کاربر:Bahmani/صفحه تمرین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

امام برترین انسان‌ها در عصر خود است؛ بدین بیان که به طور طبیعی، برای اداره جامعه تنها یک نفر می‌بایست در رأس هرم قرار گیرد وگرنه بروز اخلال در اداره جامعه امری اجتناب‌ناپذیر است. چنین کسی را خداوند منصوب می‌کند؛ حال اگرچه ممکن است در هر دوره چند پیامبر در این عالم وجود داشته باشند، اما روشن است که خداوند حکیم شایسته‌ترین آنها را برای اجرای احکام برمی‌گزیند[۱].

وَ تَفَقَّدَ الطَّيرَْ فَقَالَ مَا لىِ‏َ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائبِين

ٍ «وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر»

معناشناسی افضلیت امام

افضلیت به‌معنای برتری در دو مورد به کار رفته است:

  1. افضلیت در امور دنیوی مانند: نَسب و حَسب و...؛
  2. افضلیت در امور اخروی و صفات انسانی مانند علم، تقوا و ورع، شجاعت و زهد[۲].

"امام" در لغت به معنای "پیشوا"، "پیشرو"[۳]، "مقتدا"، "قیّم"، "مصلح"، "الگو"، "راه اصلی" و "راهنما" است[۴] و در اصطلاح به معنای ریاست عمومی فردی خاص بر امور دین و دنیای مردم است و به جانشین پیامبر(ص) اطلاق می‌‌شود، زیرا امامت دارای شؤونی همچون رهبری سیاسی و زعامت اجتماعی و مرجعیت دینی و تبیین و تفسیر وحی و ولایت باطنی و معنوی است که از این جهت امام(ع) حجت خدا، ولیّ الله، انسان کاملِ است[۵]. امام در ادبیات قرآنی، آن‌گاه که مقصود از آن امامت حق باشد، بر افراد گوناگونی در رتبه‌های تشکیکی متفاوتی اطلاق می‌شود. بالاترین مرتبه امامت، آن کسی است که منصوب از طرف خداوند، برترین انسان‌ها و دارای مقام عصمت است و با علمی که خدا به او داده، افزون بر وظیفه هدایت مردم، مأموریت اجرای احکام و احکام دین را نیز دارد[۶].

امام در هر چه که به آرمان‌ها و اهداف امامت مربوط می‌شود باید افضل باشد که بالاترین این صفات، عصمت است و برای تبیین معارف و احکام ضرورت دارد. هر یک از ائمه(ع) در عصر خود کامل‌ترین مصداق در این صفات بوده‌اند و از نظر عقلی، امامت غیر افضل بر افضل قبیح است. افضلیت به معنای برتری امام(ع) در صفات و کمالات نفسانی و پاداش اخروی نسبت به دیگران است.

دیدگاه اهل تسنن و شیعه درباره افضلیت امام

  1. اکثر اهل سنت می‌گویند: افضلیت معتبر نیست و مَفضُول هم می‌تواند خلیفۀ رسول خدا شود به دلیل اینکه خلفای ثُلُث، نسبت به علی(ع) مفضول بودند ولی با وجود این با اجماع امت انتخاب شدند و "ابن ابی الحدید" در ابتدای شرح نهج البلاغه خود می‌نویسد: الحمد للَّه الّذى قدّم المفضول على الأفضل[۷].
  2. دانشمندان شیعی افضلیت را یکی از شروط امامت می‌‌دانند آن هم افضلیت مطلق در تمام جوانب. افضلیت امام در سخنان متکلمان شیعه امامیه در دو معنا به کار رفته است: یکی افضلیت در صفات کمال نفسانی مانند: علم، عدالت، شجاعت، پارسایی و دیگری افضلیت در بهره‌مندی از پاداش الهی[۸].[۹].

افضلیت در علم کلام

افضلیت در علم کلام در دو مورد مطرح می‌شود: یکی در باب امامت عامّه و دیگری در باب امامت خاصّه؛ آنچه مراد است افضلیت در باب امامت عامّه است که در این باره دیدگاه‌های گوناگونی مطرح شده است:

  1. متکلّمان شیعه امامیه افضلیت را یکی از شرایط مهم امام(ع) می‌دانند و در این باره هیچ استثنایی قائل نیستند.
  2. برخی چون قاضی ابوبکر باقلانی از علمای اشاعره افضلیت را از شرایط امام می‌دانند ولی معتقدند هرگاه انتخاب امام افضل در میان مسلمانان اختلاف ایجاد کند، امامت مفضول مشروع و لازم خواهد شد.
  3. عده‌ای از متکلمان معتزله، امامت افضل را ارجح و اولی می‌دانند، نه واجب و لازم و هرگاه این اولویت با موانعی روبه رو شود امامت غیر افضل اولویت خواهد داشت.
  4. گروه دیگر از متکلمان معتزله، اشاعره و دیگران افضلیت را نه شرط مشروعیت امامت می‌دانند و نه شرط کمال آن[۱۰].

افضلیت اخروی امام

  1. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۱۲.
  2. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۹۳.
  3. فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
  4. لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
  5. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۲۲۰.
  6. فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۱۲.
  7. علی محمدی، شرح کشف المراد، ص۴۲۱.
  8. المسلک فی أُصول الدین، ص ۲۰۵؛ المنقذ من التقلید، ج۲، ص ۲۸۶؛ تلخیص المحصل، ص ۴۳۱ و تقریب المعارف، ص ۱۰۱.
  9. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷؛ اکبری ملک‌آبادی، هادی و یوسفی سوته، رقیه ، ولایت از دیدگاه علامه طباطبایی، ص۹۰-۹۱.
  10. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۷.