آیا امامان معصوم ولایت تکوینی دارند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا امامان معصوم ولایت تکوینی دارند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ شیعه
مدخل بالاترولایت تکوینی
مدخل اصلیولایت تکوینی اهل بیت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا امامان معصوم ولایت تکوینی دارند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث شیعه است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.

تبیین شبهه

شیعیان در ارتباط با امامان خود، قائل به «ولایت تکوینی» هستند؛ یعنی بر این باورند که امامان قادر به تصرف در عالم آفرینش هستند، در حالی که چنین کاری تنها از خالق هستی ساخته است و از انسان‌ها برنمی‌آید.

پاسخ نخست

رستم‌نژاد

حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستم‌نژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در این‌باره گفته است:

«در پاسخ به چند نکته اشاره می‌شود:

نکته نخست: هر کس که در جهان آفرینش، کاری انجام می‌دهد، بی‌تردید از قدرت خداوند سرچشمه گرفته و خارج از اذن و اراده خدا نیست. اگر آفتاب نورافشانی می‌کند، اگر زمین دانه‌اش را می‌رویاند و اگر باد سرزمینی را در می‌نوردد، همه‌اش با تکیه بر قدرت خداست. انسان هم اگر در این عالم کاری انجام می‌دهد و در امور طبیعی تصرفی می‌کند در چارچوب اذن و اراده خداست؛ حتی بنابر فرموده قرآن، آن ساحری که با سحرش در این عالم اسباب و مسببات دخالت می‌کند، از چارچوب اذن خدا خارج نیست. قرآن می‌فرماید: ﴿وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ[۱].

نکته دوم: خداوند انسان را به گونه‌ای خلق کرده است که اگر به تقویت نفس و روحش همت گمارد، می‌تواند بر عالم اسباب و مسببات سلطه یابد و در تکوین این عالم تصرف کند. برای رسیدن به این مرحله راه‌هایی وجود دارد برخی از این راه‌ها حرام و خلاف مسیر انسانی است؛ مانند کارهایی که مرتاضان با ریاضت‌های آزاردهنده به آن می‌رسند. آنان با این ریاضت‌ها روح خود را به قدری تقویت می‌کنند که می‌توانند با آن بر قسمتی از نظام اسباب و مسببات عالم فائق آیند و در آن تصرف کنند؛ ولی این مسیر، با طبیعت انسانی سازگاری ندارد و در شرع مقدس اسلام هم، مذموم و ناپسند شمرده شده است. راه دیگر برای تسلط انسان بر تکوین آن است که انسان از طریق بندگی و عبودیت خدا به مقاماتی برسد که به اذن خدا بتواند بر عالم تکوین سلطه یابد و در آن تصرف کند. این نوع از کمالات انسانی را اصطلاحاً «ولایت تکوینی» گویند. «ولایت تکوینی» از آثار کمال نفس انسانی است که بر اثر تقرب انسان به خدا حاصل می‌شود. معنایش این است که آدمی در پرتو عبادت خدا، به مرحله‌ای از قرب الهی نائل می‌شود که نه تنها بر نفس خود امیر می‌گردد بلکه جهان طبیعت هم، مطیع و اسیر او می‌شود.

نکته سوم: اولیای الهی به دلیل منزلت و قرب به خدا که در پرتو عبودیت به دست می‌آورند به قدرتی می‌رسند که می‌توانند با آن در عالم تکوین نفوذ کنند. جالب توجه آن‌که به دست آوردن چنین قدرتی، لزوماً در انحصار پیامبران نیست بلکه خداوند در قرآن کریم داستان‌هایی از غیر پیامبران نقل می‌کند که توانستند به این قدرت روحی و کمال معنوی برسند. از جمله قرآن یاد می‌کند: آن‌گاه که سلیمان(ع) به اطرافیانش گفت: کدام یک می‌توانید تخت بلقیس را از فاصله یمن تا فلسطین حاضر کنید؟ یک نفر از جنیان گفت: ﴿أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ[۲]. تعبیر به ﴿وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ (و من بر این کار، توانایی دارم) نشان می‌دهد اراده و خواست این جن می‌توانست بر تکوین نفوذ کند و این کار خارق‌العاده را انجام دهد. آن وقت قرآن از «آصف بن برخیا» - وزیر و خواهرزاده سلیمان نبی(ع) - یاد کرده، می‌فرماید: ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ[۳]. روشن است که «آصف بن برخیا» پیامبر نبود؛ ولی کارش در بندگی و عبادت به جایی رسیده بود که دانشی از کتاب به وی داده شد که می‌توانست با آن بر بخشی از عالم تکوین سلطه یابد. در واقع رمز نفوذش در طبیعت، همین نکته بود که واجد بخشی از علومی شد که خدا در اختیار خواص قرار می‌دهد. از این رو، خداوند در توصیفش وی را با تعبیر به ﴿الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ ستوده است. شایان توجه آن‌که وی این کار خارق‌العاده را به خود نسبت می‌دهد و می‌گوید ﴿أَنَا آتِيكَ من آن تخت را می‌آورم و این تعبیر نشان می‌دهد اراده وی در این امر نافذ بوده و در واقع او بر این امر تکوینی سلطه یافته است.

