افعال عباد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

موضوع علم کلام ذات، صفات و افعال خداوند است، بر این اساس، افعال انسان اولاً وبالذات داخل در مباحث کلامی نخواهد بود، افعال انسان موضوع علومی مانند فقه و اخلاق است، ولی ثانیاً وبالعرض و به مناسبت‌هایی در علم کلام از افعال عباد نیز بحث شده است:

  1. یکی از مسائلی که متکلمان به بررسی آن پرداخته‌اند این است که آیا اوّلین واجب بر مکلف معرفت خداوند است یا نظر و تفکر برای شناخت خداوند. گروهی دیدگاه اول را برگزیده و عده ای طرفدار دیدگاه دوم شده‌اند [۱]. روشن است که هم شناخت خداوند و هم نظر و تفکر برای شناخت خداوند فعل مکلف (انسان) است نه فعل خداوند.
  2. یکی از مواردی که درباره افعال انسانسخن گفته شده در ارتباط با راه خداشناسی است. توضیح آنکه راه شناخت خداوندتفکر در افعال است و افعال دو گونه اند: افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان نیست. آنچه مقدور انسان نیست عبارت است از: جواهر، رنگ‌ها، طعم‌ها، بوها، گرمی، سردی، ترس، خشکی، زندگی، توانایی، شهوت، نفرت و فناء. با تفکر در همه افعال یاد شده، غیر از فناء می‌‌توان خدا را شناخت، ولی از آنجا که راه شناخت فنا، سمع (وحی) است، از طریق آن نمی‌توان خدا را شناخت. و افعالی که جنس و سنخ آنها مقدور انسان است ده نوع است: پنج نوع آن افعال جوارحی و پنج نوع آن افعال قلبی است. افعال جوارحی عبارتند از اکوان (حرکت، سکون، اتصال و انفصال) اعتمادات، تألیفات، اصوات و آلام، و افعال قلوب عبارتند از: اعتقاد، اراده، کراهت، ظن و نظر کردن، با هیچ یک از این افعال نمی‌توان خدا را شناخت؛ زیرا این افعال هم می‌‌تواند از ایشان صادر شود و هم از خداوند. بنابراین، وجود آنها به صورت قطعی و انحصاری بر وجود خداوند دلالت نمی‌کند [۲].
  3. مورد دیگری که درباره افعال انسان بحث شده، مسئله خلق افعال است، در این مسئله بحث در این است که آیا افعال انسان را خداوند در او پدید می‌‌آورد یا این که انسان خود پدید آورنده افعال خویش است؟ اهل حدیث و اشاعره به خلق افعال انسان از سوی خداوند در او اعتقاد دارند، و معتزله معتقدند انسان خود فاعل افعال خود می‌‌باشد[۳]. در این مبحث، افعال انسان به دو گونه تقسیم شده است: مباشری و تولیدی. فعل مباشری آن است که در وجود خود فاعل تحقق می‌‌یابد و بدون واسطه است. مانند فکر کردن، و فعل تولیدی آن است که به واسط فعل دیگری واقع می‌‌شود، خواه محل آن وجود خود فاعل باشد یا چیزی دیگر مانند اعتقاد که به واسطه فکر کردن حاصل می‌‌شود، و حرکت قلم که به واسطه حرکت دست رخ می‌‌دهد [۴].
  4. در مبحث لطف نیز از افعال انسانسخن به میان آمده است؛ زیرا فاعل لطف گاهی خداوند است مانند تشریع دین و تکالیف دینی، و برانگیختن پیامبران، و گاهی انسان است، که دو صورت دارد: یکی این که فعل او لطف است در حق خودش مانند تفکر در آیات تکوینی برای شناخت خداوند، یا تفکر در معجزه پیامبر برای شناخت پیامبر و دیگر این که فعل او لطف است در حق مکلفان دیگر مانند تبلیغ احکام دینی توسط پیامبر به مردم، و امر به معروف و نهی از منکر از سوی برخی مکلفان نسبت به برخی دیگر [۵].
  5. در کتاب‌های کلامی درباره توبه واحکام آن و امر به معروف و نهی از منکر شرایط و احکام آن نیز بحث شده است، روشن است که موضوع بحث در این دو مسئله نیز افعال عباد است [۶].
  6. اسماء و احکام نام یکی از ابواب کتاب‌های کلامی است. متکلمان اسلامی در این باب درباره نام‌های دینی مانند مؤمن، مسلم، کافر، فاسق و منافق، احکام دینی به ویژه احکام اخروی آنان بحث کرده‌اند. به مناسبت این بحث به تبیین حقیقت ایمان، اسلام، کفر، فسق و نفاق پرداخته‌اند. بدیهی است، ایمان، اسلام و موارد دیگر همگی افعال عباد می‌‌باشد. از باب مثال درباره ایمان چند دیدگاه مطرح شده است که بازگشت آنها به این است که ایمان از افعال جوانحی (درونی) انسان است یا از افعال جوارحی (بدنی) و یا مرکب از آن دو می‌‌باشد[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. ارشاد الطالبیین، ص۱۱۳
  2. شرح الاصول الخمسة، ص۵۱ـ ۵۲
  3. شرح الاصول الخمسة، ص۲۱۷ـ ۲۱۸
  4. کشف المراد، ص۴۳۰ـ ۴۳۱
  5. کشف المراد، ص۴۴۵
  6. شرح الاصول الخمسة، ص۵۰۱ و ۵۳۵ و شرح المقاصد ج۵، ص۱۶۲ و ۱۷۱
  7. کشف المراد، ص۵۷۷، ارشاد الطالبین، ص۴۳۶ـ ۴۴۲ و شرح المقاصد، ج۵، ص۱۷۵ـ ۲۱۰
  8. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افعال عباد»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۵.