حجیت سنت اهل بیت
مقدمه
نیازمندی قرآن به تفسیر و تبیین در گذر زمان و سدههای واپسین انکارناپذیر و حتی بیش از نیازمندی آن در زمان حیات پیامبر(ص) است. پیامبر(ص) در زمان حیات خویش قرآن را در دو مرتبه تفسیر کرده است: یکی در سطح عموم و دیگری برای خواص یعنی اهل بیت(ع)، بر این اساس آن بزرگوار با مرجعیت بخشیدن به اهل بیت(ع) عملا گام مهمی در تفسیر آیات الهی برداشته و جاودانگی تفسیر آیات الهی را در کنار جاودانگی قرآن رقم زده و بدینسان جایگاه مأثور از امامان(ع) در تفسیر همانند جایگاه کلام رسول الله(ص) است.
عالمان شیعه برای اثبات حجیت سنت امامان(ع) ادله قرآنی و روایی بسیاری آوردهاند؛ مانند:
- آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۱] «رجس» به معنای پلیدی و ناپاکی[۲] و در این آیه با توجه به «ال» جنس که بر سر آن آمده مفید عموم است و هر گونه پلیدی، گناه و ناراستی را شامل میشود، بنابراین آیه در پی آن است که نشان دهد اراده قطعی و حتمی الهی بر آن تعلق گرفته است که هرگونه پلیدی را از اهل بیت(ع) دور سازد[۳]. عالمان اهل سنت ضمن تشریعی دانستن اراده در این آیه[۴]، غالباً در مصداق اهل بیت نیز یا به تشریک روی آورده[۵] یا نزول آن را درباره اصحاب کساء یکسره انکار کردهاند[۶]. در مقابل، عالمان شیعه اراده را تکوینی و مصداق اهل بیت را منحصر در اصحاب کساء و امامان معصوم(ع) دانستهاند[۷]. بیتردید منظور از اراده در آیه اراده تکوینی است؛ زیرا اراده تشریعی گذشته از ناسازگاری با حصر در آیه (مستفاد از تقدیم ﴿ عَنْكُمُ﴾ بر ﴿الرِّجْسَ﴾)،[۸] به افعال عباد تعلق میگیرد و نه افعال خداوند، در حالی که در آیه فوق متعلَّق اراده، فعل خداست؛ نیز گستردگی نقل و تأکید و تصریح به اینکه مراد از «اهل بیت»، اصحاب کساء(ع) هستند در حدی است که عالمان بزرگی به تواتر آن تصریح کرده[۹] و برخی نقلهای آن را بسیار و بیشمار دانستهاند[۱۰]. علامه طباطبایی این روایات را از طریق عامّه بیش از روایات شیعه و افزون بر ۷۰ حدیث دانسته است[۱۱]. بدینسان این آیه با صراحت بیانگر سلامت نفس اهل بیت(ع) از هر گونه شک و تردید و پلیدی و جهل و نیز مبیّن حجیت گفتار آنان است.
- آیه ذکر: ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[۱۲] در این آیه خداوند فرمان میدهد که ناآگاهان به آگاهان (اهل ذکر) مراجعه کنند و روشن است که باید سخن و تبیین و تفسیر ﴿أَهْلَ الذِّكْرِ﴾ برای مراجعه کنندگان حجت باشد و گرنه امر به رجوع به آنان لغو خواهد بود. روایات فریقین به خوبی روشنگر آن است که برترین مصداق اهل ذکر، اهل بیت(ع) هستند[۱۳]، بنابراین، چه مراد از ذکر رسول الله(ص) باشد، چنان که در آیات: ﴿أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا﴾[۱۴]، ﴿رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا﴾[۱۵] «ذکر» بر پیامبر اطلاق شده است و چه قرآن چنان که در آیه ﴿أَفَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَنْ كُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِينَ﴾[۱۶] ذکر بر آن اطلاق شد است، آنان اهل رسول الله(ص) و اهل قرآن و کسانیاند که باید درباره حقایق قرآنی از آنان سؤال کرد[۱۷].
