ارجاف در فقه سیاسی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ارجاف است. "ارجاف" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

شایعه‌پرداز و کسی که اخبار دروغ را برای اضطراب مردم تولید می‌کند[۱]. اصل آن "رجف" به معنای "اضطراب شدید"[۲]. اراجیف سخنانی بی‌پایه و دلهره‌آور و شایعاتی است که موجب اضطراب، اختلال و تزلزل در میان مردم می‌گردد[۳].

﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ[۴].

خداوند متعال در این آیه منافقان و شایعه‌پردازان را به‌شدت تهدید می‌کند که اگر از دروغ‌پردازی و شایعه‌پراکنی که موجب تضعیف روحیه مردم و ایجاد دلهره و اضطراب در جامعه می‌گردد، دست بر ندارند، دستور اخراج آنها از مدینه و قتلشان را صادر خواهد کرد[۵].

سه وصف منافقان مدینه در این آیه شریفه آمده است:

  1. نفاق،
  2. مرض در قلب،
  3. دروغ‌پردازی و شایعه‌پراکنی[۶].

شایعه در فرهنگ سیاسی اظهار قضیه‌ای مربوط به وقایع یا اشخاص، برای معتقد کردن شنونده آن است، بی‌آنکه معیار معتبری جهت سنجش صحت و سقم آن موجود باشد. شایعه دهان به دهان منتشر می‌شود و در هر بازگویی کوتاه‌تر، فشرده‌تر و قابل فهم‌تر می‌گردد. جعلیات و توهمات از خصایص شایعه هستند.

شایعه ممکن است کینه‌توزانه، دلخوش ‌کننده یا هراس‌انگیز باشد؛ اما بیشتر شایعات، جنبه بدگویی دارند و مبیّن کینه‌توزی به افراد می‌باشند. شخصی که با نقل داستان‌های مبالغه‌آمیز درباره تلفات و زیان‌های وارده به کشور خود، همسایه‌ها را در نگرانی خویش شریک می‌سازد، شایعه‌پرداز است[۷].[۸]

ارجاف در دانشنامه فقه سیاسی

ارجاف: دروغ‌پراکنی. ارجاف در لغت به معنای ایجاد نگرانی شدید است و مراد از آن در فقه به پیروی از قرآن کریم[۹] پخش اخبار دروغ سیاسی یا نظامی به منظور تضعیف روحیه مسلمانان است، مانند آنکه کسی به دروغ از اجتماع کفار برای جنگ با مسلمانان خبر دهد. از این عنوان در باب جهاد سخن رفته است. به تصریح قرآن کریم، ارجاف حرام است و حاکم اسلامی می‌تواند دروغ پرداز را از همراهی با سپاه اسلام در جنگ باز دارد[۱۰] و در صورت شرکت، از غنایم سهمی نمی‌برد[۱۱].[۱۲].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۹، ص۱۱۳.
  2. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۴۴؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ج۹، ص۱۱۲.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۴، ص۶۱.
  4. «اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود» سوره احزاب، آیه ۶۰.
  5. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۳۴۱.
  6. وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲۲، ص۱۱۲.
  7. علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۳۷۶.
  8. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۷۲-۴۷۳.
  9. ﴿لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا * مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا «اگر منافقان و بیماردلان و شایعه‌افکنان مدینه دست (از کارهایشان) برندارند، تو را بر آنان برمی‌انگیزیم سپس در آن شهر جز زمانی اندک در کنار تو نخواهند بود * در حالی که لعنت‌شدگانند؛ هر جا یافته شوند باید بی‌درنگ گرفتار و کشته شوند» سوره احزاب، آیه ۶۰-۶۱.
  10. المبسوط، ج۲، ص۷.
  11. منتهی المطلب، ج۲، ص۹۴۸.
  12. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۱۴۲.