تشریع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های ولایت تشریعی است. "تشریع" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی‌و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تشریع (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

از ظاهر برخی روایات استفاده می‌شود که امامان(ع) گاه احکامی را تشریع کرده‌اند. ابتدا روایتی کلی در‌ این‌باره نقل می‌کنیم. امام صادق(ع) در روایتی صحيح ضمن تأکد بر اینکه آنچه به حضرت سلیمان(ع) داده شد، به امام نیز داده شده است، فرمودند: "شخصی از امام پرسشی طرح می‌کند، امام پاسخی به او می‌دهد. فردی دیگر همان پرسش را می‌پرسد و امام پاسخی به جز پاسخ اول می‌فرماید. شخصی دیگر نیز همان مسئله را می‌پرسد، اما امام پاسخی به جز دو پاسخ نخست می‌دهد. آنگاه فرمودند: «هَذَا عَطَاؤُنَا فَأَمْسِکَ أَوْ أَعْطِ بِغَيْرِ حِسَابٍ»».[۱] ممکن است در نگاه نخست چنین به نظر آید که امام(ع) اختیار دارد که جعل حکم کرده، به تناسب افراد، هر حکمی را برای شخصی خاص، تشریع و بیان کند. در پاسخ باید گفت که صدر و ذیل این روایت به گونه‌ای است که چنین معنایی را برنمی‌تابد؛ زیرا اساساً در روایت، سخن از جعل حکم نیست؛ بلکه آنچه مورد تأکيد است، نوع پاسخی است که امام به افراد مختلف می‌دهد؛ چنان‌که گاه می‌تواند به دلیل رعایت تقیه، از گفتن حکم واقعی خودداری کند؛ گاه می‌تواند پاسخی عمیق‌تر برای گروهی خاص ارائه دهد؛ و گاه نیز ممکن است تنها به پاسخی سطحی و ظاهری بسنده کند. استناد امام(ع) به آیه قرآن کریم نیز همسو با همین برداشت است؛ زیرا سخن از امساک یا تفضل و اعطاست؛ بدین معنا که امام می‌تواند از پاسخ یا پاسخ حقیقی خودداری کند که چنین امری در موارد تقیه است یا آنکه تفضل در ارائه معارف دین تفضل و بخشش داشته باشد. ذیل همین روایت و برخی دیگر از روایات همسو با این روایت نیز مؤید همین معناست. توضیح آنکه در ذیل روایت چنین آمده است که راویِ شگفتزده از رویه امام(ع) در پاسخ به افراد مختلف، پرسید که آیا امام هنگام پاسخ دادن به افراد آنها را می‌شناسد؟ امام(ع) چنین پاسخ فرمودند که امام وقتی به شخص نگاه می‌کند، او را می‌شناسد.[۲] بر اساس این سخن، امام(ع) افراد را به خوبی شناخته، متناسب با سطح آمادگی افراد، بِدانها پاسخ متناسب می‌دهد. موسی بن اشیم نیز نظیر همین روایت را نقل کرده که در آن، از تقیه به عنوان یکی از عوامل اختلاف پاسخ‌ها سخن به میان آمده است.[۳][۴].

اینک آن روایاتی که به‌طور خاص بر تحقق جعل احکام از سوی امامان(ع) دلالت دارد، نقل و بررسی می‌کنیم:

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۸ و ۴۳۹؛ محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۸۷.
  2. «نَعَمْ إِنَّ اَلْإِمَامَ إِذَا نَظَرَ إِلَى رَجُلٍ عَرَفَهُ وَ عَرَفَ لَوْنَهُ...» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۳۹).
  3. همان، ص۲۶۵ و ۲۶۶؛ محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۸۳-۳۸۶. گفتنی است این فقره تنها در کتاب کافی آمده است. همچنین این روایت به لحاظ سندی دارای اعتبار لازم نیست، اما به دلیل همسویی با روایتی صحیح که در متن آمده به عنوان مؤید مفید است.
  4. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۹۴ تا۱۹۹.
  5. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۳۸۴؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۳۸؛ همو، الاستبصار، ج۲، ص۵۹.
  6. در تمام سندها آمده است که حسین بن سعيد اهوازی از بعضی اصحاب و آنها از سیف بن عميرة نقل کرده‌اند. از‌این‌رو، این روایت مرسل بوده، و روشن نیست که «بعض اصحابنا» چه کسانی هستند.
  7. محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۴۱؛ همو، الاستبصار، ج۲، ص۶۰.
  8. همان.
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۳۰.
  10. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۲، ص۱۲؛ فضل بن حسن طبرسی، المؤتلف من المختلف، ج۱، ص۲۷۸؛ جعفر بن حسن حلی، منتهى المطلب فی تحقيق المذهب، ج۸، ص۴۹؛ احمد بن محمد اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ج۴، ص۱۴۴ و ۱۴۵؛ محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۵، ص۵۱؛ محمد باقر بن محمد مؤمن سبزواری، ذخيرة المعاد فی شرح الارشاد، ج۲، ص۴۵۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، هداية الامة الى احکام الائمة، ج۴، ص۲۲؛ سید علی بن محمد طباطبایی حائری، ریاض المسائل، ج۵، ص۱۰۳؛ احمد بن محمد مهدی نراقی، مستند الشيعة فی احکام الشريعة، ج۹، ص۲۳۹؛ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۷۵؛ آقارضا همدانی، مصباح الفقيه، ج۱۳، ص۱۱۵؛ ضیاء الدین عراقی، شرح تبصرة المتعلمين، ج۲، ص۴۷۱؛ سید محسن طباطبایی حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ج۹، ص۶۰؛ سید احمد بن یوسف خوانساری، جامع المدارک، ج۲، ص۱۴؛ سید عبدالاعلى سبزواری، مهذب الاحکام، ج۱۱، ص۱۶۷.
  11. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۷۵.
  12. ناصر مکارم شیرازی، انوار الفقاهة (کتاب البيع)، ص۵۲۸ و ۵۲۹؛ حسنعلی مروارید، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، ص۱۷۷.
  13. ر.ک: یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة، ج۱۲، ص۱۵۲ و ۱۵۳؛ محمد محسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱۰، ص۱۱۰.
  14. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت، ص۱۹۴ تا۱۹۹.