ابن بابویه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین قمی، معروف به شیخ صدوق و ابن بابویه، از علمای بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری می‌باشد. بابویه، نام جد اعلای ایشان بوده و کلمه‌ای فارسی منسوب به بابو به معنی پدر و پدر بزرگ می‌باشد[۱].

شیخ صدوق، در حدود ۳۰۰ تألیف دارد که عمدتا در ابواب فقه و اصول و تفسیر و سیره پیامبر(ص) و ائمه‌(ع) و اخبار فضائل اهل بیت‌(ع) و بسیاری از مسائل دیگر می‌باشد. از جمله مهمترین آثار ایشان می‌توان به من لا یحضره فقیه، توحید، کمال الدین و اتمام النعمه و عیون الاخبار الرضا(ع) اشاره کرد. شیخ که به مناسبت اقامتش در ری، با رکن الدوله دیلمی ارتباط داشته است، در رجب سال ۳۵۲ هجری قمری، از رکن الدوله جهت تشرف به خراسان و زیارت مرقد امام رضا(ع) اجازه می‌گیرد. امیر رکن الدوله از آنجایی که شیعه و از دوستداران اهل بیت(ع) بود، ضمن التماس دعا و نایب الزیاره نمودن وی، شیخ صدوق را روانه خراسان می‌کند و او چند ماهی را در خراسان و بخصوص در طوس و نیشابور اقامت می‌کند. شیخ در این باره می‌نویسد: «از امیر سعید رکن الدوله دیلمی برای زیارت مشهد امام رضا(ع) اجازه خواستم و او نیز اجازه فرمود و این در ماه رجب سال ۳۵۲ هجری قمری بود. همین که از پیشگاهش برگشتم که بروم، دوباره مرا بازگردانید و فرمود: این فرخنده زیارتگاهی است که من نیز آن را زیارت کرده‌ام و از خداوند تعالی نیازها و آرزوهایی که در دل داشتم مسئلت کرده‌ام و خداوند همه آن را برآورد! بنابراین، در آنجا برای من در دعا و زیارت نیابی، کوتاهی مکن. من هم دعا و زیارت جهت او را بر عهده گرفتم و به عهد خود نیز وفاکردم. وقتی که از مشهد که بر ساکنش درود و آفرین باد بازگشتم و بر رکن الدوله وارد شدم، فرمود: آیا برای ما دعا، و از طرف ما زیارت کردی؟ گفتم: بلی! فرمود: کار بسیار خوبی کردی، پیش من ثابت و نزد من درست است که دعا در آن مشهد مستجاب است»[۲]. شیخ صدوق در سال ۳۸۱ هجری قمری وفات و در شهر ری به خاک سپرده شد[۳].[۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الغیبة، ص۱۸۸.
  2. عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۸۱.
  3. پیشوای دوازدهم، هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق، ص۷۰.
  4. محمدی، حسین، رضانامه ص ۴۳.