ابوسائب ثقفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوسائب ثقفی
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابوسائب ثقفی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌ثقیف
پسرسائب بن أبی سائب
خویشاوندانعطاء بن سائب بن أبی سائب (نوه)
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

او را به نواده‌اش عطاء بن سائب بن ابی سائب، محدث معروف می‌شناسند[۱]. نام وی را به اختلاف، مالک، زید[۲] و یزید آورده‌اند[۳]. برخی فرزندش سائب را کوفی، تابعی و ثقه معرفی کرده و نام پدرش را زید و یزید آورده‌اند[۴]. ابن حجر[۵] با توجه به این منابع، نام پدر سائب را که زید باشد درست می‌داند، جز آنکه در بیشتر منابع، ابتدا نام مالک را آورده‌اند و نام‌های زید و یزید را به عنوان قول ضعیف نقل کرده‌اند. ابوسائب، به قبیله ثقیف منسوب است، ولی سلسله نسب وی به درستی شناخته شده نیست.

ابن اثیر[۶] به نقل از ابونعیم و ابوموسی، وی را صحابی دانسته و از طریق او روایتی از رسول خدا (ص) روایت کرده است: «کسی که هنگام مرگ به شهادت لا اله الا الله تلقین شود، داخل بهشت می‌شود»[۷]. البته ابونعیم[۸] گزارشی در مورد این شخص ندارد، ولی روایت یاد شده را به صورت مرسل در ترجمه زاذان گزارش کرده است. این روایت از دو طریق مسند و مرسل روایت شده که عطاء بن سائب در هر دو طریق حضور دارد[۹] و به دلیل اختلاط عطاء، این روایت را تضعیف کرده‌اند[۱۰]. طبرانی[۱۱] افزون بر این روایت، از او نقل می‌کند که می‌گوید: با رسول خدا (ص) بر چاهی گذشتیم، جنازه سیاه پوستی درون آن افتاده بود. حضرت بالای چاه ایستاد و کلمه توحید را بر او تلقین کرد. اصحاب گفتند: او گاهی نماز می‌خواند و گاهی نماز نمی‌خواند. پیامبر فرمود: «وای بر شما!» بعد دستور داد وی را از چاه بیرون آورند، غسل دهند و کفن کنند، آنگاه فرمود: «وی را تشییع کنید تا مبادا ملائکه در این کار بر ما پیشی گیرند». سپس بر او نماز خواند و وی را دفن کردند. با توجه به هماهنگی میان اسناد این دو روایت و تناسب موضوع و گفتار (میت و تلقین آن)، به نظر می‌رسد این دو، یک روایت و نقل دوم، مفصل همان اولی باشد. از او روایت دیگری در باب موعظه و نصیحت نقل شده است[۱۲][۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن حبان، ج۷، ص۲۵۱؛ ذهبی، تجرید اسماء الصحابه، ج۲، ص۱۷۰؛ ابن اثیر، ج۴، ص۲۸۱.
  2. بخاری، ج۶، ص۴۶۵؛ عجلی، ص۳۳۲؛ ابن ابی‌حاتم، ج۶، ص۳۳۲؛ ابن حبان، ج۷، ص۲۵۱؛ یحیی بن معین، ص۱۱۵.
  3. عجلی، ص۱۷۶؛ ابن حبان، ج۴، ص۳۲۷؛ مزی، ج۲۰، ص۸۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۷، ص۱۴۰؛ همو، تهذیب، ج۳، ص۳۹۰.
  4. عجلی، ص۱۷۶؛ ابن حبان، ج۴، ص۳۲۷.
  5. تهذیب، ج۳، ص۳۹۰ و ج۷، ص۱۸۳.
  6. ابن اثیر، ج۴، ص۲۸۱.
  7. «مَنْ لُقِّنَ عِنْدَ الْمَوْتِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّةَ »؛ طبرانی، ج۱۹، ص۳۰۳؛ هیثمی، ج۲، ص۳۲۳.
  8. ابونعیم، ج۶، ص۳۱۳۱.
  9. احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۷۴؛ ابونعیم، ج۶، ص۳۱۳۱؛ ابن اثیر، ج۵، ص۳۷۱.
  10. هیثمی، ج۲، ص۳۲۳.
  11. طبرانی، ج۱۹، ص۴۳۳.
  12. طبرانی، ج۱۹، ص۳۳۳.
  13. حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوسائب ثقفی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۲۳.