ابوکعب خثعمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
ابوکعب خثعمی
تصویر نمادین جنگ صفین
نام کاملابوکعب خثعمی
جنسیتمرد
از قبیلهبنی‌خثعم
پسرکعب بن ابوکعب خثعمی
از اصحابامام علی
حضور در جنگجنگ صفین

مقدمه

ابوکعب خثعمی از یاران امیرالمؤمنین علی (ع) بود که در جنگ صفین در رکاب امام علی (ع) به شهادت رسید. نصر بن مزاحم از ابو علقمه خثعمی نقل می‌کند: عبدالله بن حنش خثعمی که سرکرده خثعمی‌ها در سپاه معاویه بود، شخصی را نزد ابوکعب خثعمی فرمانده خثعمی‌های سپاه حضرت علی (ع) فرستاد[۱] و پیغام داد که اگر موافق باشی جنگ را ترک کنیم و هر دو از سپاه معاویه و علی خارج شویم و هر کدام پیروز شدند به همان می‌پیوندیم. اما ابوکعب خثعمی از پیشنهاد او سر باز زد و چون راه حضرت علی (ع) را به حق می‌دانست، حاضر به ترک سپاه امام (ع) نشد. در نتیجه هر دو گروه خثعم به فرماندهی عبدالله بن حنش از سپاه معاویه و ابوکعب خثعمی از سپاه امام علی (ع) مقابل هم قرار گرفتند. در این هنگام مردی از میان گروه خثعم از سپاه شام، بیرون آمد و فریاد زد: ای مردم عراق! یک نفر به یک نفر، من حاضر به جنگ تن به تن هستم، بلافاصله وهب بن مسعود از خثعمی‌های کوفه به نبرد با مرد شامی به میدان آمد و در اندک زمانی او را به هلاکت رساند. با کشته شدن مرد شامی از گروه خثعم، جنگ میان دو سپاه شدت یافت و آتش نبرد بالا گرفت، در این موقع ابوکعب خثعمی فریاد زد: ای گروه خثعم! شمشیرها را بکشید و پاهای نیروهای شامی را نشانه روید. پس از این سخن، جنگید تا ناگهان شمر بن عبدالله خثعمی - از اهل شام – نیزه‌ای به وی زد و او را به زمین انداخت و در نتیجه ابوکعب خثعمی فرمانده سپاه خثعمی عراقی از سپاه علی (ع) روی زمین افتاد و به شهادت رسید. پس از شهادت ابوکعب خثعمی، پسرش کعب پرچم را برداشت، اما چشمش صدمه دید و بر روی زمین افتاد، سپس شریح بن مالک پرچم را برداشت و هشتاد نفر از خثعمی‌های دور او صدمه دیدند، و اهل شام نیز مثل عراقی‌ها صدمه دیدند، بعد از وی دوباره پرچم به دست کعب فرزند ابوکعب رسید و جنگ ادامه یافت [۲][۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. روش امیرالمؤمنین (ع) در چینش سپاهیان به گونه‌ای بود که هنگام رویارویی دو لشکر افراد هر قبیله‌ای که در عراق با بصره زندگی می‌کردند رو در روی افراد دیگر همان قبیله، که سپاه شام بود قرار گیرند و تأثیر این تقابل این بود که دو گروه هم قبیله وقتی مقابل هم قرار گرفتند روی احساسات و عواطف فامیلی و هم قبیلگی کمتر به جنگ و ستیز هم بروند و خون کمتری ریخته شود و لذا در موارد زیادی از درگیر شدن با هم خودداری میکردند. «ر. ک: تاریخ ابن کثیر، ج۷، ص۲۶۲؛ تاریخ طبری، ج۴ و تجارب الأمم، ج۱، ص۵۲۲ طبع ۲ سروش تهران».
  2. وقعه صفین، ص۲۵۷.
  3. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۱۲۴-۱۲۶.