شیوه تربیتی
شیوههای تربیتی حضرت زهرا(س)
تعلیم و تربیت یک علم و فن و هنر است که موضوع آن در درجه اول، روح و جان آدمی است. از این رو، روشها و شیوههای خاص خود را میطلبد. رفتار معصومان از جمله حضرت زهرا(س) به عنوان کسانی که خداوند امر تعلیم و تربیت و تزکیه انسانها را به آنان واگذاشته است، در این زمینه بهترین و مفیدترین الگو است. در ادامه بحث به برخی شیوههای تربیتی حضرت زهرا(س) اشاره میکنیم. باشد که برای همه مادران و پدران مفید افتد.
١. زمان تربیت: آغاز تربیت و اثرگذاری بر متربی از چه زمانی است؟ نظرات مختلف است؛ لکن آموزههای دینی و سیره معصومان(ع) آن را از دوران بارداری مادر و حتی پیش از آن میداند که پرداختن به این موضوع مجال بیشتری میطلبد.
حضرت زهرا(س) هنگام بارداری و در زمان شیردادن به فرزندان خویش آداب و سنن اسلامی را به دقت رعایت میکرد. انتخاب نام مناسب برای فرزند، که اثر بسزایی در روح کودک دارد، گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ فرزند، عقیقه کردن به نام او، تراشیدن سر فرزند در هفتمین روز ولادت او و هموزن موهای سر، نقره صدقه دادن و نیز برای قابله و همسایهها هدیه فرستادن، از سنتها و آداب اسلامی ولادت فرزند است که مورد اهتمام و عنایت حضرت زهرا(س) بود[۱].
۲. محبت و شفقت: حضرت زهرا(س) نسبت به فرزندانش بسیار مهربان بود و با آنان بسیار مشفقانه و با محبت رفتار میکرد. او درس محبت به فرزند را از رسول خدا(ص) آموخته بود. از این رو، خود همچون شمع میسوخت و خلأکمبودهای مادی را با محبت جبران میکرد و مشعل زندگی را روشن و فروزان نگه میداشت. بانوی بزرگوار اسلام با شفقت خاص، نور دیدگانش را سرگرم مینمود. گاهی شعر میخواند و گاهی با انواع بازیها نیاز طبیعی بچههایش را تأمین میکرد. در احادیث آمده است که حضرت زهرا(س) با فرزندش حسن(ع) همبازی میشد و در حالی که او را روی دست گرفته و بالا میانداخت، این شعر را میخواند: «أَشْبِهْ أَبَاكَ يَا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ وَ اعْبُدْ إِلَهاً ذَا مِنَنٍ وَ لَا تُوَالِ ذَا الْإِحَنِ» حسن جان! همچون پدرت باش و ریسمان (ظلم و ستم) را از (گردن) حق بر کن. خداوند منان را پرستش نما و کینهتوز و حقستیز را به دوستی مگیر.
و در بازی با فرزندش حسین(ع) میخواند: «أَنْتَ شَبِيهٌ بِأَبِي لَسْتَ شَبِيهاً بِعَلِيٍّ»[۲]؛ تو بیش از پدرت علی به پدرم (رسول الله) شباهت داری. نکته درخور توجه اینکه فاطمه(س) حتی هنگام بازی با کودکان خویش به موضوع تربیت آنان و آشنا ساختن ایشان با مفاهیم عالی تربیتی، معارف دینی و مضامین انقلابی، اهتمامی ویژه داشت و با محتوایی ارزشی به سرگرمی فرزندان خویش میپرداخت.
دل زهرا(س) کانون محبت به فرزندان و روی سینهاش بستر آرمیدن آنان بود. علی(ع) در گزارشی به رسول خدا(ص) محبت فاطمه(س) به فرزندانش را چنین به تصویر کشیده است: «بر فاطمه وارد شدم. دیدم وی [از فرط کار و خستگی] بر پشت دراز کشیده [و به خواب رفته] و حسین نیز بر سینه او در خواب است»[۳]. فاطمه(س) چنان به فرزندانش وابسته بود که دوری آنان را نمیتوانست تحمل کند. ابن عباس میگوید: در محضر پیامبر(ص) بودیم که فاطمه(س) گریهکنان وارد شد و عرض کرد: «یا رسول الله حسن و حسین(ع) از خانه خارج گشته و نمیدانم کجا رفتهاند». پیامبر(ص) فرمود: «دخترم! گریه نکن. آفریننده آنان به ایشان از من و تو مهربانتر است».
