ابورفاعه عدوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابورفاعه عدوی
تصویر قدیمی از بصره
نام کاملابورفاعه عدوی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌عدی
از تیرهمضر بن معد بن عدنان
محل زندگی
درگذشت۴۴ هجری، کابل
از اصحابپیامبر خاتم


مقدمه

از بنی عدی بن عبد مناة بن أدبن طابخه[۱] و در اصل از مضر بن معد بن عدنان بود[۲]. وی از اصحاب رسول خدا (ص) به شمار می‌آمد و پس از رحلت آن حضرت در بصره سکونت گزید[۳]. از این رو، او را در شمار بصریان آورده‌اند[۴]. البته برخی او را از تابعان دانسته و کنیه‌اش را ابوقتاده آورده‌اند[۵]، اما به نظر می‌رسد اشتباه باشد؛ چون ابوقتاده عدوی، شخص دیگری است که گرچه برخی نام و کنیه‌اش را با ابو رفاعه یکی دانسته‌اند، ولی با توجه به روایاتی که از آنان نقل شده و برخی از مشخصات دیگر، احتمال یکی بودنشان اندک است.

نام ابو رفاعه را به اختلاف، تمیم بن أَسید[۶]، تمیم بن أُسَید[۷]، تمیم بن أسد[۸]، تمیم بن نذیر[۹]، تمیم بن إیاس [۱۰]، تمیم بن أناس[۱۱]، عبدالله بن حارث [۱۲]، عبدالله بن عبد الحارث[۱۳] و عدی بن تمیم[۱۴] آورده‌اند که گذشته از احتمال تصحیف در برخی از این نام‌ها، وی به کنیه‌اش شهرت دارد[۱۵]. برخی نیز نسبت وی را عذری گفته‌اند[۱۶].

زمان اسلام آوردن وی روشن نیست. از او نقل کرده‌اند که گفت: روزی حضور رسول خدا (ص) رسیدم و ایشان در حال ایراد خطبه بود. گفتم: ای رسول خدا (ص)! مردی غریبم که از دینش چیزی نمی‌داند. آن حضرت پایین آمد، دینم را آموخت و برگشت و خطبه‌اش را تمام کرد[۱۷]. این رخداد باید در مدینه باشد نیز از وی نقل شده است که گفت: از زمانی که رسول خدا (ص) سوره بقره را به من آموخت، این سوره از من جدا نشد و آنچه از قرآن آموختم، به همراه آن آموختم و هرگز پشت من از قیام در شب به درد نیامد[۱۸].

نیز از وی نقل شده است که می‌گفت: من در زمان جاهلیت همزادی از جن داشتم. هنگامی که اسلام آوردم، او را ندیدم تا اینکه در عرفات صدایش را شنیدم که گفت: آیا فهمیدی که پس از تو من هم مسلمان شدم؟ و چون صدای مردم را که بسیار بلند بود شنید، گفت: از فریاد زدن بپرهیز که در فریاد بلند خیر نیست[۱۹]، نیز نقل کرده‌اند که مردی گفت: در خواب دیدم به من گفته شد برخیز که مرد توانا برخاسته است «قم فقد قام مطیق». هنگامی که برخاستم، صدای ابو رفاعه را شنیدم که در دل شب نماز می‌خواند[۲۰].

ابو رفاعه نماز و دعا می‌خواند و آخرین دعای او چنین بود: خدایا! تا هنگامی که زندگی برای من خیر است، مرا زنده بدار و هرگاه مرگم فرا رسید، پاک و پاکیزه‌ام بمیران؛ چنانکه هرکس از برادران دینی من بشنود، بر من از خوبی و پاکی و پاکیزگی غبطه خورد. پروردگارا! مرگ مرا کشته شدن در راه خودت قرار ده و مرا از نفسم باز دار «واخدعني عن نفسي يا واجد عني عن نفسي»[۲۱].

