امداد علمی روح القدس

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

روایات پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع)

در روایتی از امیرالمؤمنين (ع) نقل شده که خداوند دو روح آفریده است: روح القدس و روحی از فرمان خداوند (من امر الله)؛ که هیچ پیامبر یا فرشته‌ای نیست، مگر آنکه خداوند یکی از این دو روح را در او دمیده است[۱].

در روایت دیگر از آن حضرت آمده که خداوند در پیامبران پنج روح قرار داده است: روح القدس؛ روح الايمان؛ روح قوت؛ روح شهوت و روح بدن؛ که در ادامه، کار کرد هریک توضیح داده شده است. در این روایت آمده است که پیامبران به وسیله روح القدس به نبوت مبعوث می‌شوند: «فَبِرُوحِ الْقُدُسِ بُعِثُوا أَنْبِيَاءَ مُرْسَلِينَ وَ غَيْرَ مُرْسَلِينَ»[۲][۳]

روایات امام حسن، امام حسین و امام سجاد (ع)

بنا بر روایتی از امام حسین (ع) سؤال شد که شما چگونه حکم می‌کنید؟ ایشان فرمودند: مانند آل داوود حکم می‌کنیم و اگر چیزی را ندانیم، روح القدس (حکم آن را) برای ما می‌آورد[۴]. جمله آخر، صراحت در این مطلب دارد که روح القدس علومی را به آنان عرضه می‌دارد. مشابه این مطلب، از امام سجاد (ع) نیز نقل شده است. در این روایت آمده است که از امام سجاد (ع) سؤال شد: شما چگونه قضاوت می‌کنید؟ حضرت فرمودند: «نَحْكُمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ فَإِذَا عَيِينَا عَنْ شَيْ‌ءٍ تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ‌»[۵]؛ «همانند حکم می‌کنیم؛ اگر چیزی بر ما دشوار شد، روح القدس (حکم آن را) برای ما می‌آورد»[۶][۷]

روایات امام باقر و امام صادق (ع)

در روایتی، پرسش جابر بن یزید جعفی از امام باقر (ع) درباره مصادر علمی ائمه گزارش شده است. بنا بر این روایت، امام در پاسخ فرمودند: ای جابر! در پیامبران و اوصیای آنان) پنج روح است: روح القدس؛ روح ایمان؛ روح زندگی؛ روح قوت و روح شهوت. ای جابر! با روح القدس هر آنچه را که پایین‌تر از عرش تا زیر خاک است، می‌دانند. آن حضرت در ادامه فرمودند: ای جابر! این چهار روح، گرفتار غفلت و لهو و لعب می‌شوند؛ جز روح القدس، که گرفتار کارهای بیهوده نمی‌گردد و سرگرم نمی‌شود[۸]. مشابه این روایت، پیش از این از امیرالمؤمنین (ع) نقل شد. این روایت نشان می‌دهد که ائمه (ع) به دلیل بهره‌مندی از روح القدس، گرفتار غفلت و کارهای بیهوده نمی‌شوند. در روایتی از امام صادق (ع) نیز همین محتوا نقل شده است: در بندگان مقرب خداوند، پنج روح است: روح القدس، که به وسیله آن اشیا را می‌شناسند؛ روح ایمان، که با آن از (نافرمانی) خداوند می‌ترسند؛ روح قدرت، که با آن بر اطاعت خداوند توان می‌یابند؛ روح شهوت، که با آن به اطاعت خداوند میل یافته و از معصیت کراهت پیدا می‌کنند؛ و روح جاری، که به وسیله آن در میان مردم رفت و آمد می‌کنند. بر پایه این روایت، در مؤمنان چهار روح از این پنج روح وجود دارد و روح القدس مختص پیامبران و برگزیدگان خداوند است[۹]. روایات دیگری نیز با اندکی اختلاف، محتوای این روایت را تأیید می‌کنند[۱۰].

در روایات متعددی از امام صادق (ع) بر این مطلب تأكيد شده است که روح القدس گرفتار خواب، غفلت، لهو و سهو نمی‌شود و امام به وسيله آن از همه امور آگاه می‌گردد[۱۱]، و هرگاه علم به چیزی نزد ائمه نباشد، روح القدس آن را برای ایشان می‌آورد: «تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ»[۱۲].

از برخی از این روایات، به ویژه روایات امام صادق (ع)، می‌توان دریافت که ائمه افزون بر روح القدس، از خبرها و امداد روح - که مخلوقی بزرگتر از جبرئیل و میکائیل است - بهره می‌برند[۱۳][۱۴]

روایات امام کاظم و امام رضاع (ع)

تأبيد أمام به وسيله روح القدس، در روایتی از امام رضا (ع) نیز نقل شده است[۱۵]. بنابر روایتی دیگر، آن حضرت فرمودند: خداوند عزوجل ما را با روحی از خود که مقدس و پاکیزه است و از فرشتگان نیست، تأیید کرده است. این روح با کسی از گذشتگان نبوده است، جز با رسول خدا (ص) و او با امامان است. آنان را به سوی حقیقت راهنمایی می‌کند و موفق می‌سازد[۱۶]. چنان که روایات مباحث بعدی روشن خواهد کرد، این ویژگی هابر همان روح بزرگتر از جبرئیل و میکائیل (ع) تطبیق می‌کند.[۱۷]

روایات امام جواد، امام هادی، امام عسکری و امام زمان (ع)

