اثبات عصمت امام در قرآن
این مدخل از زیرشاخههای بحث عصمت امام است. "اثبات عصمت امام" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اثبات عصمت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ادله قرآنی
- آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱] به صراحت هرگونه پلیدی و نقص و زشتی را از اهل بیت نفی میکند[۲]. در جریان غصب فدک از سوی خلیفه اول و شاهدطلبیدن وی برای مالکیت فدک، امام علی(ع) برای اثبات عصمت و طهارت فاطمه به این آیه استناد کرد[۳]. «غرض حق سبحانه از این آیه، اظهار عصمت و استحقاق امامت و انحصار این عطیه است در اهل بیت رسالت چنان که لفظ ﴿إِنَّمَا﴾ افاده آن میکند»[۴]. سیوطی، عالم بزرگ اهل سنت، نقل میکند که تا هشت ماه پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر اکرم(ص) به هنگام نماز در برابر درب خانه علی بن ابی طالب میایستاد و این آیه را تلاوت میفرمود[۵]. آیا رسول خدا با این رفتار، مصداق آیه تطهیر و صاحبان عصمت را بیان نکرد؟ سیوطی همچنین روایات متعدد دیگری نقل میکند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت میداند[۶]. آیا اندیشه غلو و تفویض در کلمات سیوطی هم رسوخ کرده است؟
- آیه اولیالامر دلالتی قطعی بر عصمت امام دارد: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۷]. این آیه اطاعت اولیالامر را همسنگ با اطاعت خدا و پیامبر و مانند آنها بیقید و شرط میشمارد. از آنجا که اطاعت خداوند متعال، مطلقاً واجب و لازم است، اطاعت پیامبر و اولیالامر هم به طور مطلق واجب است. لازمه اطاعت اطلاقی و بیقید و شرط، عصمت است؛ زیرا اطاعت از معصیت و شریعتشکنی باطل خواهد بود. دلالت آیه بر عصمت اولی الامر چندان روشن است که برخی از علمای اهل سنت، همانند فخر رازی نیز بدان معترفند[۸].
- آیه ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۹]امامت را برای اهل ستم و معصیت منتفی میداند و عصمت را پیشفرض قطعی امامت میشمارد.[۱۰]
جستارهای وابسته
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ لطائف غیبیه، ص۳۷۷.
- ↑ الإحتجاج، ج۱، ص۹۲؛ حق الیقین، ص۱۹۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۹۹؛ کامل البهائی، ج۲، ص۵.
- ↑ حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.
- ↑ الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۳.
- ↑ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ به نقل از: مجموعه گفتمانهای مذاهب اسلامی، ص۱۵۱؛ ترجمه دلایل الصدق، ج۲، ص۱۱.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۴۱.