آل لوط در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این عنوان، در آیه‌های إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ[۱]، فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ[۲]، فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۳]، إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۴] آمده است.

براساس آیه قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ [۵] فرشتگان به ابراهیم (ع) گفتند: ما به سوی گروه مجرمان فرستاده شده‌ایم، مگر خانواده لوط که به طور قطع همه آنان جز زنش را می‌رهانیم. آیه فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ[۶]، از آمدن فرشتگان نزد آل لوط خبر می‌دهد. در آیه فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۷] قوم لوط در برابر لوط که آنان را به پرهیز از گناه فرامی‌خواند، آل لوط را متظاهر به پاکی دانسته، به اخراج از شهر تهدید می‌کنند. در آیه إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۸] رهایی آل لوط را بیان می‌کند.[۹]

مقصود از آل لوط

با توجّه به اختلاف در معنای آل، مفسّران درباره آل لوط نیز یک نظر ندارند. گروهی، آل لوط را پیروان وی دانسته‌اند[۱۰] که براساس روایتی از سعید بن جبیر، سیزده نفر بوده‌اند[۱۱] و گفته شده که یکی از آنان، پس از بیست سال به لوط ایمان آورد[۱۲].

برخی دیگر، افزون بر پیروان، آن را شامل شخص لوط نیز دانسته‌اند[۱۳] که ممکن است منشأ این تفسیر، دلالت فحوای آیات باشد؛ هم‌چنین گفته شده که مقصود از آل لوط، خویشاوندان ویژه و عشیره لوط[۱۴] یا شخص لوط با دختران او است[۱۵]. این رأی که موافقان بسیاری دارد، با نظر نخست قابل جمع است؛ زیرا هر چند آل لوط به معنای پیروان لوط است، لوط جز دو دخترش پیرو دیگری نداشته است[۱۶].

به نظر میبدی، آل لوط، دو دختر و همسر مؤمن لوط (نه همسری که نابود شد) بوده‌اند[۱۷]. بعضی، آل لوط در آیه فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ[۱۸] را شخص لوط دانسته‌اند[۱۹]؛ زیرا فرشتگان، نزد لوط آمدند[۲۰]، نه خانواده لوط، و چون به خانه و بر اهل وی وارد شدند، به آل لوط تعبیر شده است[۲۱][۲۲]

آیا آل لوط، شامل همسر وی می‌‌شود؟

بیش‌تر مفسّران، در این باره اظهار نظر صریحی نکرده‌اند. ابن‌عاشور، با استناد به استثنای همسر لوط از آل لوط در آیه إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ[۲۳] وی را از آل لوط دانسته[۲۴]؛ ولی برخی، با استناد به آیه فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۲۵] این نظر را رد کرده‌اند؛ زیرا زن لوط از پاکان نبود؛ به همین جهت، مورد تهدید قوم لوط واقع نشد؛ بنابراین، آل لوط شامل او نمی‌شود[۲۶]؛ در این صورت، استثنا در آیه إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ[۲۷] می‌تواند منقطع باشد[۲۸]. این رأی، با آیه إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۲۹] که زن لوط از آل او استثنا نشده، تأیید می‌شود. اگر چه در عهد عتیق آمده، آن دو فرشته که بر لوط وارد شده بودند به او گفتند عجله کن، همسر و دو دخترت را که اینجا هستند بردار و فرار کن[۳۰][۳۱]

