکات توجه داشته است. اما برخی، از جمله قرطبی[۲۳] بر این نظر است که پس از این رویداد، او را ابی اللحم لقب دادند.

ابی اللحم در جنگی که میان دو قبیله غفار و ثعلبة بن سعد روی داد، حضور داشته است[۲۴]، مرزبانی، ابی اللحم را از اشراف و شاعران دوره جاهلی برشمرده است[۲۵]. ابن حجر[۲۶] ذیل این مطلب می‌گوید: شاید مرزبانی از مسلمان شدن او آگاه نبوده است. در غیر این صورت، می‌بایست بر اساس رویه‌ای که دارد، او را از شاعران مخضرم نام ببرد.

زمان اسلام آوردن او دقیقاً معلوم نیست، ولی از وصف او به قدیم الصحبه[۲۷]"يا من قُدماء الصحابه وكبارهم"[۲۸]؛ بر‌می‌آید که مسلمان شدنش، پیشینه قابل توجهی داشته است؛ چرا که معمولاً این اصطلاح را در حق مسلمانان نخستین می‌گویند[۲۹]. از طرفی، با توجه به هم‌قبیله بودن وی با ابوذر، شاید اسلام آوردن او، با ابوذر همزمان بوده است. شاید هم قدیم بودن او با توجه به سخن مرزبانی و محل اسکان او، به مسن بودن ابی اللحم در میان صحابه اشاره داشته باشد.

عمیر، غلام ابی اللحم از او نقل می‌کند که: در "اَحجارُ الزیت"[۳۰] پیامبر را دید که دستانش را سوی آسمان بلند کرده بود و برای آمدن باران دعا می‌کرد[۳۱]. ترمذی[۳۲] می‌گوید: این روایت از ابی اللحم تنها از طریق قتیبة بن سعید نقل شده، در حالی که در روایات دیگر، غلام او، پیامبر را در این حالت دیده است[۳۳]. حاکم[۳۴] نیز سند این حدیث را صحیح دانسته است. احتمال دارد غلامش همراه او بوده و هر دو پیامبر را در این حالت دیده‌اند و به همین دلیل به دو گونه نقل شده است.

بنا به گفته واقدی، محل سکونت وی در مرج صفراء (سه میلی با حدود شش کیلومتری) مدینه بوده است[۳۵]. غلام او عمیر، از هجرت خود به همراه ابی اللحم به مدینه خبر داده، ولی به زمان آن اشاره نکرده است[۳۶].

ابی اللحم در جنگ خیبر شرکت کرد[۳۷] و در جنگ حنین شهید شد[۳۸].

از فرزندان او، تنها حویرث بن عبدالله بن ابی‌اللحم شهرت دارد که او نیز از صحابه بود و بنا به گفته بلاذری[۳۹] در حُنین شهید شد.


[۴۰]


جستارهای وابسته

منابع

  1. پرونده:1100558.jpg محمدی، رمضان، مقاله «ابی‌‌‌اللحم غفاری"، دانشنامه سیره نبوی ج۱

پانویس

  1. برای نسب او ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  2. حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  4. خلیفه بن خیاط، ص۷۴.
  5. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.
  6. مزی، ج۲، ص۲۷۳؛ ابن ماکولا، ج۳، ص۱-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  7. بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹.
  8. طبرانی، ج۱۷، ص۶۵.
  9. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  10. ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۳۸۷؛ مژی، ج۳۳، ص۳۵.
  11. ابن ماکولا،ج۱، ص۳-۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  12. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  13. بلاذری، ج۱۱، ص۱۲۹؛ ابن قتیبه، ص۳۲۳؛ ابن حبان، ج۳، ص۲۹۹؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸؛ عسکری، ص۲۳؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۱۵۴.
  14. ابن حجر، ج۷، ص۲۵
  15. دولابی، ج۱، ص۸۹.
  16. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  17. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  18. نیز ر.ک: عسکری، ص۲۳ و ۳۹.
  19. ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۵.
  20. ابن حجر، ج۷، ص۲۵ و ۲۹۴.
  21. ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴.
  22. مسلم، ج۳، ص۹۱-۹۰؛ نسائی، ج۵، ص۶۳؛ بیهقی، ج۴، ص۱۹۴.
  23. سیوطی، ج۳، ص۱۰۰.
  24. یاقوت حموی، ج۲، ص۲۱۷؛ به نقل از زمخشری.
  25. حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  26. ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷
  27. ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۷.
  28. مبارکفوری، ج۳، ص۱۰۷.
  29. برای نمونه ر.ک: ابن سعد، ج۴، ص۲۹۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۸۳.
  30. نزدیک زوراء محلی کنار بازار مدینه نزدیک مسجدالنبی. ر.ک: یاقوت حموی، ج۳، ص۱۵۶.
  31. نسائی، ج۳، ص۱۵۹؛ بخاری ج۸، ص۳۴۵ و به طور خلاصه: ترمذی، ج۲، ص۳۴؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۶۸.
  32. ترمذی، ج۲، ص۳۴.
  33. احمد بن حنبل، ج۵، ص۲۲۳؛ ابوداود، ج۱، ص۶۱۹؛ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۶۲۲ و ج۱، ص۳۲۷ و نیز ر.ک: عمیر مولی ابی اللحم.
  34. حاکم، ج۱، ص۵۳۵.
  35. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰؛ بکری، ج۳، ص۸۳۶؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۶۷.
  36. حاکم نیشابوری، ج۴، ص۱۳۲؛ بیهقی، ج۱۰، ص۳.
  37. ابن سعد، ج۲، ص۱۱۴؛ ابن ماجه، ج۲، ص۹۵۲؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۴؛ شامی، ج۹، ص۱۲۹.
  38. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰۱؛ ابن اثیر، ج۱، ص۱۴۸.
  39. بلاذری، ج۱۱، ص۱۳۰.
  40. محمدی، رمضان، مقاله «ابی‌‌‌اللحم غفاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۸۹-۹۰.