تلاوت قرآن در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث تمسک به قرآن است. "تلاوت قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

صدیقه کبرا به قرائت قرآن اهتمام داشت و آن را در کنار انفاق در راه خدا و نگاه به چهره پیامبر، سه عمل مورد علاقه خود برمی‌شمرد[۱]. آن حضرت، قرائت قرآن را به دیگران نیز سفارش می‌کرد. در برخی روایات، فضائل قرائت شماری از سوره‌ها از آن حضرت نقل شده است. از جمله فرمود: کسی که سوره‌های حدید، واقعه و الرحمن را قرائت کند، در ملکوت آسمان‌ها و زمین، با عنوان «ساکن الفردوس» خوانده می‌شود[۲].

دعا و مناجات در محضر الهی از عبادات مطلوب و شیرین فاطمه بود و روایات زیادی، مشتمل بر دعاهای آن حضرت با مضامین بلند و آسمانی در منابع روایی به چشم می‌خورد[۳].

از هدایای بزرگ خداوند به فاطمه تسبیح معروف آن حضرت است که پیامبر اکرم(ص) آن را با آثار و برکات بسیار به وی تعلیم داد تا بدین طریق، مؤمنان تا قیامت ریزه‌خوار خوان معنوی او باشند. بنابر روایات، این تسبیح هنگامی به فاطمه(س) تعلیم داده شد که نزد رسول خدا(ص) رفت تا از آن حضرت برای کمک در امور منزل، خآدمی را طلب کند؛ اما رسول خدا(ص) فرمود: من بهتر از آن را به تو می‌دهم. سپس تسبیح معروف فاطمه را به او تعلیم داد[۴].

در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: خداوند به چیزی بهتر از تسبیح فاطمه عبادت نشده است و اگر چیزی بهتر از آن بود، رسول خدا آن را به فاطمه عطا می‌کرد[۵]. بنابر روایتی از امام صادق، صدیقه طاهره از یک نخ پشمی گره‌زده شده، تسبیحی ساخته بود که به وسیله آن اذکار و تسبیحات را قرائت می‌کرد و می‌شمرد؛ اما پس از شهادت حمزه سیدالشهداء، از تربت قبر او تسبیحی ساخت. مردم نیز در این عمل از آن حضرت پیروی کردند و پس از شهادت امام حسین به علت فضیلت و مزیت تربت پاک آن حضرت، از تربت او تسبیح تهیه کردند[۶].

فاطمه در دورانی که خود و خانواده‌اش در تنگنای اقتصادی بودند، نزد رسول خدا(ص) آمد و پرسید: «ای رسول خدا! غذای فرشتگان، حمد و تسبیح الهی است. غذای ما چیست؟» ایشان در پاسخ فرمود: قسم به آنکه مرا به حق مبعوث فرمود، سی روز است که در خانه آل محمد آتشی [برای تهیه غذا] افروخته نشده! اگر مایلی که پنج بز [از بزهایی که اخیراً برای ما آمده] به تو بدهم و یا پنج کلمه که جبرئیل به من آموخته، به تو بیاموزم؟

فاطمه تقاضا کرد آن کلمات را به او بیاموزد. رسول خدا(ص) نیز فرمود: ای فاطمه چنین بگو: «يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ يَا ذَا الْقُوَّةِ الْمَتِينَ وَ يَا رَاحِمَ الْمَسَاكِينِ وَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»[۷]؛