سپس دستهایش را به دعا برداشت و برای حفظ آنان دعا کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و پیامبر(ص) را از جای آنان آگاه ساخت. رسول خدا(ص) با اصحاب، نزد آنان در باغ بنی نجار رفت. امام حسن و امام حسین(ع) در آنجا خوابیده بودند. آنان را بیدار کرده و به خانه بازگرداندند[۴].
بر اساس روایتی دیگر از امام رضا(ع)، نزدیک عید (قربان یا فطر) حسن و حسین(ع)، که در دوران کودکی به سر میبردند، به مادرشان گفتند: «بچههای مدینه [در آستانه عید] لباسهای نو و رنگارنگ پوشیدهاند، چرا چنین لباسهایی را بر تن ما نمیپوشانی؟» مادر مهربان و دلسوز با شنیدن این سخن برای آنکه دل آنان نشکند، فرمود: «لباسهای شما نزد خیاط است. هر وقت آماده شد بر تنتان میپوشانم». شب عید فرا رسید حسنین(ع) خواسته پیشین خود را دوباره مطرح کردند. مادر گریه کرد و دلش به حال آنان سوخت؛ ولی باز هم با توریه، همچون مرتبه پیش به آنان وعده داد.
مدتی از شب نگذشته بود که ناگاه در خانه زده شد و رضوان، خانن بهشتی تحت عنوان خیاط، دو دست لباس تازه و زیبا به فاطمه(س) تحویل داد. مادر مهربان و دل شکسته با شادمانی فرزندانش را بیدار کرد و لباسهای نو را بر اندام نازنین آنان پوشانید[۵]. این نوع قضایا بیانگر این واقعیت است که فاطمه(س) به فرزندانش تا چه اندازه محبت و شفقت داشته و هرگز حاضر نمیشده است دل آنان بشکند و یا در پریشانی و ناراحتی به سر برند.
٣. تمرین عبادت: از محورهای اساسی مورد توجه حضرت فاطمه(س) در تربیت فرزندان خویش، تمرین عبادت در کودکی است او شوق بندگی و خضوع در برابر معبود و استعانت از ذات بینیاز او را از همان دوران کودکی در دل فرزندان خویش تقویت کرد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در کام آنان بیفشاند.
بانوی عابد بیهمتا هنگامی که در دل شب به عبادت و تهجد میایستاد، کودکان خویش را نیز - با توجه به توان و استعداد آنان - بیدار میکرد تا تمرین شب زندهداری کنند.
حضرت فاطمه(س) در شب قدر کودکان خویش را به بیداری ترغیب میکرد و برای آنکه بچهها با میل و رغبت به احیای شب قدر بپردازند، در روز آنان را میخوابانید و غذای سبکتری به آنان میداد تا از نظر جسمی و روحی آمادگی بیشتری برای شب زندهداری پیدا کنند. او به حدی در این کار جدی و قاطع بود که نمیگذاشت احدی از اهل خانه به خواب رود و میفرمود: «محروم کسی است که از برکات و خیرات شب قدر محروم بماند»[۶].
دختر رسول گرامی اسلام با ارائه الگوی عبادی به فرزندانش و نیز اهتمام به پرورش عبادی آنان توانست آنان را به کمال مطلوب برساند. فرزندان فاطمه(س) به درجهای از رشد عبادی رسیده بودند که حتی در سختترین شرایط، سنت شب زندهداری به یادگار مانده از مادر را رها نکردند. آن حسین(ع) که در شب عاشورا و در آن لحظات حساس، لذتبخشترین عمل برای او عبادت و تلاوت قرآن و نیایش با پروردگار بود. از این رو آن شب را از دشمن مهلت خواست تا لحظاتی بیشتر با خدای خویش مناجات کند و فرمود: «خدا میداند که من نماز و تلاوت قرآن و دعای زیاد و استغفار را دوست میدارم»[۷]. و آن زینب کبری(س) که حتی در شب یازدهم محرم با آن همه رنج، خستگی و تحمل مصائب سخت، نماز شبش ترک نشد. بر پایه روایتی امام سجاد(ع) میفرماید: «شب یازدهم محرم، عمهام را دیدم که نشسته نافله شب میخواند». بر اساس روایتی دیگر فرمود: «عمهام زینب با آن همه اندوه و مصیبت، در راه شام نیز نافلههای شب را ترک نکرد»[۸].
