آیا علم غیب معصوم مطلق است؟ (پرسش)

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

آیا علم غیب معصوم(ع) مطلق است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

آیا علم غیب معصوم مطلق است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
محمد حسن وکیلی

حجت الاسلام و المسلمین وکیلی در مقاله «علم غیب امام» در این باره گفته است:

«خداوند در سورۀ اعراف می‌فرماید: ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ[۱]

در این آیه هم علم غیب نفی شده و هم بر آن به نفی تالی استدلال شده و استدلال آن، هم نفی علم استقلالی را در بر می‌گیرد و هم نفی علم غیر‌استقلالی را؛ چون این تالی که برای شرط بیان می‌شود، اعم است از اینکه حضرت علم غیب را استقلالی بدانند یا غیر‌ استقلالی. انسان اگر علم غیب غیر‌ استقلالی هم داشته باشد ﴿لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ تحقق پیدا می‌کند. با اینکه لو شرطیه در مقام قیاس استثنائی به رفع تالی است. می‌فرماید که من علم غیب ندارم و چون علم غیب ندارم استکثار خیر ندارم و از اینکه مصداق ﴿مَسَّنِيَ السُّوءُ می‌شوم باید بفهمید فاقد علم غیبم. یعنی مسلما رسول خدا (ص) در زندگی و حیات عادی‌شان مانند انسان‌های عادی در معرض سوء و خیر بودند و نسبت به تقدیرات الهی در حالت خوف و رجا قرار داشتند. وقتی می‌خواستند سفری بروند یا کاری را انجام دهند نمی‌دانستند در سفر خطری هست یا نیست و به خدا استعاذه می‌کردند، وقتی دشمنی حمله می‌کرد و خطری برای حضرت اتفاق می‌افتاد یا حضرت مریض می‌شدند، حالت خوف و رجاء در حضرت مشهود بود. در سیره هم مکرراً‌ نقل شده و صریح آیات قرآن نیز همین است. صاحبان نگاه افراطی می‌گویند تمام آن‌چه در سیره آمده و در روایات نقل شده، همه یا تقیه یا تظاهر است. ائمه(ع) همه چیز را می‌دانستند ولی چون افراد کشش و فهم آن را نداشتند در ظاهر خود را جاهل نشان می‌دادند و همیشه تظاهر به جهل می‌کردند و آیات قرآن نیز باید همگی تأویل شود. ولی این روش برای فهم معارف صحیح نیست. درست نیست که انسان چون نمی‌تواند دو دسته روایت متواتر را با هم جمع کند یک‌دسته را کلا تأویل نموده و حمل بر تظاهر کند. شأن امام از چنین نسبت‌هایی شریف‌تر است و دلالت قرآن کریم و سیره و روایات بر عدم علم غیب مطلق امام قطعی است و نمی‌توان از آن دست برداشت».[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین برنجکار؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر برنجکار در «دومین دوره مدرسه تابستانی کلام امامیه» در این‌باره گفته است:

«اگر منظور از علم غیب علمی باشد که انسان‌های عادی به طور عادی نمی‌دانند، بله این علم غیب را امام داراست لکن ما انسان‌ها این علم غیب را بی نهایت می‌بینیم حال آنکه بی نهایت نیست. اما معانی دیگری هم برای علم غیب هست که امام وا جد آنها نیست:

  1. علومی که واجدیت آنها محال است مثل علم به ذات الهی و احاطه مخلوق بر خالق.
  2. علومی که غیب مطلق‌اند، یعنی از ذات خدا خارج نشده و تقدیر نشده‌اند و امام عقلا بدان دسترسی ندارد.
  3. علومی که خلق عادی ندارند ولی یا یا خدا آنها را مخفی کرده از امام مخفی است و و یا جز علوم بدائی‌اند یعنی علم اتفاقات پس از بدا»[۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛
حجت الاسلام و المسلمین نصیری در پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد خود با عنوان«گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات» در این‌باره گفته است: «سید مرتضی در گفتار خود ضمن انکار علم فراگیر و مطلق امام نسبت به همه امور و علوم غیبی، این علم را تبعی و منوط به تعلیم الهی دانسته است. به عنوان نمونه در جایی می‏‌گوید: « أن الذی یجب أن یعلمه علوم الدین والشریعه. فأما الغائبات، أو الکائنات الماضیات والمستقبلات، فإن علم بإعلام الله تعالی شیئا فجائز، وإلا فذلک غیر واجب»[۴]. از گفتار ابوالفتح محمد بن علی کراجکی درباره گستره علم امام بر می‏‌آید که وی نیز آگاهی امام از علوم غیبی را تبعی و با تعلیم الهی می‏‌داند: «از اعتقادات شیعه این است که ... خدا برای اثبات امامت آنها معجزاتی به دست آنها ظاهر ساخته و آنان را بر بسیاری از غیب‌ها و موضوعات و حوادث آینده آگاه نموده است»[۵].
۳. آقای رضوانی؛
 
علی اصغر رضوانی (پدیدآورنده)
آقای رضوانی، در کتاب «شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:
«غیب مطلق غیبی است که به هیچ نحو و در هیچ زمان و مکان قابل ادراک نیست، مثل ذات الهی که غیب الغیوب است؛ به خلاف غیب نسبی که با شرایطی خاص برای افرادی ویژه قابل ادراک به غیر حواس ظاهری است. و غالب غیب‏‌ها از این قبیل است. و تنها کسی که به عالم غیب و شهادت به طور کامل احاطه دارد، خداوند است. در قرآن کریم آمده: ﴿وَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ [۶] [۷].]]]]
۴. آقای عرفانی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة).
آقای عرفانی در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین» در این‌باره گفته‌ است:

«از مباحث مهم در ارتباط با منابع و قلمرو علوم معصومان(ع) این است که آیا علم غیب معصومان(ع) مطلق است یا مشروط و به سخن دیگر اینکه آیا معصومان(ع) همیشه به همه امور علم دارند که در این صورت فرق علم معصومان(ع) با خداوند در این خواهد بود که علم خداوند ذاتی است و علم آنها غیر ذاتی و یا اینکه علم غیب معصومان(ع) بستگی دارد به اراده آنان و مصلحت خداوند، در این مورد دو دیدگاه عمده وجود دارد:

  1. برخی از دانشمندان که قائل به علم مطلق و بدون شرط معصومان(ع) هستند و معتقدند که آنها به عنوان افراد برگزیده از سوی خداوند به همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده علم دارند و چیزی از آنها پوشیده نمی‌ماند. که مطالبی که در این فصل بیان داشتیم همچون علم به کتاب، علم به کتب انبیای پیشین، علم به زبان حیوانات و... دال بر این است که معصومان(ع) بر همه چیز علم دارند و قائلین به این دیدگاه مراد از روایات دال بر وابسته بودن علم غیب معصوم بر ارداه و خواست او را این می‌دانند که این خواستن و دانستن همیشگی می‌باشد.
  2. قائلین به این دیدگاه معتقدند که آگاهی معصوم به غیب به خواست و اراده آنان وابسته می‌باشد، و عمده دلیل آنها روایاتی به این مضمون است که می‌فرمایند: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ» [۸]. و از سویی معصومان در مقامی هستند که خواست آنها با اراده خداوند یکی می‌باشد و جز آنچه او می‌خواهد آنها نمی‌خواهند همچنان که معصوم(ع) می‌فرماید:«إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ الْأَئِمَّةِ مَوْرِداً لِإِرَادَتِهِ فَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَيْئاً شَاءُوهُ»[۹]. این دیدگاه از سوی برخی نظر مشهور شیعه دانسته شده است. با توجه به این دیدگاه معصومان در هر زمان بر هر چیز علم غیب ندارند بلکه آنها می‌توانند در هر لحظه که اراده کنند، علم حاصل نمایند»[۱۰].
۵. پژوهشگران وبگاه پرسمان.
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «کسانی که از علم فعلی و مطلق معصومان جانبداری می‌کنند، بر این باورند که بندگان برگزیده الهی، همواره از همه امور مربوط به حال، گذشته و آینده آگاهند و چیزی از رویدادهای جهان بر آنان پوشیده نمی‌ماند.[۱۱] از نظر این گروه، احادیث فراوانی که بخشی از آنها گفته‌اند، تنها بر اساس این دیدگاه معنایی روشن می‌یابند. این حقیقت، که امیرمؤمنان(ع) دارای علم الکتاب است و مطالب تورات و انجیل را به خوبی می‌داند و از حوادث گذشته و آینده آگاه است و اسرار نهفته آدمیان را آشکار می‌سازد و با هر کس به زبان خودش سخن می‌گوید و حتی معنای نغمه پرندگان و دیگر حیوانات را نیز درمی‌یابد، معنایی جز این ندارد که هیچ راز ناگشوده‌ای برای او باقی نمانده است. بر این اساس، مقصود روایاتی که آگاهی امام را وابسته به خواست او می‌دانند،[۱۲] نه این است که امام گاهی از اوقات نمی‌خواهد و در نتیجه نمی‌داند بلکه این خواستن و دانستن همیشگی است[۱۳]»[۱۴].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب می‌دانستم خیر بسیار می‌یافتم و (هیچ) بلا به من نمی‌رسید».
  2. علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  3. پایگاه مطالعات کلام امامیه
  4. آن چیزی که لازم است امام(ع) نسبت به آن آگاه باشد علوم دینی و تشریعی می باشد. اما اطلاع و آگاهی از امور غیبی، یا موجودات گذشته و آینده ضرورتی ندارد. البته اگر خداوند متعال ایشان را نسبت به آنها مطلع سازد امری ممکن و جائز است.
  5. گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  6. « اوست خداوندی که خدایی جز او نیست، داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است»، سوره حشر، آیه ۲۲.
  7. شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص ۵۴۲
  8. اگر امام بخواهد که چیزی را بداند، خداوند او را بدان امر آگاه خواهد ساخت.
  9. به تحقیق خداوند متعال قلوب امامان معصوم(ع) را جایگاهی برای اراده خود قرار داده است، پس اگر خداوند متعال چیزی بخواهد ایشان نیز آن را خواهند خواست.
  10. بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۲۰۳.
  11. برای آشنایی به دلایل عقلی و نقلی این دیدگاه، ر.ک: محمد حسین مظفر، علم امام، ص۷۸ و ۷۹؛ سید عبدالحسین نجفی لاری، المعارف السلمانیه، ص۵۷-۱۳۷.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ص۲۵۸.
  13. محمد حسین مظفر، علم امام، ص۷۸ و ۷۹.
  14. وبگاه پرسمان