آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره خاتمیت را نفی می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره خاتمیت را نفی می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ ختم نبوت
مدخل بالاترنبوت
مدخل اصلیختم نبوت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا آیه ۲۱۰ سوره بقره خاتمیت را نفی می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث ختم نبوت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی ختم نبوت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عارفی

حجت الاسلام و المسلمین عارفی در مقاله «بررسی برخی از شبهات درون‎ دینی خاتمیت» در این‌باره گفته‌‌است:

«برخی معتقدند: بر اساس آیه ۲۱۰ سوره مبارکه بقره، نه تنها دین اسلام، آخرین دین به شمار نمی‌آید، بلکه پیامبر اسلام نیز آخرین پیامبر نخواهد بود؛ چراکه خداوند در این آیه می‌فرماید: هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ[۱].

جمله أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ در این آیه، از آمدن پیامبر تشریعی پس از پیامبر اسلام خبر می‌دهد؛ زیرا «آمدن» و «رفتن» از خواص موجودات جسمانی است و در این آیه به خدا نسبت داده شده است؛ در حالی که خداوند منزه از آن است که به این اوصاف متصف گردد. پس مقصود از آمدن خدا و ملائکه در این آیه، جز آمدن پیامبر او با شریعت تازه نخواهد بود؛ بنابراین پیامبر اسلامa آخرین پیامبر و دین اسلام، آخرین دین نخواهد بود.

عین عبارت مستشکل چنین است: این آیه مبارکه، بتمامها مطابق است با آنچه در انجیل مقدس وارد شده که حضرت عیسیS فرمود: آن حضرت در ابرهای آسمان نازل خواهد شد و ملائکه خود را با صورهای بلند آواز، به اقطار ارض خواهد فرستاد و خلاصه، مقصود این است که آیه کریمه از اخبار ظهور موعود بعد از حضرت رسولa است، نه آنچه اهل وهم پنداشته‌اند و به هوای خود تفسیر کرده‌اند[۲]. وی پس از بیان برخی مطالب دیگر، تصریح می‌کند که چنین ظهوری مقام نیابت و خلافت و امامت نیست، بلکه مقام شارعیت و رسالت است[۳]. منشأ اشکال در اینجا جمله أَنْ يَأْتِيَهُمُ است که از آن، آمدن پیامبر تشریعی، پس از پیامبر اسلامa استفاده شده است. بنابراین در بررسی این اشکال،فهم دقیق این جمله ضروری خواهد بود.

يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ یأتی از ماده أتى، أتياً و إتياناً است. واژه أتی به معانی آمدن[۴]، انجام دادن[۵]، اعطا[۶]، خبر دادن[۷] و هلاک کردن به کار رفته است، اما در آیه مورد بحث أتی، به معنای مجیء و آمدن است.

پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که آمدن، در این آیه به خدا نسبت داده شده است، در حالی که آمد و رفت به معنای انتقال از مکانی به مکان دیگر است و این امر ویژه اجسام است و خداوند از آن منزه است. پس آمدن خداوند، در اینجا به چه معناست؟ در این باره دیدگاه‎های مختلفی پدید آمده است:

  1. گروهی از مفسران، منظور از آمدن خدا در آیه شریفه را رسیدن عذاب و کیفر او می‌دانند[۸].
  2. برخی، اعتقاد دارند که مراد از آمدن خدا، نازل شدن آیات بزرگ اوست[۹].
  3. از منظر گروهی دیگر، مقصود این است که خدا به وعده‌های خویش درباره کیفر تبهکاران، جامه عمل خواهد پوشاند[۱۰].
  4. عده‌ای نیز معتقدند که مراد از آمدن خدا، آمدن «امر» اوست[۱۱]؛ زیرا در اینجا مضاف حذف شده و مضاف الیه جانشین آن شده است. در واژه «امر» نیز دو احتمال است:
    1. مراد از «امر» فعل خداوند است و مراد از فعل، در اینجا فرستادن عذاب است؛ چون تنها فعلی که با این سیاق سازگاری دارد، فرستادن عذاب است.
    2. مراد از «امر» دستور و فرمان برای وقوع قیامت یا فرستادن عذاب است[۱۲].
  5. برخی بر این باورند که منظور از آمدن خدا، در اینجا بر طرف شدن موانع و رفع فاصله و حایل میان قضای خدا و کفار است[۱۳].
  6. از دیدگاه عده‌ای آمدن خداوند، در اینجا به معنای حقیقی خود به کار رفته است و نیاز به توجیه و تقدیر ندارد. منظور این است که پیروان شیطان با این همه دلایل روشن برای رسیدن به حق و رهایی از شیطان، بهانه بی‎جا تراشیده و ایمان آوردن خود را به آمدن خداوند متعال و ملائکه او متوقف ساختند و توجه به ضعف گفتار خود ندارند که چنین چیزی محال است؛ چون آمدن از خواص امور جسمانی به شمار می‌آید و خداوند منزه از آن است که به این صفت متصف گردد[۱۴].

