اسود بن قطبه تمیمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
اسود بن قطبه تمیمی
تصویر قدیمی از مسجد کوفه
نام کاملاسود بن قطبه تمیمی
جنسیتمرد
کنیهابومفزر
از قبیلهبنی تمیم
پدرقطبة بن مالک
از اصحاب
حضور در جنگ

مقدمه

وی فرزند قطبة بن مالک از تیره اُسید، از قبیله تمیم[۱] و کنیه‌اش «ابومفَزِّر» است[۲]. ابن ابی الحدید[۳] گوید: به گمانم نسب او، اسود بن زید بن قطبة بن غنم باشد که ابن عبد البر در الاستیعاب[۴] به نام او اشاره کرده است. اما سخن ابن ابی الحدید درست نیست؛ زیرا شاهدی بر درستی تطبیق او وجود ندارد. ابن حجر[۵] در بخش سوم (مخضرمین) از او یاد کرده و گفته که از شاعران دوران فتوحات بوده[۶] و اشعار بسیاری دارد[۷]. بعضی به اشعاری از او اشاره کرده‌اند[۸].

علامه عسکری[۹] او را از صحابیان ساختگیِ سیف می‌داند. براساس روایت سیف، اسود در نبرد یرموک (سال سیزده) در زمان خلافت ابوبکر یا عمر[۱۰] قادسیه (سال چهارده) و فتوحات دیگر حضور داشت[۱۱].

وی فرستاده سعد بن وقاص همراه اسیران جنگ جلولاء نزد خلیفه دوم بود[۱۲] و اشعاری سرود. وقتی بهرسیر (از شهرهای مدائن) در سال شانزدهم در محاصره مسلمانان قرار گرفت، ابومفَزِّر از طرف مردم، نزد یزدگرد پادشاه ایران برای صلح آمد و خداوند سخنانی بر زبان او جاری کرد، در حالی که خود نمی‌دانست چه می‌گوید. وقتی بازگشت و عجم‌ها از مدائن فرار می‌کردند، از ابومفَزِّر سؤال شد: به آنان چه گفتی که فرار کردند؟ گفت: به خدایی که محمد را به حق فرستاده، نمی‌دانم. فقط بر من خلسه‌ای وارد شد و امیدوارم سخن نیکویی گفته باشم. تا اینکه سعد از پرسش‌های مردم از اسود خبردار شد. از او پرسید: چه گفتی که آنان فرار می‌کنند؟ وی همان سخن پیشین را تکرار کرد[۱۳].

وی در فتح ری[۱۴] و «بلنجر»[۱۵] شرکت داشت. منبع تمام این اخبار، سیف بن عمر است که علامه عسکری این قبیل گزارش‌های سیف را نادرست دانسته و گفته است در تاریخ طبری دروغ‌های سیف بسیار است[۱۶].

پس از فتح عراق، عمر به او تیول دارالفیل بغداد[۱۷] را بخشید[۱۸]. بنا به نقل طبری[۱۹] وی در دفن ابوذر شرکت داشت[۲۰]. اسود در زمان خلافت حضرت علی (ع) نامه‌ای به ایشان نوشت و حضرت پاسخ او را داد[۲۱].

همچنین ابن اثیر[۲۲] و ابن حجر[۲۳] به نقل از حمزة بن یوسف از فردی به نام سواد بن قطبه تمیمی نام برده‌اند که در فتح گرگان شرکت داشت[۲۴] و شاهد بر صلح‌نامه بود[۲۵] و اشعاری هم سرود[۲۶]. به نظر می‌رسد که او همان شخص مورد بحث ما باشد[۲۷].

منابع

پانویس

  1. ابن عساکر، ج۶۱، ص۳۹۱.
  2. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۸۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  3. ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۱۴۵.
  4. الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۲.
  5. ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  6. ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  7. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۸۳؛ ابن عساکر، ج۹، ص۶۸.
  8. زبیدی، ج۱۷، ص۳۹۱.
  9. عبدالله بن سبا، ج۲، ص۴۰۹.
  10. ابن عساکر، ج۹، ص۶۸ و ج۶، ص۱۳۷؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  11. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۸۳؛ ابن عساکر، ج۹، ص۴۸؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  12. ابن ماکولا، ج۷، ص۲۸۳؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۴۰.
  13. طبری، ج۴، ص۷؛ ابن کثیر، ج۷، ص۷۳ و ۷۴.
  14. طبری، ج۴، ص۱۵۰.
  15. طبری، ج۴، ص۳۰۵.
  16. عسکریه معالم المدرستین، ج۱، ص۲۶۵.
  17. یاقوت حموی، ج۱، ص۳۰۷.
  18. طبری، ج۳، ص۵۸۹؛ ابن عساکر، ج۹، ص۷۰.
  19. طبری، ج۴، ص۳۰۹.
  20. طبری، ج۴، ص۳۰۹.
  21. ابن ابی الحدید، ج۱۷، ص۱۴۵.
  22. ابن اثیر، ج۲، ص۵۱۹.
  23. ابن حجر، ج۳، ص۱۸۳.
  24. سهمی، ص۴۶.
  25. طبری، ج۴، ص۱۵۲.
  26. ابن حجر، ج۳، ص۱۸۳.
  27. مرادی‌نسب، حسین، مقاله «اسود بن قطبه تمیمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص۷۲-۷۳.