گفته‌اند ابو رفاعه برای یارانش آب گرم میکرد و به آنان می‌گفت از آن نیکو وضو بسازند که او نیز از آن وضو خواهد ساخت، سپس با آب سرد وضو می‌ساخت[۲۲]. وی را از فضلای[۲۳]، صحابه[۲۴] و اهل عبادت و شب زنده داری دانسته‌اند[۲۵]. او در سال ۴۴ در کابل[۲۶] یا سجستان کشته شد[۲۷]. برخی گفته‌اند آنکه کشته شد، ابوقتاده عدوی بود[۲۸].

در علت مرگ او گفته‌اند که وی با سپاهی به فرماندهی عبدالرحمان بن سمره خارج شد. شب در کنار قلعه دشمن که در محاصره بود نماز میخواند تا آنکه در پایان شب خوابید؛ دشمن او را دید و به قتل رساند[۲۹]. عبدالله بن سمره در این باره گفت: ابو رفاعه تا هنگامی که شهادت به سراغش آمد، متوجه شهادتش نشد[۳۰]. بنا بر نقلی دیگر، وی در فتح سجستان با ابن سمره همراه بود که در آخر شب برخاست، سپس افتاد و درگذشت. قبر او در بیهقی است[۳۱].

گفته‌اند وی از رسول خدا (ص) حدیث نقل کرده و حمید بن هلال و صلة بن أشیم نیز از او حدیث روایت کرده‌اند[۳۲]. با آنکه روایات یاد شده از وی نقل شده، نام وی در شمار کسانی آمده است که یک حدیث از رسول خدا (ص) نقل کرده‌اند[۳۳][۳۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، ج۷، ص۴۸.
  2. ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۱۹۸.
  3. ابن سعد، ج۷، ص۴۸.
  4. بخاری، ج۲، ص۱۵۱؛ ابن ابی‌حاتم، ج۲، ص۴۴۰.
  5. مغلطای، ج۱، ص۱۱۷.
  6. بخاری، ج۲، ص۱۵۱.
  7. ابونعیم، ج۱، ص۴۵۵.
  8. دولابی، ج۱، ص۱۲۵.
  9. دولابی، ج۱، ص۱۲۵.
  10. ابونعیم، ج۳، ص۱۶۲۰.
  11. ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۵۸.
  12. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۳۰۳؛ ابن عبد البر، ج۳، ص۱۹.
  13. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ۸۳.
  14. ابن اثیر، ج۳، ص۳۹۱.
  15. ابن عبدالبر، ج۳، ص۲۰؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۸۷.
  16. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۸۹.
  17. ابن ابی عاصم، ج۲، ص۴۲۵؛ ابن قانع، ج۱، ص۱۱۳؛ طبرانی، ج۲، ص۵۹.
  18. ابن سعد، ج۷، ص۴۹؛ ابن ابی شیبه، ج۸، ص۲۹۵.
  19. ابن سعد، ج۷، ص۴۹؛ نیز ر. ک: ذهبی، سیر، ج۳، ص۱۴-۱۵.
  20. ابن سعد، ج۷، ص۴۸.
  21. ابن سعد، ج۷، ص۴۹؛ عبدالله بن مبارک، ص۱۵۰.
  22. طبرانی، ج۲، ص۵۹.
  23. به خطا: فصحاء؛ ر. ک: ابن حجر، تهذیب، ج۱۲، ص۱۰۵.
  24. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱.
  25. ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۱۵.
  26. ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۲۱.
  27. خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۸۳.
  28. خلیفة بن خیاط، التاریخ، ص۱۵۵.
  29. ابن سعد، ج۷، ص۴۹؛ حاکم، ج۳، ص۴۳۲.
  30. عبدالله بن مبارک، ص۱۵۱.
  31. ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۱۸.
  32. مزی، ج۲۹، ص۲۲۸.
  33. ابن حزم، اسماء الصحابة الرواه، ص۴۰۸.
  34. خانجانی، قاسم، مقاله «ابورفاعه عدوی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۹۷-۲۹۸.