احمد بن عبدالرحمن خراسانی در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

احمد بن عبدالرحمن الخراسانی در یک مورد از اسناد تفسیر کنز الدقائق وارد شده که به نقل از تأویل الآیات الظاهرة است:

«فی شرح الآیات الباهرة: قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِيُّ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ زِيَادٍ الْحَنَّاطِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ يَزِيدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي حَبِيبٍ النِّبَاجِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) قَالَ فِي تَفْسِيرِ هَذِهِ الْآيَةِ نَحْنُ الَّذِينَ شَرَعَ اللَّهُ لَنَا دِينَهُ فِي كِتَابِهِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَرَعَ لَكُمْ[۱] يَا آلَ مُحَمَّدٍ(ص) مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ[۲] يَا آلَ مُحَمَّدٍ(ص) وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ[۳] مِنْ وَلَايَةِ عَلِيٍّ(ع) اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ[۴] أَيْ مَنْ يُجِيبُكَ إِلَى وَلَايَةِ عَلِيٍّ(ع)»[۵].[۶]

شرح حال راوی

این نام تنها در همین سند ذکر شده است و در کتب رجالی و اسناد دیگر، عنوان «احمد بن عبدالرحمن الخراسانی» یافت نشده است. مشابه سند مزبور در جای دیگر تأویل الآیات الظاهرة آمده و در سند آن «ابوعبدالله احمد بن عبدالله الخراسانی»[۷] ثبت شده است، ولی قرینه‌ای بر درستی یکی از دو عنوان و تصحیف دیگری وجود ندارد.

یادآوری می‌شود در بعضی اسناد، عنوان «أبوعبدالله الخراسانی»[۸] آمده است که از امام جواد(ع) روایت کرده و از جهت طبقه با راوی محل بحث سازگاری دارد، ولی شاهدی بر اتحاد یافت نشده است.[۹]

طبقه راوی

بررسی اسناد، این نکته را به دست می‌دهد که احمد بن عبدالرحمن از راویان طبقه ششم است، به این قرینه که ادریس بن زیاد حناط که از وی روایت کرده، اصحاب امام صادق(ع) را درک کرده[۱۰] و از افرادی مانند حسن بن محبوب[۱۱] که از راویان طبقه ششم است، روایت کرده است.[۱۲]

مذهب راوی

دلیل روشنی بر مذهب راوی نداریم، ولی محتوای روایتش بر تشیع وی دلالت دارد، ولی با فرض اتحادش با أبوعبدالله الخراسانی، سنی بودنش در اوایل و بازگشتش به مذهب حق امامی بسیار روشن است.[۱۳]

جایگاه حدیثی راوی

به دلیل معرفی نشدن راوی در کتب تراجم و رجال و نیز روایات بسیار اندکش، شخصیت و جایگاه او نامعلوم است؛ در نتیجه از راویان مجهول و یا مهمل به شمار می‌آید، مگر آنکه با أبوعبدالله الخراسانی متحد باشد[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود» سوره شوری، آیه ۱۳.
  2. «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید» سوره شوری، آیه ۱۳.
  3. «و در آن به پراکندگی نیفتید؛ بر مشرکان آنچه آنان را بدان می‌خوانی گران است» سوره شوری، آیه ۱۳.
  4. «خداوند است که هر که را بخواهد به سوی خود برمی‌گزیند و هر که را (به درگاه او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره شوری، آیه ۱۳.
  5. تفسیر کنز الدقائق، ج۱۱، ص۴۸۶، به نقل از: تأویل الآیات الظاهرة، ص۵۲۹.
  6. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۳۲۷.
  7. ر.ک: تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۵۶.
  8. «رُوِيَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي(ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنِّي حَجَجْتُ وَ أَنَا مُخَالِفٌ وَ حَجَجْتُ حَجَّتِي هَذِهِ وَ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيَّ بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ عَلِمْتُ أَنَّ الَّذِي كُنْتُ فِيهِ كَانَ بَاطِلًا فَمَا تَرَى فِي حَجَّتِي قَالَ اجْعَلْ هَذِهِ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ وَ تِلْكَ نَافِلَةً»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۳۰، ح۲۸۸۴.
  9. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۳۲۸.
  10. ر.ک: رجال النجاشی، ص۱۰۳، ش۲۵۷.
  11. تأویل الآیات الظاهرة، ص۳۴۱ و ۴۲۰.
  12. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۳۲۸.
  13. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۳۲۹.
  14. وحید بهبهانی در عنوان «أبوعبدالله الخراسانی» نوشته است: حسنه خالی لان للصدوق طریقاً إلیه؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۳۸۰. سید امین نیز نوشته است: و لکن فی روایة عبدالله بن جبلة و ابراهیم بن هاشم عن الخراسانی کما فی طریق الصدوق الی الخراسانی و کونه صاحب کتاب و عد الصدوق کتابه من الکتب المعتمدة مدح عظیم؛ اعیان الشیعة، ج۶، ص۲۶.
  15. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۲ ص ۳۲۹.