- حدیث ثقلین: بر اساس نقلهای مختلف، رسول اکرم(ص) قرآن و عترت را برای هدایت امت معرفی کرده است: «من در میان شما دو چیز گرانبها بر جای مینهم: کتاب خداوند عزوجل و عترتم یعنی اهل بیتم. هان! آن دو جانشیان من هستند و هرگز از هم جدا نخواهند شد تا آنکه در کنار حوض بر من وارد شوند»[۱۸]. نخستین و روشنترین مفهوم برابری عترت با قرآن، آگاهی بیبدیل و فهم بینظیر آن بزرگواران از آیات الهی است. این سخن را پیامبر(ص) در زمانها و مکانهای مختلف و با عبارتهای گوناگون فرموده است و محدثان و محققان به این گوناگونی نقل و به تعدد جایهای سخن و نقلهای مختلف تصریح کردهاند[۱۹]. عالمان شیعی از دیر باز به تبیین و تفسیر و بررسی سند این حدیث همت گماشتهاند[۲۰]؛ میر حامد حسین هندی بخشی از کتاب عبقات الانوار را به بررسی و تحلیل این حدیث اختصاص داده و در آن از سند، متن و نتایج حدیث بحث کرده و به شبهات آن پاسخ گفته است[۲۱]. برابری اهل بیت(ع) با قرآن که روشنترین مفهوم حدیث ثقلین است در روایات بسیار دیگری آمده است؛ مانند این سخن پیامبر(ص) که فرمود: «عَلِيٌّ مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ اَلْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ»[۲۲]؛ نیز آن حضرت در تبیین جایگاه اهل بیت(ع) فرمود: «هُمْ مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ اَلْقُرْآنُ مَعَهُمْ لاَ يُفَارِقُهُمْ وَ لاَ يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ حَوْضِ»[۲۳].
- حدیث سفینه: به گفته ابوذر رسول خدا(ص) فرمود: «مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»[۲۴]. این حدیث به روشنی فراگیری آموزههای اهل بیت(ع) را زمینه رهایی از ضلالت و گرانجانی در برابر معارف آنان را گمراهی دانسته، همگان را به همراهی با آنان بدون هیچ قید و شرطی فرا میخواند و بدینسان بر عصمت و حجیت سنت ایشان دلالت دارد.
افزون بر اینها، روایات بسیاری بر حجیت سنت امامان معصوم(ع) دلالت دارند؛ مانند روایاتی که کلام و تفسیر ایشان را امتداد کلام و تفسیر رسول خدا(ص) معرفی میکنند[۲۵].[۲۶]
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ترتیب العین، ج ۶، ص۵۲؛ مفردات، ص۱۸۸؛ التحقیق، ج ۴، ص۵۴، «رجس».
- ↑ معجم الفاظ القرآن الکریم، ج ۱، ص۴۵۴؛ تفسیر غریب القرآن الکریم، ص۳۰۴، «رجس».
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص۵۳۸؛ روح المعانی، ج ۲۲، ص۱۹.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص۱۶۷؛ روح المعانی، ج ۲۲، ص۱۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۸۲.
- ↑ الکشاف، ج ۳، ص۵۳۸؛ التحریر والتنویر، ج ۲۱، ص۲۴۷.
- ↑ البیان، ج ۸، ص۳۴۰؛ مجمع البیان، ج ۸، ص۵۵۹ - ۵۶۰؛ الاصول العامة، ص۱۴۹.
- ↑ نک: ادب فنای مقربان، ج ۵، ص۲۲۶ - ۲۲۷.
- ↑ نفحات اللاهوت، ص۸۵؛ دلائل الصدق، ج ۲، ص۳۱۹.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۲، ص۱۸؛ تأویل الآیات، ج ۲، ص۴۵۶.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص۳۰۹ - ۳۱۱.
- ↑ «اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ شواهد التنزیل، ج ۱، ص۴۳۲ - ۴۳۷؛ احقاق الحق، ج ۳، ص۴۸۲ - ۴۸۳؛ ج ۱۴، ص۳۷۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص۲۷۲.
- ↑ «خداوند برای آنان عذابی سخت آماده کرده است پس ای خردمندان باایمان، از خداوند پروا کنید که خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛» سوره طلاق، آیه ۱۰.
- ↑ «پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند تا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به سوی روشنایی، از تیرگیها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است» سوره طلاق، آیه ۱۱.
- ↑ «پس آیا از آن رو که قومی گزافکارید این پند را از شما با رویگردانی بازداریم؟» سوره زخرف، آیه ۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۲، ص۲۸۵.
- ↑ « إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»؛ المستدرک، ج ۳، ص۱۴۸؛ احقاق الحق، ج ۹، ص۳۴۲؛ حدیث الثقلین، ص۵ - ۱۰۵.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج ۲، ص۴۴۰؛ نیز ر.ک: حدیث الثقلین، ص۳۲ - ۳۳.
- ↑ ر.ک: المراجعات، ص۷۱ - ۷۵.
- ↑ ر.ک: عبقات الانوار، ج ۱ - ۳، «حدیث ثقلین».
- ↑ المستدرک، ج ۳، ص۱۲۴؛ احقاق الحق، ج ۵، ص۶۳۹.
- ↑ کمال الدین، ص۲۸۵؛ احقاق الحق، ج ۵، ص۴۱، ج ۲۰، ص۳۶۱.
- ↑ المعارف، ص۲۵۲؛ عیون الاخبار، ج ۱، ص۳۰.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص۵۳؛ الامالی، ص۴۲؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۸۳.
- ↑ مهدوی راد، محمد علی، مقاله «تفسیر مأثور»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸.