آیا آیه ۸۲ سوره شعراء بر عدم عصمت حضرت ابراهیم دلالت دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۸۲ سوره شعراء بر عدم عصمت حضرت ابراهیم دلالت دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت پیامبران
مدخل اصلیعصمت حضرت ابراهیم
مدخل وابستهعصمت - حضرت ابراهیم - پیامبران - طلب آمرزش
تعداد پاسخ۶ پاسخ

آیا درخواست آمرزش حضرت ابراهیم از خداوند بر عدم عصمت ایشان دلالت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

تبیین شبهه

یکی از آیاتی که توهم معصوم نبودن حضرت ابراهیم(ع) را برای برخی به وجود آورده، آیه ۸۲ سوره شعراء است که ضمن آن حضرت ابراهیم به خاطر ارتکاب خطیئه و لغزشی که داشته ابراز امیدواری به بخشش از سوی خدا نموده و می‌فرماید: ﴿وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ[۱]. روشن است که خطیئه به قرینه امیدداشتن بر بخشش، بر خطا و لغزشی دلالت دارد که معصیت است و چنین عملی با عصمت منافات دارد.

پاسخ جامع اجمالی

پاسخ‌های مختلفی به این شبهه داده شده است از جمله اینکه

  1. در جمله مورد بحث، ابراهیم(ع) به خود نسبت خطا و گناه داده با اینکه آن جناب از گناه معصوم بود و این خود دلیل بر آن است که مرادش از خطیئه، مخالفت اوامر مولوی الهی نبوده، چون خطیئه و گناه مراتبی دارد و هر کس به حسب مرتبه‌ای که از عبودیت خدا دارد، در همان مرتبه خطیئه‌ای دارد، هم چنان که فرموده‌اند: "حسنات الأبرار سیئات المقربین"، خوبی‌های نیکان برای مقربین درگاه حق، بدی و گناه بشمار می‌رود و به همین جهت است که خدای تعالی به رسول گرامی خود دستور می‌دهد: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ[۲].[۳]
  2. خطیئه از مثل ابراهیم(ع) عبارت است از اینکه به خاطر ضروریات زندگی از قبیل خواب و خوراک و آب و امثال آن نتواند در تمامی دقائق زندگی به یاد خدا باشد هر چند که همین خواب و خوراک و سایر ضروریات زندگی اطاعتی است و چگونه ممکن است خطیئه غیر این معنا را داشته باشد؟ و حال آنکه خدای تعالی تصریح کرده به اینکه آن جناب مخلص خداست و غیر خدا احدی از آن جناب سهم ندارد و شریک نیست و در این باره فرموده: ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ[۴].[۵]
  3. این اعتراف پیامبران الهی به لغزش، حاکی از لغزش به معنای متعارف آن نیست؛ بلکه پیامبران، کوچک‌ترین ترک اولی را برای خود، لغزش می‌دانند و بابت آن به درگاه الهی از در توبه در می‌آیند: "حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌"، و "حسنات المقربین سیئات النبیین". پس این ترک اولی در مورد حضرت ابراهیم (ع) این گونه تفسیر شده است که انسان با پرداختن به کارهای زندگی چون خوردن، آشامیدن و خوابیدن، از توجه کامل و خالص به خداوند باز می‌ماند؛ گرچه این کارها هیچ نوع تخلفی را در بر ندارد[۶]. این پاسخ، خالی از ایراد و عاری از اشکال است.
  4. برخی گفته‌اند: منظور از خطیئه همان دروغ‌هایی است که حضرت بر زبانش جاری شده است: ﴿إِنِّي سَقِيمٌ، ﴿فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ[۷] و... . ایراد این پاسخ در این است که با دیدگاه کلی عصمت پیامبران از گناهان سازگاری ندارد. توضیح و توجیه این موارد قبلاً در همین بخش مطرح شده است[۸].
  5. برخی هم گفته‌اند: حضرت ابراهیم(ع) در مقام آموزش به مشرکان است که بگوید خدا آمرزنده خطاهای گذشته شماست و این مطلب را به خود نسبت می‌دهد تا تأثیر منفی در شنونده نداشته باشد، ولی نمی‌خواهد بگوید که من خطا کرده‌ام»[۹].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

1. آیت الله سید محمد حسین طباطبایی؛
آیت الله طباطبایی در کتاب «تفسیر المیزان» در این‌باره گفته‌‌اند:

«﴿وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ[۱۰]. در جمله مورد بحث، ابراهیم(ع) به خود نسبت خطا و گناه داده با اینکه آن جناب از گناه معصوم بود و این خود دلیل بر آن است که مرادش از خطیئه، مخالفت اوامر مولوی الهی نبوده، چون خطیئه و گناه مراتبی دارد و هر کس به حسب مرتبه‌ای که از عبودیت خدا دارد، در همان مرتبه خطیئه‌ای دارد، هم چنان که فرموده‌اند: حسنات الأبرار سیئات المقربین، خوبی‌های نیکان برای مقربین درگاه حق، بدی و گناه بشمار می‌رود و به همین جهت است که خدای تعالی به رسول گرامی خود دستور می‌دهد. ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ[۱۱].

آری خطیئه از مثل ابراهیم(ع) عبارت است از اینکه به خاطر ضروریات زندگی از قبیل خواب و خوراک و آب و امثال آن نتواند در تمامی دقائق زندگی به یاد خدا باشد هر چند که همین خواب و خوراک و سایر ضروریات زندگی اطاعتی است و چگونه ممکن است خطیئه غیر این معنا را داشته باشد؟ و حال آنکه خدای تعالی تصریح کرده به اینکه آن جناب مخلص خداست و غیر خدا احدی از آن جناب سهم ندارد و شریک نیست و در این باره فرموده: ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»[۱۲].[۱۳]
2. آیت الله سید عبدالحسین طیب؛
آیت الله طیب در کتاب «اطیب البیان فی تفسیر القرآن» در این‌باره گفته‌‌اند:

«﴿وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ[۱۴].

سؤال‌: مگر نه اینکه انبیا و ائمه‌(ع) معصوم‌ هستند و خطا ندارند پس چگونه در این آیه از بخشش گناهانسخن به میان آمده؟

جواب‌: اینها ‌در‌ پیشگاه‌ احدیت‌ ‌خود‌ ‌را‌ کوچک‌ و حقیر و مقصر می‌دانند ‌که‌ کوتاهی‌ ‌در‌ عبادت‌ نشده‌ ‌باشد‌ ‌یا ترک‌ اولی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ سر نزده‌ ‌باشد‌ یا ‌در‌ معارف‌ کوتاهی‌ نکرده‌ باشند. چنانچه‌ پیغمبراکرم(ص) عرض‌ کرد: «ما عرفناک‌ حق‌ معرفتک‌ و ‌ما عبدناک‌ حق‌ عبادتک‌.» امیرالمؤمنین‌(ع) نیز عرض‌ می‌کند: «لا‌ احصی‌ ثناء علیک‌ انت‌ ‌کما‌ اثنیت‌ ‌علی‌ نفسک‌» و با این‌ بیان‌ بسیاری‌ ‌از‌ آیات‌ ‌در‌ حق‌ انبیا و بسیاری‌ ‌از‌ اخبار ‌در‌ حق‌ معصومین‌، حل می‌شود»[۱۵].
3. آیت الله ناصر مکارم شیرازی؛
آیت الله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌‌اند: «﴿وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ[۱۶] بر اساس این آیه، باید گفت: بدون شک، پیامبران معصومند و گناهی ندارند که بخشوده شود، ولی، گاهی، حسنات نیکان، گناه مقربان محسوب می‌شود و در مقام والای آنان، گاه انجام یک کار خوب نیز، قابل بازخواست است؛ چراکه از کار نیکوتری جلوگیری کرده، و لذا ترک اولایش می‌نامند»[۱۷].
4. حجت الاسلام و المسلمین جعفر انواری؛
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در این‌باره گفته‌‌اند:

«پاسخ نخست: نگاه به ترک اولی در حد لغزش: این اعتراف پیامبران الهی به لغزش، حاکی از لغزش به معنای متعارف آن نیست؛ بلکه پیامبران، کوچک‌ترین ترک اولی را برای خود، لغزش می‌دانند و بابت آن به درگاه الهی از در توبه در می‌آیند: «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌»، و حسنات المقربین سیئات النبیین. پس این ترک اولی در مورد حضرت ابراهیم (ع) این گونه تفسیر شده است که انسان با پرداختن به کارهای زندگی چون خوردن، آشامیدن و خوابیدن، از توجه کامل و خالص به خداوند باز می‌ماند؛ گرچه این کارها هیچ نوع تخلفی را در بر ندارد[۱۸]. این پاسخ، خالی از ایراد و عاری از اشکال است.

