اعجاز بیانی قرآن در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث جهت اعجاز قرآن است. "اعجاز بیانی قرآن" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

یکی از وجوه اعجاز قرآن کریم اعجاز بیانی آن است یعنی اعجاز قرآن در سه بُعد فصاحت الفاظ، بلاغت معانی و نظم و اسلوب مضامین.

اعجاز بیانی

اعجاز بیانی قرآن از معروف‌ترین وجوه اعجاز قرآن و مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق دانشمندان اسلامی است. هر چند از آن جهت که ارکان و بخش‌های عمده این وجه در سه بُعد فصاحت الفاظ، بلاغت معانی و نظم و اسلوب مضامین تبیین می‌شود، اقوال نیز متعدد است: برخی تحدی قرآن را فقط در بُعد فصاحت و بلاغت خلاصه می‌کنند[۱] بعضی معتقدند تحدی قرآن منحصر در فصاحت بیش از حد و نظم مخصوص و سبک و اسلوب بدیع آن است[۲] و برخی نیز می‌گویند: وجوه اعجاز قرآن سه چیز است: فصاحت در الفاظ، بلاغت در معانی، زیبایی در نظم[۳]؛ عده‌ای نیز وجه اعجاز قرآن را فقط نظم و هماهنگی الفاظ و آیات و سبک و اسلوب جدید آن می‌دانند[۴]. به هر صورت اعجاز بیانی قرآن سه رکن دارد:

  1. اعجاز قرآن در فصاحت: در علم معانی کلمه‌ای فصیح است که روان و مستعمل بوده و از حسن و زیبایی برخوردار باشد و کلام فصیح عبارتی است که واژگان آن علاوه بر فصاحت هماهنگی و تناسب کامل با یکدیگر داشته و از هرگونه پیچیدگی مصون باشد[۵]. این معنا از فصاحت به اعتراف تمامی‌ علمای ادب و فصحای عرب در آیات قرآنی مشهود است.
  2. اعجاز قرآن در بلاغت: دانشمندان علم معانی معتقدند؛ کلام بلیغ سخنی است که افزون بر فصاحت، تناسب کاملی با مقتضای حال داشته باشد[۶] یکی از شرایط بلاغت کلام آن است که کلام شامل معانی بلند و عمیق باشد[۷]. قرآن کریم به اعتراف تمامی‌ بُلغای سرشناس عرب از نظر رسایی و گویایی و دقت تعابیر در فهماندن مقصود و بلاغت در حدّ اعلی قرار گرفته است و از دسترس بشر عادی به دور است[۸].
  3. اسلوب نو و سبکی بدیع: انواع متداول کلام در میان فصحای عرب عبارت بود از: شعر، سجع و نثر هر یک از این سه شیوه محاسن و معایب خاص خود را دارند، اما قرآن سبک و شیوه جدیدی ارائه می‌کند که ظرافت شعر، آزادی مطلق نثر و حسن و لطافت سجع را داراست، بی آنکه در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد یا پراکنده‌گویی کرده تکلف به خود راه دهد. همین امر موجب حیرت ادبای عرب گردیده است و بسیاری از علما این سبک قرآن را از برجسته ترین ابعاد اعجاز ادبی و بیانی قرآن دانسته‌اند [۹].[۱۰]

اعجاز بلاغی

اعجاز بلاغی قرآن یعنی ازنظر بلاغت فراتر از توان انسان است مثلاً در این وجوه ده‌گانه که آیت الله معرفت ذکر کرده:

  1. دقت در بیان؛ مثلاً: ﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا[۱۱].
  2. سبک نو و شیوه جدید بیانی؛ وزن مقطع‌ها در قرآن بیش از نثر و کمتر از شعر است. در کمترین کلمات معانی فراوان و گستره‌ای تعبیر شده است که کم‌سوادترین مردم به‌آسانی می‌تواند آن را بفهمد.
  3. دل‌نشینی کلمات و روانی عبارات؛ مانند واژه "نذر" دریافت آیه: ﴿وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ[۱۲].
  4. آراستگی نظم و هماهنگی نغمه‌ها؛ نظم آهنگ قرآن درنتیجه نظام‌مندی و هماهنگی حروف در یک کلمه و همسازی الفاظ در یک فاصله پدید آمده است. به‌عنوان نمونه: ﴿وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَى[۱۳].
  5. نمایش معنا در آواری حروف؛ ﴿كَلاَّ إِذَا دُكَّتِ الأَرْضُ دَكًّا دَكًّا وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى[۱۴] در هم کوبیده شدن زمین و رژه فرشتگان به همراه غریو برخاسته از دوزخ به نمایش در آمده است.
  6. به‌هم‌پیوستگی و انسجام در ساختار قرآن؛ این کتاب را می‌توان در یک آیه و تناسب صدور و ذیل آن لحاظ کرد.
  7. تشبیه‌های نیکو و تصویرهای زیبای قرآن؛ مثل تشبیه شب به لباس: ﴿وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ لِبَاسًا [۱۵].
  8. استعاره‌های نیکو و زیبا خیالی‌های قرآن؛ که در توصیف فرا آمدن آب، آن را به سرکشی انسان تشبیه می‌کند: ﴿إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ[۱۶].
  9. کنایه‌ها و تعریض‌های زیبای قرآن: قرآن به جای تصریح به واژگانی مثل: همبستر شدن با زنان از تعبیراتی چون لمس کردن، نزدیکی و به خلوت رفتن، یاد می‌کند.
  10. نکته‌های تازه و زیبای بدیعی؛ مثل: التفات و ایجاز و اقتضاب و استخدام و ...[۱۷].

منابع

پانویس

  1. کشف المراد، ص ۳۵۷، تلخیص المحصل، ص ۳۵۱.
  2. الاقتصاد، ص ۱۷۲ و ۱۷۳ و تفسیر المحرّر الوجیز، ج۱، ص ۳۸ و ۳۹.
  3. دلائل الاعجاز، ص ۴۹ و ۵۰، الطراز، ج۲، ص ۴۱۱ ۴۰۹.
  4. مقدمه جامع التفاسیر، ص ۱۰۹ ۱۰۴ و تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۱۷۷.
  5. شرح المختصر، ص ۱۳و ۲۶.
  6. شرح المختصر، ص ۲۷.
  7. قرآن در قرآن، ص ۱۳۴ و ۱۳۵.
  8. الالهیات، ج۳، ص ۲۷۶ و ۳۰۶، التمهید فی القرآن، ج۵، ص ۹۱۳۰، الطراز فی اسرار البلاغة وحقائق الاعجاز، ج۳.
  9. علوم قرآنی ص ۳۵۷ و ۳۵۸. مقدمه جامع التفاسیر، ص ۱۰۶ و ۱۰۸، وحی و نبوت، ص ۸۱.
  10. بهدار، محمد رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۵۴.
  11. برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار داده‌ایم؛ سوره مائده، آیه۴۸.
  12. و به راستی (لوط) آنان را به (خشم و) سختگیری ما هشدار داده بود اما آنان به بیم دادن با تردید نگریستند و آنها را سبک شمردند؛ سوره قمر، آیه۳۶.
  13. سوگند به ستاره چون فرو افتد؛ که همنشین شما گمراه و بیراه نیست. و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید.آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود؛ سوره نجم، آیه ۱ ـ ۴.
  14. نه چنین است، که چون زمین، سخت در هم کوبیده گردد،و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،و در آن روز دوزخ را (به میان) آورند، آن روز، آدمی پند می‌گیرد اما (دیگر) پند او را چه سود خواهد داشت؟؛ سوره فجر، آیه ۲۱- ۲۳.
  15. و شب را پوشش گرداندیم؛ سوره نبأ، آیه۱۰.
  16. ما آنگاه که آب سر برکشید، شما را در کشتی (نوح) سوار کردیم؛ سوره حاقه، آیه۱۱.
  17. ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۱۸۷ - ۱۹۲.