عبدالرحمن بن عبد رب انصاری در تاریخ اسلامی
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
عبدالرحمن بن عبد رب انصاری، اهل مدینه و از طایفه خزرج بوده است و چون به کوفه رفت و در میان قبیله بنی اسد ماندگار شد، از این رو او را کوفی و از بزرگان قبیله بنی اسد به حساب آوردند. عبدالرحمن از یاران پیامبر اسلام(ص)، راوی احادیث و از خواص اصحاب امیرمؤمنان(ع) بود و در آخر عمر هم در رکاب امام حسین(ع) در کربلا شهید شد. عبدالرحمن مقامی ارجمند داشت و از خاندانی است که تمام ایشان از یاران و دوستان خاندان پیامبر(ص) بودهاند، چنانکه از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: "وهب، شهاب و عبدالرحمن، فرزندان عبد رب و همچنین اسماعیل بن عبدالخالق بن عبدرب همگی از نیکان و برگزیدگان اصحاباند". عبدالرحمن از کسانی است که فضایل و مناقب امیر مؤمنان علی(ع) را آشکارا بیان میکرد و از هیچ کس پنهان نمیداشت، چنانکه وقتی امیرمؤمنان(ع) در منطقه رحبه کوفه مردم را قسم داد، هر که در روز غدیر از پیامبر(ص) درباره من چیزی شنیده برخیزد و بیان کند، مردم بسیاری از جمله ابو ایوب انصاری، ابو عمرة بن عمرو، ابو زینب، سهل بن حنیف و عبدالرحمن بن عبد رب انصاری برخاستند و گفتند: گواهی میدهیم که از پیامبر(ص) شنیدیم که فرمود: آگاه باشید! خدا ولی من است و من ولی مؤمنانم؛ آگاه باشید هر که من مولای اویم علی مولای اوست، خدایا دوست دار آنکه او را دوست میدارد و دشمن دار آنکه او را دشمن بدارد، و یاری کن آنکه او را یاری میکند[۱].
از وی نقل شده: روزی به مکه رسیدم و به عبدالله بن عمرو بن عاص که در سایه کعبه نشسته بود و مردم اطراف او گرد آمده بودند، برخوردم. کنار عبدالله بن عمرو بن عاص نشستم و به او گفتم: این پسر عموی تو (معاویه) به ما امر کرد که اموال یکدیگر را بخوریم و خودمان را بکشیم در حالی که خدا میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا﴾[۲].عبد الله بن عمرو بن عاص دستانش را بر پیشانیش زد و پس از مدت کوتاهی از این رو به آن رو شد و سپس سرش را بلند کرد و گفت: "اطاعت کن از او در طاعت خداوند و نافرمانی کن از او در زمانی که او نافرمانی خدا را میکند". روایتی از عبدالله بن عمرو بن عاص و او از پیامبر(ص) نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: کسی که بیعت کند با امام و به او دست بیعت دهد و قلبش هم آن را بپذیرد، پس باید اطاعت کند از او در آنچه که میتواند؛ پس اگر کسی با امام مخالفت کرد گردن او را بزنید. عبدالرحمن بن عبدرب میگوید: از عبدالله بن عمرو پرسیدم: آیا تو خود این سخن را از رسول خدا(ص) شنیدی؟ عبدالله بن عمرو گفت: "آن را با دو گوشم شنیدم و با قلبم هم پذیرفتم"[۳].[۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مَوْلاَيَ وَ أَنَا مَوْلَى اَلْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ اُنْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اُخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ »؛ رجال کشی، کشی، ص۳۵۲؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۳۰۷؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۵، ص۳۰۰.
- ↑ «ای مؤمنان! داراییهای یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بیگمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.
- ↑ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۲، ص۱؛ معجم الرجال و الحدیث، انصاری، ج۱، ص۱۳۱-۱۳۲؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۲، ص۱۵۵.
- ↑ عادلی، فاطمه، مقاله «عبدالرحمن بن عبد رب انصاری»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۶، ص ۴۹-۵۰.