پاسخ دوم: خطیئه؛ همان دروغ‌های حضرت: منظور از خطیئه همان دروغ‌هایی است که حضرت بر زبانش جاری شده است: ﴿إِنِّي سَقِيمٌ، ﴿فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ[۱۹] و.... ایراد این پاسخ در این است که با دیدگاه کلی عصمت پیامبران از گناهان سازگاری ندارد. توضیح و توجیه این موارد قبلاً در همین بخش مطرح شده است.

مرحوم علامه طباطبایی در بحث ادب پیامبران به تبیین ادب حضرت ابراهیم (ع) نیز پرداخته است که این بحث در معرفی شخصیت آن حضرت تأثیرگذار است. از این رو در این مجال، گزیده‌ای از آن مقال نقل می‌شود: آن حضرت در مقام ثناگویی پروردگار از جامع‌ترین ستایش‌ها بهره می‌جوید. تمام عنایت خداوند را از آغاز آفرینش خود تا زمانی که به سوی او باز می‌گردد، بیان می‌دارد. خود را بنده‌ای تمام نیاز در برابر پروردگاری کاملاً بی‌نیاز قرار می‌دهد. بیمار شدن را به خود نسبت می‌دهد و شفا را از آن او می‌داند. از او نعمت‌های حقیقی ماندگار می‌خواهد و از نعمت‌های پوشالی و فانی دنیوی چشم می‌باشد. شریعت ماندگار و پیوستن به افراد پرهیزکار و وراثت بهشت و عزت اخروی پایدار از دیگر خواسته‌های او بوده است. او پیامبری بزرگ بود که برای زنده کردن دین توحیدی به پا خاست. ندای او چنان عرصه گیتی را فراگرفت که تا عصر حاضر، همچنان در گوش موحدان جهان طنین‌افکن است[۲۰].

کوتاه سخن اینکه او از آغاز عمرش همیشه مورد عنایت خاص پروردگار بوده و در راه او گام برداشته است. حال چسان می‌توان لغزش‌هایی آن‌چنانی را به حضرتش نسبت داد؟»[۲۱].
5. حجت الاسلام و المسلمین محمد علی رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر مهر» در این‌باره گفته‌‌اند:

«چرا ابراهیم(ع) با آنکه معصوم است سخن از آمرزش خطاهای خود می‌گوید؟ به چند طریق می‌توان به این پرسش پاسخ داد:

  1. پیامبران معصوم از گناه هستند اما ممکن است ترک اولی بکنند و طلب آمرزش او برای همین بود
  2. ابراهیم در مقام آموزش به مشرکان است که بگوید خدا آمرزنده خطاهای گذشته شماست و این مطلب را به خود نسبت می‌دهد تا تأثیر منفی در شنونده نداشته باشد، ولی نمی‌خواهد بگوید که من خطا کرده‌ام»[۲۲].
6. حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی؛
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی در کتاب «تفسیر نور» در این‌باره گفته‌‌اند: «خطای انبیا، ترک اولی است، و گرنه خداوند حضرت ابراهیم (ع) را با صفاتی مثل برگزیده ستایش نموده است. ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ»[۲۳].[۲۴]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. «و آنکه امید دارم روز جزا خطایم را بر من بیامرزد». سوره شعراء، آیه ۸۲.
  2. «و از گناه خویش آمرزش بخواه» سوره غافر، آیه ۵۵.
  3. طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۴۵؛ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۲۱۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۸۳؛ رضایی اصفهانی، تفسیر مهر، ج۶، ص۵۳۱؛ قرائتی، تفسیر نور، ج۶، ص۳۲۹.
  4. «و ما آنان را به ویژگی‌‌ای که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۶.
  5. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.
  6. ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷؛ طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.
  7. به نقل از: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷.
  8. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۲۱۸.
  9. رضایی اصفهانی، تفسیر مهر، ج۶، ص۵۳۱.
  10. «و همان که امید می‌برم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه ۸۲.
  11. «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵.
  12. «و ما آنان را به ویژگی‌‌ای که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۶.
  13. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.
  14. «و همان که امید می‌برم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه ۸۲.
  15. طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۴۵.
  16. «و همان که امید می‌برم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه 82.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۸۳.
  18. ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.
  19. به نقل از: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷.
  20. محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۲۶۹.
  21. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۲۱۸.
  22. رضایی اصفهانی، تفسیر مهر، ج۶، ص۵۳۱.
  23. «و ما آنان را به ویژگی‌ای که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۶.
  24. قرائتی، تفسیر نور، ج۶، ص۳۲۹.