رابطه اهل لوط با آل لوط

واژه اهل، هفت بار به ضمیری که به لوط برمی‌گردد، اضافه شده است. در آیه رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ[۳۲] لوط، از خداوند می‌خواهد تا او و اهلش را از عمل قومش برهاند. و هنگام هجوم قوم به خانه‌اش، فرشتگان با مشاهده درماندگی لوط، در دفاع از وی با دل‌داری‌اش، او را مژده رهایی می‌دهند: وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ[۳۳]. در آیه فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ[۳۴] فرشتگان به لوط می‌گویند: شبانه اهلت را حرکت ده و در پی آنها برو. خداوند در چهار مورد، از نجات لوط و اهل او به جز همسرش خبر می‌دهد: فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ[۳۵]؛ فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ[۳۶]؛ إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ[۳۷]؛ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ[۳۸]. مفسّران، اهل ‌لوط را خویشاوندان وی[۳۹]، دو دختر وی با همسر مؤمنش[۴۰]، فقط دو دختر و یا پیروانش [۴۱] دانسته‌اند؛ ولی ‌بعضی با استناد به آیه فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۴۲] رأی اخیر (پیروان) را رد کرده‌اند[۴۳].

از مقایسه کاربرد "آل لوط" و "اهل ‌لوط"، تفاوت میان دو واژه آشکار می‌شود که آل لوط بر خلاف اهل، شامل شخص او نیز می‌شود؛ زیرا اهل در همه موارد بر ضمیر لوط عطف شده؛ مانند فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ در حالی که چنین عطفی در آل وجود ندارد. از طرفی، اهل ‌لوط، شامل همسر وی نیز می‌شود و این در مورد آل، ثابت نیست.[۴۴]

دختران لوط

تقریباً همه مفسّران، دختران لوط را جزو آل لوط شمرده‌اند؛ گرچه در شمار آنان اختلاف دارند. بسیاری، برای وی دو دختر[۴۵] به نام‌های زعوراء و رتیاء[۴۶] یا ریثا و یغوثا[۴۷] (ذعرتا)[۴۸] ذکر کرده‌اند؛ ولی برخی، با استناد به آیه هَؤُلَاءِ بَنَاتِي[۴۹] دختران لوط را بیش از دو تن دانسته‌اند[۵۰].

علامه طباطبایی، شمار دختران لوط را یکی از موارد اختلاف تورات با قرآن دانسته؛ زیرا تورات برای لوط دو دختر، ولی قرآن واژه بنات (دختران) را به کار برده است[۵۱]. به گفته ابن‌عاشور، لوط به جز دو دخترِ شوهر نکرده، دو دختر شوهردار نیز داشته است [۵۲][۵۳]

چگونگی ورود فرستادگان الهی بر آل لوط

فرشتگان، پس از خروج از منزل حضرت ابراهیم، به سوی سرزمین قوم لوط رفته، نیمروز، کنار نهر سَدوم (از شهرهای قوم‌ لوط)[۵۴] با دختر لوط که برای خانواده‌اش آب می‌بُرد، روبه‌رو شدند و از وی، سراغ منزلی برای استراحت گرفتند. دختر لوط از آنان خواست تا وارد شهر نشوند؛ سپس پدر را از وجود جوانان نیکو صورت در کنار دروازه شهر آگاه کرد. با اینکه قوم لوط، او را از مهمان کردن مردان نهی کرده بودند، فرشتگان را به منزل خود برد و جز خانواده‌اش کسی از حضور آنان باخبر نشد[۵۵]. براساس روایتی دیگر، پس از آنکه فرشتگان خود را رهگذر معرّفی کردند، لوط به آنان هشدار داد که به شهر وارد نشوند و چون با اصرار آنها مواجه شد، ایشان را در خانه خود مهمان کرد و از همسرش خواست تا حضور آن جوانان را پنهان دارد و در برابر آن، صاحب همه دارایی لوط شود؛ ولی او، قوم را از وجود جوانان زیباروی آگاه کرد[۵۶].

