ابوالاغر تمیمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوالاغر تمیمی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملأبیض بن الأغر بن الصباح
جنسیتمرد
از قبیلهبنی تمیم
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ صفین
مشخصات حدیثی
مشایخ او
راویان از او

ابوالاغر ابیض بن اغر بن صباح تمیمی کوفی منقری یا ابوالاغر، غسان بن اغر بن حصین نهشلی تمیمی یا شخص دیگری که در تاریخ نام و نسب او ناشناخته است.

مقدمه

ابوالاغر تمیمی از یاران امیرالمؤمنین (ع) بالا بود و در جنگ صفین حضرت را یاری کرد[۱]. ابن ابی الحدید، ضمن این که ابوالاغر تمیمی را از اصحاب امیر مؤمنان (ع) به شمار آورده که در جنگ صفین در رکاب آن حضرت مجاهدت کرده است، این داستان را از او نقل می‌کند که گفت: من در معرکه صفین ایستاده بودم که عباس بن ربیعة بن حارث بن عبدالمطلب در حالی که غرق در سلاح بود و غیر از چشمانش چیزی پیدا نبود از کنار من عبور کرد، او شمشیری یمنی در دست داشت که می‌چرخاند و بر اسبی سرکش سوار بود که لگامش را استوار نکشیده بود و آن را آهسته می‌راند، ناگاه یکی از مردم شام که نامش عرار بن ادهم شامی بود، بر او بانگ زد: ای عباس، برای نبرد تن به تن آماده شود. عباس گفت: حاضرم به شرط آنکه پیاده جنگ کنیم که امید کمتری برای گریز باشد، مرد شامی پیاده شد و در حالی که رجز می‌خواند با عباس بن حارث که از اسب پیاده شده بود به نبرد پرداختند. جمعی از نیروهای حاضر در میدان نبرد که سوار بر اسب‌ها و لگام در دست داشتند، به سرانجام این دو، می‌نگریستند.

ابوالاغر تمیمی می‌گوید: آن دو مدتی از روز را به جنگ با شمشیر سپری کردند و چون زره و جامه هر دو کامل و استوار بود، هیچ یک بر دیگری پیروز نشد تا این که عباس متوجه شکافی در زره مرد شامی شد، دست انداخت و آن را درید و سپس با شمشیر چنان ضربه‌ای به او زد که شکم او از هم درید و سرنگون گردید و بر زمین افتاد. در این موقع مردم فریادشان به تکبیر بلند شد و گویا زمین زیر پایشان به لرزه درآمد. ابوالاغر تمیمی می‌گوید در همین حال ناگهان از پشت سر صدایی شنیدم که می‌گفت: ﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ[۲]. به عقب نگاه کردم، دیدم امیرالمؤمنین علی (ع) است، به من فرمود: «ای ابوالاغر تمیمی! این کسی که با دشمن ما نبرد کرد، چه کسی بود؟» گفتم: این پسر برادرت عباس بن ربیعه بود. فرمود: «آری هموست»، سپس حضرت مطالبی را با عباس بن ربیعه در میان گذاشت و او را از این که مرکز فرماندهی خود را رها کرده، ملامت نمود. عباس عرضه داشت: آیا آن مرد شامی مرا به نبرد تن به تن فرا خوانده، نپذیرم؟ امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «آری اطاعت از فرمان امام سزاوارتر و مهم‌تر از پاسخ دادن به خواسته دشمن است». آن‌گاه حضرت از پاسخ گویی او در این غوغای جنگی به خشم آمد و چین بر پیشانی او آمد ولی به زودی خشم خود را فرو خورد و آرامش یافت و دست‌های خود را با تضرع به درگاه پروردگار برداشت و عرضه داشت:بار پروردگارا، این رفتار عباس را بپذیر و خطایش را بیامرز، من از او گذشتم تو نیز از او درگذر [۳]

شاید علت این که حضرت او را در جنگ با آن شخص ملامت نموده، برای انسجام و انضباط در جنگ بوده که کسی از پیش خود وارد جنگ با کسی نشود[۴]. به دلیل نقل حدیث از امام علی (ع) و ذکر نام او در کتاب وقعة صفین نصر بن مزاحم و کوفی بودن، احتمال می‌‌رود او همان ابوالاغر، ابیض بن اغر بن صباح تمیمی کوفی منقری باشد. شخص دیگر که هم کنیه او ابوالاغر باشد و هم از بنی تمیم باشد ابوالاغر، غسان بن اغر بن حصین نهشلی تمیمی است که احتمالا ارتباطی با صفین نداشته باشد.

مشایخ در روایت

فهرست راویان

روایت‌کنندگان از او

فهرست راویان

جستارهای وابسته

منابع

  1. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی
  2. موسوعة الحدیث


پانویس

  1. اعیان الشیعه، ج۲، ص۲۸۹.
  2. «با آنان پیکار کنید تا خداوند آنها را به دست شما عذاب کند و خوارشان گرداند و شما را بر آنان پیروزی دهد و دل‌های گروهی مؤمن را خنک گرداند» سوره توبه، آیه ۱۴.
  3. «اللهم! اشکر للعباس مقامه، و اغفر ذنبه، إنی قد غفرت له، فاغفر له»؛ ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۵، ص۲۱۹ - ۲۲۱.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۸۲-۸۴.
  5. موسوعة الحدیث
  6. موسوعة الحدیث