نکته شایان توجه در این روایت آنکه فاطمه با وجود گرسنگی و سختی معیشت و اینکه برای تقاضای کمک اقتصادی نزد پدر می‌رود، غذای معنوی را ترجیح می‌دهد. از این رو وقتی نزد همسرش بازگشت، گفت: «برای طلب دنیا رفتم و با آخرت برگشتم!» علی نیز فرمود: «خیر آوردی، خیر آوردی!». البته این به معنای غفلت از نیازهای مادی خود و خانواده‌اش نبود؛ بلکه به مفهوم توجه دادن نفس خویش به روزی‌رسان اصلی است.[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «و روی انها قالت: أحب من دنیاکم ثلاثاء الانفاق فی سبیل الله و تلاوه کتاب الله و النظر الی وجه ابی رسول الله(ص)»؛ (شیخ الاسلامی، مسند فاطمه الزهرا(س)، ص۱۶۱).
  2. «عن فاطمه انها قالت: قال رسول الله: قارئ الحدید و اذا وقعت الواقعة والرحمن یدعی فی ملکوت السموات و الارض ساکن الفردوس»؛ (سیوطی، مسند فاطمه، ص۲۴؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج۶، ص۱۴۰).
  3. بنگرید: بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، جلد اول از مجلد فاطمه، ص۳۳۸ - ۳۰۷؛ شیخ الاسلامی، مسند فاطمه الزهرا، ص۲۱۳-۲۴۵.
  4. روایات مربوط به تسبیح حضرت زهرا(س) را به نقل از منابع مختلف، در بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، جلد اول از مجلد فاطمه، ص۲۹۵ - ۲۸۰ دنبال کنید. در یکی از این روایات که از تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶۸ نقل شده، چنین آمده است: «عَنْ عَلِيٍّ(ع) أَنَّهُ قَالَ أَهْدَى بَعْضُ مُلُوكِ الْأَعَاجِمِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) رَقِيقاً فَقُلْتُ لِفَاطِمَةَ اسْتَخْدِمِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ خَادِماً فَأَتَتْهُ فَسَأَلَتْهُ ذَلِكَ... فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) يَا فَاطِمَةُ أُعْطِيكِ مَا هُوَ خَيْرٌ مِنْ ذَلِكِ تُكَبِّرِينَ اللَّهَ بَعْدَ كُلِّ صَلَاةٍ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً وَ تُحَمِّدِينَ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً وَ تُسَبِّحِينَ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً ثُمَّ تَخْتِمِينَ ذَلِكِ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَذَلِكِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا وَ مَنِ الَّذِي أَرَدْتِ فَلَزِمَتْ صهَذَا التَّسْبِيحَ بِعَقِبِ كُلِّ صَلَاةٍ وَ نُسِبَ إِلَيْهَا».
  5. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ التَّحْمِيدِ أَفْضَلَ مِنْ تَسْبِيحِ فَاطِمَةَ(س) وَ لَوْ كَانَ شَيْ‌ءٌ أَفْضَلَ مِنْهُ لَنَحَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَاطِمَةَ(س)»؛ (کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۶۴).
  6. «عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع): إِنَّ فَاطِمَةَ(س) كَانَتْ مِسْبَحَتُهَا مِنْ خَيْطِ صُوفٍ مُفَتَّلٍ مَعْقُودٍ عَلَيْهِ عَدَدَ التَّكْبِيرَاتِ فَكَانَتْ بِيَدِهَا(ع) تُدِيرُهَا تُكَبِّرُ وَ تُسَبِّحُ إِلَى أَنْ قُتِلَ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ(ع) فَاسْتَعْمَلَتْ تُرْبَتَهُ وَ عَمِلَتِ التَّسَابِيحَ فَاسْتَعْمَلَهَا النَّاسُ فَلَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ(ع) وَ جُدِّدَ عَلَى قَاتِلِهِ الْعَذَابُ عُدِلَ بِالْأَمْرِ عَلَيْهِ فَاسْتَعْمَلُوا تُرْبَتَهُ لِمَا فِيهَا مِنَ الْفَضْلِ وَ الْمَزِيَّةِ»؛ (شیخ مفید، المزار، ص۱۵۰؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۸۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲، ص۳۳۳؛ ج۹۸، ص۱۳۳).
  7. «عن سوید بن غفله قال: اصابت علیا رضی الله عنه فاقه، فقال لفاطمة رضی الله عنها: لو اتیت رسول الله فسالتیه و کان عند ام ایمن رضی الله عنها، فلقت الباب، فقال النبی لام ایمن: ان هذا لدق فاطمه، و لقد اتتنا فی ساعه ما عودتنا ان تاتینا فی مثلها فقومی فافتحی لها الباب، قالت: ففتحت لها الباب فقال: یا فاطمه لقد اتیتنا فی ساعه ما عودتنا ان تأتینا فی مثلها، فقالت: یا رسول الله هذه الملائکه طعامها التسبیح والتحمید والتمجید، فما طعامنا؟ قال: والذی بعثنی بالحق ما اقتبس فی آل محمد نار منذ ثلاثین یوما، و قد اتانا اعتز فان شئت امرت لک بخمسه اعنز و ان شئت علمتک خمس کلمات علمنیهن جبریل آنفا. قالت: بل علمنی الخمس کلمات التی علمکهن جبریل. قال: قولی یا اول الاولین یا آخر الاخرین ذاالقوة المتین و یا راحم المساکین و یا ارحم الراحمین. قال فانصرفت حتی دخلت علی علی رضی الله عنهما فقالت: ذهبت من عندک الی الدنیا و اتیتک بالاخره، قال: خیرا یاتیک، خیرا یأتیک»؛ (طبرانی، کتاب الدعاء، ص۳۱۹؛ سیوطی، مسند فاطمه الزهراء ص۲۵، ح۶ و ۷).
  8. جباری، محمد رضا، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۶۷.