قرآن، روبه‌رو شدن لوط با فرشتگان را این گونه وصف می‌کند: قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ[۵۷] در این آیه، مُّنكَرُونَ به ناشناس تفسیر شده[۵۸]؛ ولی به نظر برخی، بدین‌معنا است که لوط به آنها گفت: من از سوء قصد قوم خود به شما بیمناکم[۵۹]. این تفسیر، با آیه بعد مناسب‌تر به نظر می‌رسد. اگرچه زمان گفت و گوی لوط با فرشتگان در قرآن با صراحت ذکر نشده، به نظر بعضی، از سیاق آیات به‌دست می‌آید که‌این‌گفت‌وگو پس از هجوم قوم لوط به خانه وی بوده[۶۰]، نه هنگام ورود فرشتگان به شهر.[۶۱]

رهایی آل لوط

براساس آیه إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۶۲] خداوند، آل لوط را در سحرگاهان رهانید. و براساس آیه فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ[۶۳] فرشتگان به لوط گفتند: اهلش را شبانه از شهر خارج و برای مراقبتشان[۶۴]، خود در پی آنان حرکت کند. آنان مأمور بودند به پشت سر خود نگاه نکنند تا از رفتن باز نمانند [۶۵] یا عذاب هولناک الهی را نبینند[۶۶]. به نظر برخی، این دستور برای آزمون بود تا کسانی که به لوط ایمان و به نزول عذاب یقین دارند، رهایی یابند. زن لوط که از این دستور سرپیچید، گرفتار عذاب شد[۶۷].

در عهد عتیق نیز آمده، یکی از آن دو مرد (فرشته) به لوط گفت: برای نجات جان خود فرار کنید و به پشت سرهم نگاه نکنید... امّا زن لوط به پشت سر نگاه کرد و به ستونی از نمک تبدیل شد[۶۸]. مفسّرانی که می‌گویند: همسر لوط همراه وی از شهر خارج و در بین راه با نگاه به پشت سر، دچار عذاب شد نیز، این رأی را تأیید می‌کنند. قول دیگر، باقی ماندن وی در شهر است. برخی نیز گفته‌اند: مقصود از توجّه نکردن به پشت سر، این بوده که نگران قوم و نابودی آنها نباشند[۶۹]. گفته شده: مردی دانشمند از قوم لوط مردم را به عذابِ تهدید شده از سوی لوط، هشدار داد و از آنها خواست که مانع خروج لوط شوند؛ زیرا حضور وی، مانع عذاب می‌شود؛ از این رو مردم، گردِ خانه لوط جمع شده تا از خروج وی جلوگیری کنند؛ ولی لوط در پی ستونی از نور که جبرئیل پیش رویش ایجاد کرد، به راه افتاد و از شهر بیرون شد[۷۰].

برپایه روایتی از امام باقر (ع)، فرشتگان به لوط گفتند: پس از هفت روز در نیمه شب هشتم، با اهلت از شهر بیرون برو[۷۱]. لوط، پس از خروج از شهر، به جایی که مأمور بود رفت؛ مکانی که بیش‌تر مفسّران آنجا را شام دانسته‌اند[۷۲]. مکان‌های دیگری، چون صُغَر [۷۳]، صَفَد (یکی از قریه‌های قوم لوط) مصر[۷۴]، الیقین (محلی در الخلیل) که لوط به آنجا نزد ابراهیم رفت و به انتظار عذاب ماندند و با نزول عذاب، ابراهیم گفت: "أَیقَنتُ بِاللّهِ" و از آن پس، "الیقین" خوانده شد[۷۵] نیز ذکر شده است. در عهد عتیق نیز ذکر شده فرشتگان به لوط گفتند: به بالای کوهی در آنجا برود. لوط از آنان خواست به یکی از قریه‌های اطراف به نام "صُوعَر" برود. پس از رفتن لوط به آن جا، صبح‌گاهان عذاب بر قومش نازل شد: فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ[۷۶][۷۷][۷۸]

ویژگی‌های آل لوط

ایمان و اسلام

فَأَخْرَجْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ [۷۹] و همین ایمان و اسلام، سبب رهایی آنان شد[۸۰]

پاک‌دامنی

وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۸۱] به همین دلیل، قوم لوط آنان را به اخراج تهدید کردند.[۸۲] عدّه‌ای، پاکی آل لوط را دوری از عمل قوم لوط [۸۳] دانسته‌اند.

