ابومعلق انصاری
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
او به کنیهاش شناخته شده است. گزارش مربوط به وی را، در کتابهای الهواتف از ابن أبی الدنیا [۱] و الاصابه[۲] به نقل از مجابی الدعوه از ابن ابی الدنیا، و کتاب الوظائف از ابوموسی مدینی، و نیز مجلسی در بحار الانوار[۳] و نوری در مستدرک الوسائل[۴] به نقل از کتاب المستغیثین چنین آوردهاند:
انس بن مالک میگوید: یکی از اصحاب رسول خدا(ص)، ابومعلق انصاری نام داشت که با سرمایه خود و سرمایه دیگران تجارت میکرد. او تاجری متمول بود که در عین ثروتمندی، به زهد و ورع شهرت داشت. در یکی از سفرهایش، دزدی به قافله او زد و ابومعلق از اموال خویش دست بر نمیداشت. سارق او را به مرگ تهدید کرد و ابومعلق که تهدید را جدی دید، به اندازه خواندن چهار رکعت نماز مهلت خواست و مشغول نماز شد و این دعا را سه بار تکرار کرد:«يَا وَدُودُ يَا ذَا اَلْعَرْشِ اَلْمَجِيدِ يَا فَعَّالاً لِمَا يُرِيدُ أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ اَلَّتِي لاَ تُرَامُ وَ مُلْكِكَ اَلَّذِي لاَ يُضَامُ وَ بِنُورِكَ اَلَّذِي مَلَأَ أَرْكَانَ عَرْشِكَ أَنْ تَكْفِيَنِي شَرَّ هَذَا اَللِّصِّ يَا مُغِيثُ أَغِثْنِي ».
ناگهان سواری نیزه به دست به دزد حمله کرد و او را کُشت و در مقابل ابومعلق ایستاد. ابومعلق از او پرسید: کیستی؟ گفت: من ملکی از آسمان چهارم که با دعای اول تو، صدای به هم خوردن درهای آسمان را شنیدم و با دعای دوم تو، صدای ناله آسمانیان را شنیدم و پس از دعای سومین تو، شنیدم که در آسمان صدایی پیچید: این دعای مکروب است. از خداوند درخواست کردم مرا مأمور کشتن آن ظالم کند. آن ملک به ابومعلق گفت: تو را بشارت باد! بدانکه هر که وضو بسازد و چهار رکعت نماز بگزارد و این دعا را بخواند، دعایش مستجاب میشود؛ خواه مکروب باشد یا غیر مکروب.
ابن اثیر[۵] همین گزارش را از همان منابع ابن حجر، برای ابومعقل انصاری آورده که به گمان قوی به دلیل آنکه گزارش ابن حجر مؤیدات دیگری نیز دارد، ابومعقل، تصحیف ابومعلق است. سید بن طاووس[۶] به نقل از کتاب المستغیثین، این روایت را بدون کم و کاست برای ابومغلق آورده که میتواند تصحیف ابومعلق باشد.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ ابن ابی الدنیا، ص۲۶.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۳۱۳-۳۱۴.
- ↑ مجلسی، ج۷۳، ص۲۵۹.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۴۱.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۳۰۲.
- ↑ سید بن طاووس، ص۱۲۶.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابومعلق انصاری»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۲۳-۵۲۴.