اثبات نصب الهی امام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

آیه ولایت

آیه ابتلا

آیه تبلیغ

آیه اکمال

آیه شهادت

آیه نور

﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ * فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ * رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ[۱].

خداوند در آیه مبارکه نور، در قالب تشبیهات متعدد، مهم‌ترین مسئله هستی، یعنی رابطه خود با جهان آفرینش را توصیف می‌نماید. خداوند از خود با تعبیر «نور آسمان‌ها و زمین» یاد فرموده؛ که با بررسی آیه مشخص می‌گردد این تعبیر شامل هر دو نظام تکوین و تشریع است. بر این اساس، موجودیت خلقت از یک سو و مراتب هدایت و ایمان از دیگر سو، به مبدأ هستی باز می‌گردد. ولی نکته مهم آن است که در ادامه آیه، منزلگاه نور در بیوتی معرفی شده که در آن ذکر خداوند محقق می‌گردد. اقامه ذکر در این بیوت با لفظ مضارع آمده که استمرار آن را نشان می‌دهد. در آیه بعد، اوصاف صاحبان این بیوت تشریح شده است.

نور در روایات اهل بیت(ع) غالباً به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) تعبیر شده و در همین سیاق، مفهوم ولایت و امامت تبیین گردیده است. همچنین در روایات گوناگونی که ذیل آیه نور آمده، هریک از تعابیر به کار رفته در آیه، نظیر مشکات، زجاجه و... تفسیر و تبیین شده که می‌توان با استفاده از آنها با مفهوم نور ولایت آشناشد.[۲]

در این آیه شریفه، موضوع هدایت ایصالی پروردگار در نظام تشریع، به نور الهی تعبیر گردیده است که در مراتب قلوب اولیاء معصوم خداوند(ع) بر مردم هر زمان عرضه می‌گردد. به این ترتیب، انحصار هدایت مردم فقط از طریق تولی به ولایت امام معصوم حاضر، ثابت می‌گردد. شکل منطقی برهان را می‌توان به شکل زیر تبیین نمود:

اولاً، هدایت الهی (در همه زمان‌ها منحصراً) از طریق ولی خداوند صورت می‌پذیرد: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ...؛

ثانیاً، ولی الله (در همه زمان‌ها) منحصر در امام معصوم است؛

در نتیجه: هدایت الهی در همه زمان‌ها منحصر در امام معصوم است.[۳]

سوره قدر

در شب قدر، بنا بر آیات سوره دخان و قدر، اوّلاً، قرآن بر زمین نازل می‌شود و ثانیاً، تفصیل و تقدیر امور تا سال آینده در قالب همین امر توسط ملائکه بر عالم دنیا واقع می‌گردد و قلب مطهّر امام هر زمان، ظرف نزول ملائک و ابلاغ امور عالم در آن سال است. به این ترتیب، می‌توانیم قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم: اگر در شب قدر قرآن توسط ملائکه الهی بر زمین نازل می‌شود، تنها ظرف قلب مطهّر امام معصوم است که تحمل دریافت و حمل آن را دارد.

ولکن بنا بر آیات سوره دخان و قدر، قطع قرآن توسط ملائکه الهی در شب قدر بر عالم دنیا نازل می‌شود.

در نتیجه: در همه زمان‌ها باید امامی معصوم در میان امّت باشد تا ظرف نزول قرآن و دریافت تفصیل امور در شب قدر وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، مخاطبی برای نزول ملائک و ظرفی برای دریافت تفصیل امور در عالم دنیا حاضر باشد.[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست * (این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند * مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی آنان را از یاد خداوند و برپا داشتن نماز و دادن زکات (به خود) سرگرم نمی‌دارد؛ از روزی می‌هراسند که دل‌ها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شوند» سوره نور، آیه ۳۵-۳۷.
  2. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۳۶۳.
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۴۱۴.
  4. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۴۸۰.