شکر

خداوند در آیه نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ[۸۴] رهایی آل لوط را نعمتی از جانب خود و پاداش شکرگزاری آنها دانسته است. برخی، شکر آل لوط را به ایمان و اطاعت خداوند تفسیر کرده‌اند [۸۵][۸۶]

آل لوط در تورات

تورات، در نقل ماجرای لوط، با قرآن شباهت‌هایی و در مواردی نیز اختلاف دارد. تورات از دو فرشته یاد کرده که بر آل‌لوط وارد شدند[۸۷]؛ ولی قرآن به صورت جمع (مرسلون = فرشتگان) آورده که دست کم شامل سه فرشته می‌شود. درباره شمار فرزندان لوط نیز تناقض وجود دارد. در مواردی، به دو دختر تصریح شده و در یک جا می‌گوید: آن دو مرد(دو فرشته) به لوط گفتند: دامادها، پسران، دختران و همه منسوبان خود را از این مکان خارج کن که ما این محل را نابود خواهیم کرد؛ پس از آن، لوط سراغ دامادهایش رفت تا آنها را به خروج از شهر تشویق کند؛ ولی آنها نپذیرفتند[۸۸].

براساس نقل تورات، زن لوط در میان راه به سبب نافرمانی از فرمان خداوند و توجّه به پشت سر، گرفتار عذاب الهی شد[۸۹]. لوط پس از نابودی قوم، از کوهی در صُوعَر، بالا رفت و در آنجا با دو دخترش اقامت گزید. در همان جا دختر بزرگ لوط به خواهرش پیشنهاد کرد که به دلیل پیر شدن لوط و نبودن هیچ مردی که همسر آنها شود، به وی شراب نوشانده، در حال مستی با وی درآمیزند و بدین طریق نسل پدر را حفظ کنند؛ آن گاه در دو شب پیاپی به لوط شراب نوشاند و هر دو از وی حامله شدند. خواهر بزرگ‌تر، صاحب پسری به نام "موآب" و خواهر کوچک‌تر نیز صاحب پسری به نام "بَنْعَمّی" شدند. موآبیین از نسل موآب و بنی‌عَمُّون یا عمونیین از نسل بَنْعَمّی هستند[۹۰]؛ ولی از نظر مسلمانان و قرآن، چنین عملی ناشایست است و قرآن، ساحت پیامبران را از این کارهای ناشایست منزّه می‌داند[۹۱].[۹۲]

آل لوط در دانشنامه معاصر قرآن کریم

واژه آل لوط در سوره‌های إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ[۹۳]؛ فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ[۹۴]؛ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۹۵]؛ إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۹۶] آمده است.

بر اساس گزارش قرآن، هنگامی که فرشتگان نزد ابراهیم آمدند، قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ * إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ [۹۷]؛ آیه فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ[۹۸] و آیه فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۹۹]، قوم لوط در برابر لوط که آنان را به پرهیزکاری از گناه فرا می‌خواند (لوط و اهل‌بیتش را که پاک و منزه از آن کار بودند) به خارج کردن‌شان از شهر تهدید می‌کنند. در آیه إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ[۱۰۰] نیز، از رهایی و نجات آل لوط سخن می‌گوید.

مفسران درباره آل لوط گفته‌اند که سیزده نفر بوده‌اند[۱۰۱]؛ در مجمع البیان آمده: سپس آل لوط (ع) را استثناء نمود و گفت: إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ، "مگر لوط و دخترانش را که نجاتشان دادیم یعنی اخلاصشان کردیم"[۱۰۲]؛

به نظر میبدی، آل لوط، دو دختر و همسر مؤمن لوط (نه همسری که نابود شد) بوده‌اند[۱۰۳]. تقریباً همه مفسران، دختران لوط را جزو آل لوط شمرده‌اند. گرچه در شمار آنان اختلاف دارند. نام دختران لوط را "زعوراء" و "رتیاء" ذکر کرده‌اند[۱۰۴]. برخی با استناد به آیه قَالَ هَؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ[۱۰۵] دختران لوط را بیش از دو تن دانسته‌اند. در تورات آمده که لوط دو دختر داشت، ولی قرآن تعبیر به لفظ "بنات" کرده که صیغه جمع است و گفتیم که اقلّ جمع سه نفر است[۱۰۶].