گفتنی است که دیدگاه‎های فوق به هم نزدیک است، بلکه می‌توان گفت: همه آنها به این حقیقت باز می‌گردد که آیه مزبور تهدیدی است برای حق‎ستیزان و پیروان شیطان. حال این تهدید ممکن است مربوط به عذابی باشد که در روز قیامت در پیش دارند و ممکن است تهدیدی باشد به حادثه‌ای که وقوعش در دنیا متوقع است.

بر اساس مطالب یاد شده، آیه مزبور را می‌توان به دو صورت زیر معنا کرد:

  1. ای پیامبر! آیا پیروان شیطان پس از این همه خیرخواهی و روشنگری، جز این انتظار دارند که عذاب خدا در سایه ‎بان‎‌هایی به سوی آنان می‌آید و فرشتگان نیز به فرمان خدا سر می‎رسند، در حالی که کار یکسره گردیده و همه امور به خدا باز می‌گردد.
  2. ای پیامبر! آیا حق‎ستیزان و پیروان شیطان با این همه دلایل روشن، برای رسیدن به حق و رهایی از شیطان بهانه‌ای بی‎جا تراشیده و ایمان آوردن خود را به آمدن خداوند متعال و فرشتگان او متوقف ساختند؛ در حالی که حکم قطعی نهایی صادر شده است و همه امور به سوی خدا باز می‌گردد.

با توجه به معنای آیه، به طور قطع می‌توان گفت که شبهه مزبور از اساس باطل است و این آیه، هیچ ارتباطی با آمدن پیامبر جدید پس از پیامبر اسلامa ندارد؛ زیرا آنچه منشأ اشتباه شده بود، جمله أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ بود که از آن آمدن پیامبر جدید استفاده شده بود، در حالی که بر اساس همه معانی‎ای که برای این جمله در نظر گرفته شده بود (چه معنای حقیقی و چه مجازی)، جمله مزبور هیچ ارتباطی با ارسال رسول ندارد و هرگز از آمدن پیامبر جدید حکایت نمی‌کند، بلکه طبق همه دیدگاه‎ها تهدیدی برای حق‎ستیزان و پیروان شیطان به شمار می‌رود و از بهانه و گفتار موهون آنان خبر می‌دهد.»[۱۵]

منبع‌شناسی جامع ختم نبوت

پانویس

  1. «آیا جز این انتظار دارند که (فرمان) خداوند در سایه‌بان‌هایی از ابر و (نیز) فرشتگان نزدشان بیایند و کار (هلاکشان) پایان یافته باشد و کارها به سوی خداوند باز گردانده می‌شود» سوره بقره، آیه ۲۱۰.
  2. جردقانی، ابوالفضل محمدرضا، کتاب الفرائد فی بیان وجوه اقسام الدلائل و البرهان، ص۲۸۰.
  3. جردقانی، ابوالفضل محمدرضا، کتاب الفرائد فی بیان وجوه اقسام الدلائل و البرهان، ص۲۸۰.
  4. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۸.
  5. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۹، ص۵۴۷.
  6. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۹، ص۵۴۷.
  7. ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغه، ج۹، ص۵۴۷.
  8. واحدی نیشابوری، علی بن احمد، الوسیط فی تفسیر قرآن المجید، ج۱، ص۳۱۳.
  9. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۳۸.
  10. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۳۸.
  11. سمرقندی، احمد بن ابراهیم، تفسیر السمرقندی «بحر العلوم»، ص۱۹۸.
  12. رازی، محمد فخر الدین، التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۸۳.
  13. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۰۴.
  14. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۲.
  15. عارفی، محمد اسحاق، بررسی برخی از شبهات درون‎ دینی خاتمیت، ص122 الی 124.