در روایتی از امام هادی (ع) نقل شده است که ایشان روح القدس را همان روحی معرفی کرده که در آیه شریفه ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي[۱۸]. از آن یاد شده است؛ سپس به نقل از امام صادق (ع)، آن را فرشته‌ای بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل دانسته‌اند که با پیامبر و ائمه (ع) است[۱۹]. در این روایت، روح القدس همان روح بزرگ‌تر از جبرئیل و میکائیل (ع) معرفی شده است. در روایتی دیگر، امام عسکری (ع) روح القدس را مأمور تربیت علمی، راهنمایی به سوی حق، و موفق ساختن ائمه (ع) به معرفی کرده‌اند[۲۰][۲۱]

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۹۹-۲۳۰:«... مَا مِنْ نَبِيٍّ وَ لَا مَلَكٍ مِنْ بَعْدِهِ جَبَلَهُ إِلَّا نَفَخَ فِيهِ مِنْ إِحْدَى الرُّوحَيْنِ‌...»؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۶. سند این روایت، صحیح شمرده شده است.
  2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۶۹۵؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۹.
  3. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۰۶.
  4. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۲؛ «نَحْكُمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ فَإِذَا عَيِينَا عَنْ شَيْ‌ءٍ تَلَقَّانَا بِهِ رُوحُ الْقُدُسِ».
  5. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۲۴؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۱؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة في معرفة الأئمة، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، ج۲، ص۱۱۳.
  6. به نظر می‌رسد این نوع داوری، مربوط به زمانی است که حکومت به دست اهل بیت (ع) باشد. برخی شارحان نیز همین برداشت را از این روایات داشته‌اند. مرحوم فیض کاشانی، در الرافی بابی را با همین عنوان آورده است که اگر حکومت اهل بیت (ع) آشکار شود، به حکم آل داوود حکم می‌کنند و بینه نمی‌طلبند: «أَنَّهُمْ إِذَا ظَهَرَ أَمْرُهُمْ حَكَمُوا بِحُكْمِ دَاوُدَ وَ آلِ دَاوُدَ وَ لَا يَسْأَلُونَ الْبَيِّنَةَ»، در توضیح روایات هم، حکم کردن را ملازم با وجود حکومت برای اهل بیت. دانسته‌اند (ر. ک: ملامحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۳، ص۶۴۸). البته پیش از ایشان، مرحوم صفار در بصائر الدرجات نیز مشابه همین عنوان را انتخاب کرده که نشان می‌دهد همین برداشت را از روایات داشته است (ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۵۸). البته تفسير برخی علما در این مسئله متفاوت است (ر. ک: فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۲، ص۳۱۰).
  7. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۰۶.
  8. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۷: «يَا جَابِرُ إِنَّ فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ رُوحَ الْقُدُسِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ وَ رُوحَ الْحَيَاةِ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِرُوحِ الْقُدُسِ يَا جَابِرُ عَرَفُوا مَا تَحْتَ الْعَرْشِ إِلَى مَا تَحْتَ الثَّرَى ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ إِنَّ هَذِهِ الْأَرْبَعَةَ أَرْوَاحٌ يُصِيبُهَا الْحَدَثَانُ إِلَّا رُوحَ الْقُدُسِ فَإِنَّهَا لَا تَلْهُو وَ لَا تَلْعَبُ‌».
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۷؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۶. سند این روایت، صحیح است: «فَالسَّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ (ع) وَ خَاصَّةُ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ، جَعَلَ فِيهِمْ خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ: أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ‌، فَبِهِ عَرَفُوا الْأَشْيَاءَ؛ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْإِيمَانِ‌، فَبِهِ خَافُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ؛ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الْقُوَّةِ، فَبِهِ قَدَرُوا عَلى طَاعَةِ اللَّهِ؛ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحِ الشَّهْوَةِ، فَبِهِ اشْتَهَوْا طَاعَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَرِهُوا مَعْصِيَتَهُ؛ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْمَدْرَجِ الَّذِي بِهِ يَذْهَبُ النَّاسُ وَ يَجِيئُونَ وَ جَعَلَ فِي الْمُؤْمِنِينَ- أَصْحَابِ الْمَيْمَنَةِ- رُوحَ الْإِيمَانِ، فَبِهِ خَافُوا اللَّهَ؛ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْقُوَّةِ، فَبِهِ قَدَرُوا عَلى طَاعَةِ اللَّهِ؛ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الشَّهْوَةِ، فَبِهِ اشْتَهَوْا طَاعَةَ اللَّهِ؛ وَ جَعَلَ فِيهِمْ رُوحَ الْمَدْرَجِ الَّذِي بِهِ يَذْهَبُ النَّاسُ وَ يَجِيئُونَ».
  10. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۹-۶۸۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۴۷ و ۴۵۱.
  11. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۸۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۴.
  12. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۲۳-۳۲۵؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۴-۴۵۱. روایات این مجموعه، مستفیض است.
  13. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۸۱-۶۸۳؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۵۸-۴۵۵ و ۴۶۰-۴۶. روایات این موضوع، مستفیض‌اند.
  14. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۰۷.
  15. محمد بن على صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۱۳؛ همو، الخصال، ج۲، ص۵۲۸.
  16. محمد بن علی صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۲، ص۲۰۰.
  17. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۰۸.
  18. «از تو درباره روح می‌پرسند بگو روح از امر پروردگار من است» سوره اسراء، آیه ۸۵.
  19. ر. ک: علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۷۹.
  20. ر. ک: محمد بن علی صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۲۹.
  21. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۰۸.