علامه طباطبایی در تفسیر آیه مربوطه به آل لوط می‌گوید: آن گاه از آن قوم عده‌ای را استثناء فرموده: إِلَّا آلَ لُوطٍ مگر آل لوط را که عبارتند از لوط و بستگان نزدیکش، همین جمله معلوم می‌کند که مقصود از آن قوم، چه کسانی هستند که آنان را از عذاب نجات خواهیم داد. از ظاهر سیاق آیه بر می‌آید که استثناء منقطع باشد (چون لوط و اهل او مجرم نبودند تا استثناء آنان متصل باشد). آن‌گاه از این مستثنا یعنی لوط و بستگانش، همسرش را استثناء کردند تا بفهمانند نجات شامل حال او نمی‌شود و به زودی عذاب خدا او را هم خواهد گرفت و هلاکش خواهد ساخت، لذا گفتند: فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ[۱۰۷] یعنی بعد از بیرون شدن لوط و نجات یافتنش، او با قوم باقی می‌ماند و دستخوش هلاکت می‌گردد.[۱۰۸].

در قرآن، آل لوط به پاکدامنی إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ[۱۰۹] و ایمان و اسلام فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ * فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ[۱۱۰] ستوده شده‌اند و همین امر باعث نجات و رهایی آنان از عذاب شده است.[۱۱۱]