سؤال این است که اگر وزیر سلیمان پیامبر(ع) می‌تواند به چنین قرب الهی نایل شود، چرا وزیر پیامبر آخرالزمان(ص) ذریه و اهل بیت(ع) آن حضرت نتوانند به چنین مقاماتی برسند؟! آیا مقام پیامبر اسلام(ص) از مقام سلیمان(ع) کمتر است یا مقام وزیر سلیمان(ع) که از مقام وزیر پیامبر آخر الزمان(ع) بیشتر است؟! چگونه وزیر سلیمان(ع) می‌تواند به این مقامات برسد، ولی وزیر و ذریه پیامبر خاتم(ص) نمی‌تواند؟!

نکته چهارم: با این که اولیای الهی بر اثر بندگی و عبودیت به این قدرت روحی و کمال نفسانی می‌رسند، هیچ یک از چارچوب اذن الهی خارج نیست؛ از این رو آنان همه این کارهای خارق‌العاده را به اذن الهی نسبت می‌دهند. عیسی مسیح(ع) در تکوین نفوذ می‌کند، بر پرنده می‌دمد آن را زنده می‌کند، کور مادرزاد را شفا می‌بخشد، مردگان را زنده می‌کند؛ ولی همه اینها را به اذن الهی نسبت می‌دهد. قرآن از قول عیسی مسیح نقل می‌کند: ﴿أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ[۴]. قابل توجه آن‌که عیسی مسیح(ع) نمی‌گوید که من دعا می‌کنم و از خدا چنین اموری را می‌خواهم، بلکه ادعایش این است که خودم این کارها را - البته به اذن خدا - انجام می‌دهد. وی خود را فاعل این کارها معرفی می‌کند.

تعبیراتی چون: ﴿أَخْلُقُ: «من خلق می‌کنم»، ﴿أُبْرِئُ؛ «من بهبود می‌بخشم» و ﴿أُحْيِي؛ «من زنده می‌کنم» به روشنی بیانگر آن است که خداوند چنین نیرویی را در اختیار عیسی مسیح(ع) قرار داده است که می‌تواند در عالم اسباب و مسببات نفوذ کند و اراده‌اش را بر آنها تحمیل نماید. همین بیان در سوره مائده آیه ۱۱۰ نیز تأیید شده است. البته باید توجه کرد، هیچ یک از اینها جدای از اذن و اراده خدا نیست، بلکه همه اینها از قدرت الهی سرچشمه گرفته و مقید به اذن اوست؛ به همین دلیل کلمه ﴿بِإِذْنِ اللَّهِ چند بار تکرار شده است تا شبهه استقلال در کارها به ذهن نیاید. در داستان آصف بن برخیا نیز چنین است. در آن قضیه تا «آصف» تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از یمن تا فلسطین آورد، سلیمان پیامبر(ص) به جای آن‌که از آصف تشکر کند از خدا تشکر می‌کند و ادب بندگی را به جا می‌آورد. قرآن می‌فرماید: ﴿فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي[۵]. یعنی هر چند آصف خود شخصاً این کار را انجام داد، ولی وی خارج از چارچوب قدرت الهی، نمی‌تواند اعمال قدرت کند. اگر آصف کاری انجام می‌دهد با بهره‌گیری از قدرت خداوند است. در ارتباط با اهل بیت پیامبر(ص) نیز سخن همین است. آنان به اذن الهی قادر به انجام کارهایی هستند که دیگران از انجام آن ناتوان‌اند.

اگر در امت‌های پیشین، از طبقه غیر پیامبران، افرادی بودند که توانایی تصرف در عالم آفرینش داشتند، در امت پیامبر آخر الزمان(ص) نیز که کامل‌ترین و برترین امت است، چنین افرادی وجود دارند و هیچ منع عقلی یا نقلی در این باب وجود ندارد. بر اساس اعتقاد شیعه، اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و ذریه پاک آن حضرت از چنین قدرتی برخوردار هستند»[۶].

پانویس

  1. «در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.
  2. «دیوساری از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت می‌آورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹.
  3. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
  4. «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  5. «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت می‌آورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است» سوره نمل، آیه ۴۰.
  6. رستم‌نژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۳۲۳