حج ناتمام

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حج ناتمام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

سید الشهدا(ع) به خاطر نا امنی مکّه برای حضرتش و اینکه مطّلع شد نیروهای یزیدی در صدد قتل او در مکه هستند، تصمیم گرفت حجّ را به عمره مفرده تبدیل کند، احرام بست و طواف و سعی و تقصیر انجام داد و از احرام بیرون آمد، چون نمی‌توانست حج را به پایان برد، چون می‌‌ترسید در مکّه او را گرفته، به سوی یزید ببرند، یا غافل‌گیرانه ترور کنند[۱]. این از نظر فقهی نیز بی اشکال است. در حدیث است که امام حسین(ع) روز ترویه در حالی که در عمره بود، به سوی عراق بیرون شد: «إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) خَرَجَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ إِلَى الْعِرَاقِ وَ كَانَ مُعْتَمِراً»[۲] کار امام حسین(ع) هم جنبه حفظ قداست حرم الهی را داشت و هم نمی‌خواست در ایام حج و در بیت الله الحرام خونش ریخته شود، و هم با بیرون شدن از مکّه، در روزی که همه از هر سو به مکّه آمده‌اند و عازم عرفاتند، نوعی بیدارگری در وجدان‌ها و ایجاد سؤال در ذهن‌هاست و به این صورت، خبر خروج اعتراض آمیز وی بر ضدّ حکومت، توسّط حاجیانی که از همه جا آمده‌اند و اینکه آن حضرت، در حرم امن الهی هم امنیّت و مصونیّت ندارد، همه جا پخش می‌‌شد و این نوعی مبارزه تبلیغاتی بر ضدّ یزید بود.

امام خمینی در تجلیلی بلند از این حج ناتمام می‌‌فرماید: “زائران عزیز از بهترین و مقدّس‌ترین سرزمین‌های عشق و شعور و جهاد، به کعبه بالاتری رهسپار شوند و همچون سیّد و سالار شهیدان حضرت ابی عبد الله الحسین(ع)، از حرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه به طواف صاحب بیت و از توضّؤ به زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امّتی شکست ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدّل گردند که نه ابر قدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد نه غرب... که مسلّما روح و پیام حج، چیز دیگری غیر از این نخواهد بود و مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد نفس را جدّی بگیرند، هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را”[۳][۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حیاة الامام الحسین(ع)، ج ۳، ص ۵۰ و ۵۱؛ مثیر الأحزان، ص ۳۸.
  2. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۲۴۶.
  3. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۱.
  4. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۱۵۳.