منابع

پانویس

  1. «بجز خاندان لوط، که ما بی‌گمان همه آنان را رهایی می‌بخشیم» سوره حجر، آیه ۵۹.
  2. «باری، چون فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند؛» سوره حجر، آیه ۶۱.
  3. «اما پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید زیرا آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره نمل، آیه ۵۶.
  4. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  5. «گفتند: ما برای (عذاب) قومی بزهکار فرستاده شده‌ایم بجز خاندان لوط، که ما بی‌گمان همه آنان را رهایی می‌بخشیم مگر همسرش را که معیّن کرده‌ایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۵۸-۶۰.
  6. «باری، چون فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند؛» سوره حجر، آیه ۶۱.
  7. «اما پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید زیرا آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره نمل، آیه ۵۶.
  8. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  9. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 300.
  10. جامع‌البیان، مج۸، ج۱۴، ص۵۵؛ قرطبی، ج۱۰، ص۲۵؛ روض‌الجنان، ج ۸، ص ۲۸۹.
  11. الکشّاف، ج ۴، ص ۴۰۲؛ الدرّالمنثور، ج ۷، ص ۶۲۰.
  12. روح‌البیان، ج ۹، ص ۱۶۵.
  13. الکشّاف، ج ۲، ص ۱۲۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۱۰۶.
  14. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۲۴.
  15. قرطبی، ج ۱۷، ص ۹۳؛ المیزان، ج ۸، ص ۱۸۴.
  16. قرطبی، ج ۱۷، ص ۹۳.
  17. کشف‌الأسرار، ج ۹، ص ۳۹۳ و ج ۵، ص ۳۲۳.
  18. «باری، چون فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند؛» سوره حجر، آیه ۶۱.
  19. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۳.
  20. ابن کثیر، ج ۲، ص ۵۷۴.
  21. التحریروالتنویر، ج ۱۴، ص ۶۳.
  22. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 300.
  23. «مگر همسرش را که معیّن کرده‌ایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۶۰.
  24. التحریروالتنویر، ج ۱۴، ص ۶۱.
  25. «اما پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید زیرا آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره نمل، آیه ۵۶.
  26. الفرقان، ج ۱۹ و ۲۰، ص ۲۲۷.
  27. «مگر همسرش را که معیّن کرده‌ایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۶۰.
  28. روح‌المعانی، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۳.
  29. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  30. کتاب مقدّس، پیدایش، ۱۹:۱۵.
  31. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 301.
  32. «پروردگارا مرا و خانواده‌ام را از کارهایی که (اینان) می‌کنند برهان!» سوره شعراء، آیه ۱۶۹.
  33. «آنان گفتند: نترس و اندوهگین مباش بی‌گمان ما تو و خانواده‌ات را می‌رهانیم جز همسرت را که از بازماندگان (در عذاب) است» سوره عنکبوت، آیه ۳۳.
  34. «پس، در پاسی از شب، خانواده‌ات را همراه ببر و خود از پی آنان روان شو و هیچ کس از شما واپس ننگرد، و به همانجا بروید که فرمان می‌یابید» سوره حجر، آیه ۶۵.
  35. «آنگاه او و خانواده‌اش را رهانیدیم جز همسرش را که مقدّر کردیم از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره نمل، آیه ۵۷.
  36. «پس او و خاندانش را رهایی بخشیدیم جز زنش را که از بازماندگان (در میان عذاب‌دیدگان) بود» سوره اعراف، آیه ۸۳.
  37. «(یاد کن) آنگاه را که ما او و تمام خانواده‌اش را رهانیدیم» سوره صافات، آیه ۱۳۴.
  38. «پس او و همه خانواده‌اش را رهاندیم» سوره شعراء، آیه ۱۷۰.
  39. التبیان، ج ۴، ص ۴۵۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۷۱.
  40. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۳ و ج ۹، ص ۳۹۳.
  41. روض‌الجنان، ج ۸، ص ۲۸۹؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۷۱.
  42. «و در آن (شهر) جز یک خانواده از فرمانبرداران نیافتیم» سوره ذاریات، آیه ۳۶.
  43. المنار، ج ۸، ص ۵۱۵.
  44. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 301-302.
  45. الکشاف، ج ۴، ص ۴۰۲؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۳۸؛ الدّرالمنثور، ج۷، ص ۶۲۰.
  46. مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۲۸۰.
  47. روح‌المعانی، مج ۵، ج ۸، ص ۲۵۵.
  48. البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۶۷.
  49. «اینان دختران منند» سوره حجر، آیه ۷۱.
  50. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۵۹.
  51. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۵۹.
  52. التحریروالتنویر، ج ۸، ص ۲۳۶ و ۲۳۷.
  53. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 302.
  54. معجم‌البلدان، ج ۳، ص ۲۰۰.
  55. البدایة و النهایه، ج ۱، ص ۱۶۷.
  56. النورالمبین، ص ۱۳۶.
