برقراری عدل در فقه سیاسی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل برقراری عدل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

برپایی عدل از اهداف نظام سیاسی اسلام

یکی از هدف‌های والای پیامبران الهی در زمینه‌سازی محیط برای اصلاح؛ رشد، قسط و عدل است. “قرآن کریم می‌فرماید: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۱] امام در تبیین این معنا می‌فرماید: “تا... عدالت اجماعی در بین مردم باشد، ظلم‌ها از بین رود و به ضعفا رسیدگی شود”[۲]. عدالت، نه تنها امر نیکو و پسندیده‌ای است که دین آن را محترم و ارزشمند دانسته و هدف ارسال رسل، تحقق عدالت و قسط معرفی می‌شود؛ بلکه اسلام، آن را، مقیاس و ملاک ارزشمندی مطرح می‌کند.

شهید مطهری می‌نویسد: “اصل عدالت از مقیاس‌های اسلام است که باید دید چه چیز بر او منطبق می‌شود. عدالت در سلسله علل احکام است، نه در سلسله معلولات، نه این است که آن چه دین گفت، عدل است؛ بلکه آنچه عدل است، دین می‌گوید. این معنا مقیاس بودن عدالت است برای دین...” [۳]. یکی از شاخص‌های عمده حکومت اسلامی نیز برقراری عدالت در سطح جامعه، در مقیاس‌های کلان و در ابعاد مختلف است؛ از جمله: ارتباط بین انسان‌ها باهم، انسان و جامعه، انسان و محیط طبیعی، انسان و خدا و... است.

اجرای قسط و عدل در مقیاس وسیع اجتماعی، جز به وسیله حکومت امکان‌پذیر نیست؛ چون لازمه تحقق عدالت، وجود قدرت و توانایی مافوق اراده‌های فردی و گروهی است که متجاوز را به جای خود می‌نشاند و حقوق ستمدیده را به وی باز می‌گرداند. در سایه عدالت است که حق در جایگاه شایسته خود قرار می‌گیرد و چهره باطل آشکار شده از صفحه جامعه رخت بر می‌بندد؛ بنابراین امیرالمؤمنین علی(ع) شاخص و وسیله ارزیابی سیاست را عدالت دانسته و در “غررالحکم” می‌فرماید: «مِلَاكُ‏ السِّيَاسَةِ الْعَدْلُ‏».

و همچنین کلام بلند پیشوای عدالت پیشگان علی(ع)، که فرمودند: «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم». نشان از عظمت و جایگاه رفیع اجرای عدالت در جامعه دارد؛ زیرا پایه‌های حکومت بر پذیرش روحی و احساس مقبولیت عمومی استوار شده و امنیت عمومی و آرامش اجتماعی به امنیت روانی متکی است. امنیت روانی نیز به احساس وجود عدالت در جامعه باز می‌گردد. با تضعیف شاخص استقرار عدالت، امنیت مخدوش و استمرار و تداوم حکومت به خطر می‌افتد. اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز نشان می‌دهد که یکی از هدف‌های اساسی تأمین نظام سیاسی مبتنی بر اسلام، برقراری قسط و عدل است[۴].[۵]

منابع

  1. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  2. صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۴۶.
  3. مطهری، مرتضی، بررسی اجمالی مبانی اقتصاد اسلامی، ص۱۴.
  4. جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به... که از راه...، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین می‌کند.
  5. نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۶۱.