۴. عدالتپروری: پدر و مادر نباید بین فرزندانشان بدون جهت فرق بگذارند؛ بلکه باید با آنان به عدالت رفتار کنند و از این طریق زمینه هر گونه حسادت و کینهتوزی را منتفی سازند. این سفارش رسول خدا(ص) است: «میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید؛ چنان که دوست دارید دیگران در نیکی و محبت با شما به عدالت رفتار کنند»[۹].
حضرت زهرا(س) با الهام از این رهنمود پیامبر(ص) با رعایت دقیق عدالت در میان فرزندان خویش روح عدالتپروری را در آنان تقویت مینمود. روزی حسن و حسین(ع) در حضور رسول خدا(ص) کشتی گرفتند. حضرت زهرا(س) شنید، که پدر بزرگوارش امام حسن(ع) را به پیروزی بر امام حسین(ع) تشویق کرده و به جانبداری او برخاسته است. از این رو، بر اساس روح دادگری عرض کرد: «پدر جان! فرزند بزرگ را علیه فرزند کوچک تحریک میکنی!؟» رسول خدا(ص) فرمود: «دخترم! من دیدم حبیبم جبرئیل به حمایت حسین برخاسته است؛ از این رو، من هم به حمایت حسن برخاستم»[۱۰].
در روایتی دیگر آمده است: روزی حسن و حسین(ع) در کنار یکدیگر مشغول نوشتن خط بودند و هر یک مدعی بود خط او زیباتر از دیگری است. کار به داوری مادر کشید؛ ولی آن حضرت برای آنکه دل هیچ کدام را نشکند، از داوری خودداری کرد و موضوع را به پدرشان موکول نمود. او نیز قضیه را به پیامبر و آن حضرت به جبرئیل و جبرئیل به اسرافیل و اسرافیل به خداوند متعال موکول کرد.
خداوند فرمود: من نیز داوری نمیکنم؛ بلکه مادرشان فاطمه باید بین آن دو داوری کند. فاطمه(س) دانههای گردنبند خود را بر زمین ریخت و گفت: هر کس آنها را بیشتر بر دارد خط او بهتر است. خداوند به جبرئیل مأموریت داد که دانههای گردنبند را به طور مساوی بین آنان تقسیم کند تا هیچ کدام ناراحت نشوند و تبعیضی صورت نگیرد[۱۱].
از این دو رخداد که نمونه دهها رفتار دادگرانه فاطمه(س) با فرزندانش میباشد بر میآید آن حضرت سعی میکرد با فرزندانش به گونهای برخورد کند که ضمن رشد و تعالی آنان، نسبت به همدیگر خیلی مهربان و صمیمی باشند و احترام یکدیگر را حفظ کنند.[۱۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۳۹ - ۲۴۰ و ۲۵۷.
- ↑ مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۸۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۶ - ۲۸۷.
- ↑ «دَخَلْتُ عَلَى فَاطِمَةَ وَ هِيَ مُسْتَلْقِيَةٌ لِقَفَاهَا وَ الْحُسَيْنُ نَائِمٌ عَلَى صَدْرِهَا»؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸.
- ↑ فرائد السمطین، ج۲، ص۹۱ – ۹۳.
- ↑ مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۹۱.
- ↑ ر.ک: دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۸۲؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۴۷۰؛ بحارالانوار، ج۹۴، ص۱۰.
- ↑ الارشاد، ص۲۳۰.
- ↑ ر.ک: زینب کبری، فیض الاسلام، ص۱۸۲؛ زینب کبری، نقدی، ص۶۲ - ۶۳.
- ↑ «اعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلَادِكُمْ كَمَا تُحِبُّونَ أَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ فِي الْبِرِّ وَ اللُّطْفِ»؛ بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۲؛ مکارم الاخلاق، ص۲۲۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۶۳ - ۲۶۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۳، ص۳۰۹.
- ↑ رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص ۱۳۹.