  57. «(لوط) گفت: شما گروهی ناشناسید! گفتند: (خیر) بلکه ما برای تو چیزی را آورده‌ایم که آنان در آن در گمان به سر می‌بردند و برای تو حقّ را آورده‌ایم و به یقین راستگوییم» سوره حجر، آیه ۶۲-۶۴.
  58. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۴.
  59. قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۶.
  60. روح‌المعانی، مج ۸، ج ۱۴، ص ۹۹.
  61. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 302-303.
  62. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  63. «پس، در پاسی از شب، خانواده‌ات را همراه ببر و خود از پی آنان روان شو و هیچ کس از شما واپس ننگرد، و به همانجا بروید که فرمان می‌یابید» سوره حجر، آیه ۶۵.
  64. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۲۵.
  65. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۳.
  66. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۲۵.
  67. التحریروالتنویر، ج ۸، ص ۲۳۶.
  68. کتاب مقدّس، پیدایش، ۱۹:۱۷ـ۲۷
  69. روض‌الجنان، ج ۱۰، ص ۳۱۴.
  70. النورالمبین، ص ۱۳۶.
  71. بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۱۴۹.
  72. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۴؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۵۲۵؛ قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۶.
  73. روض‌الجنان، ج ۱۱، ص ۳۳۵.
  74. کشف‌الأسرار، ج ۵، ص ۳۲۴.
  75. قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۶.
  76. «پس، در پاسی از شب، خانواده‌ات را همراه ببر و خود از پی آنان روان شو و هیچ کس از شما واپس ننگرد، و به همانجا بروید که فرمان می‌یابید» سوره حجر، آیه ۶۵.
  77. قصص‌الأنبیاء، ابن کثیر، ص ۱۶۶؛ کتاب مقدّس، پیدایش، ۱۹: ۱۸ ـ ۲۶.
  78. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 303-304.
  79. «آنگاه هر کس از مؤمنان را که در آن (شهر) بود بیرون بردیم و در آن (شهر) جز یک خانواده از فرمانبرداران نیافتیم» سوره ذاریات، آیه ۳۵-۳۶.
  80. التحریروالتنویر، ج ۲۷، ص ۷ و ۸.
  81. «و پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: اینان را از شهرتان بیرون کنید که آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره اعراف، آیه ۸۲.
  82. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۵۹.
  83. جامع‌البیان، مج ۵، ج ۸، ص ۳۰۵؛ الکشّاف، ج ۲، ص ۱۲۵.
  84. «به نعمتی از سوی خود، این‌چنین سپاسگزار را پاداش می‌دهیم» سوره قمر، آیه ۳۵.
  85. قرطبی، ج ۱۷، ص ۹۴.
  86. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 304.
  87. کتاب مقدس، پیدایش ۱۹: ۱.
  88. کتاب مقدس، پیدایش ۱۹: ۱۴ ـ ۱۵.
  89. کتاب مقدس، پیدایش ۱۹: ۲۶.
  90. کتاب مقدس، پیدایش ۱۹:۳۰.
  91. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۵۹.
  92. دشتی، سید محمود، مقاله «آل لوط»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱، ص 304-305.
  93. «بجز خاندان لوط، که ما بی‌گمان همه آنان را رهایی می‌بخشیم» سوره حجر، آیه ۵۹.
  94. «باری، چون فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند؛» سوره حجر، آیه ۶۱.
  95. «اما پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید زیرا آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره نمل، آیه ۵۶.
  96. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  97. «گفتند: ما برای (عذاب) قومی بزهکار فرستاده شده‌ایم * بجز خاندان لوط، که ما بی‌گمان همه آنان را رهایی می‌بخشیم * مگر همسرش را که معیّن کرده‌ایم او از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره حجر، آیه ۵۸-۶۰.
  98. «باری، چون فرستادگان نزد خاندان لوط آمدند؛» سوره حجر، آیه ۶۱.
  99. «اما پاسخ قوم او جز این نبود که گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید زیرا آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره نمل، آیه ۵۶.
  100. «ما بر (سر) آنان شنبادی (مرگبار) فرستادیم جز بر خاندان لوط که سحرگاهی رهایی‌شان بخشیدیم» سوره قمر، آیه ۳۴.
  101. الکشاف، ج۴، ص۴۰۲.
  102. مجمع البیان، ج۲۴، ص۴۲.
  103. کشف الاسرار، ج۵، ص۳۲۳.
  104. مجمع البیان، ج۱۲، ص۱۰۱.
  105. «(لوط) گفت: اگر می‌خواهید کاری بکنید اینان دختران منند» سوره حجر، آیه ۷۱.
  106. المیزان، ج۱۰، ص۵۳۷.
  107. «آنگاه او و خانواده‌اش را رهانیدیم جز همسرش را که مقدّر کردیم از بازماندگان (در عذاب) باشد» سوره نمل، آیه ۵۷.
  108. المیزان، ج۱۲، ص۲۶۸.
  109. «آنان مردمی هستند که خود را پاک می‌نمایانند» سوره اعراف، آیه ۸۲.
  110. «آنگاه هر کس از مؤمنان را که در آن (شهر) بود بیرون بردیم * و در آن (شهر) جز یک خانواده از فرمانبرداران نیافتیم» سوره ذاریات، آیه ۳۵.
  111. رهبریان، محمد رضا، مقاله «آل لوط»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۵۷.