ام‌الکتاب در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ام الکتاب یا به معنای کتابی است که اصل و اساس همه کتاب‌های آسمانی است و یا همان لوحی است که از آن به لوح محفوظ یاد می‌شود و از هرگونه تغییر و تبدیل و تحریفی محفوظ است و همه حقایق عالم و حوادث آینده و گذشته و همه کتاب‌های آسمانی در آن نوشته شده است. این کتاب یکی از منابع معرفتی ائمه (ع) است.

مقدمه

ام الکتاب یا به معنای کتابی است که اصل و اساس همه کتاب‌های آسمانی است و یا همان لوحی است که نزد خداوند از هرگونه تغییر و تبدیل و تحریفی محفوظ است؛ یعنی همان کتاب علم پروردگار است که همه حقایق عالم و حوادث آینده و گذشته و همه کتاب‌های آسمانی در آن درج شده است[۱].

معناشناسی

در قرآن مجید، جایگاه و خاستگاه قرآن و سایر کتاب‌های آسمانی به "ام الکتاب" و "لوح محفوظ" نسبت‌ داده شده است. واژه "امّ" در لغت به معنی اصل و اساس هرچیزی است و امّ الکتاب، به معنی کتابی است که اصل و اساس همه کتاب‌های‌ آسمانی است. واژۀ ام الکتاب در چند آیۀ قرآن کریم به کار رفته است: ﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ[۲]، ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ[۳] و ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ[۴]؛ ام الکتاب در آیۀ اول به معنای اصل کتاب است، یعنی آیات محکم قرآن، اصل قرآن است که متشابهات قرآن و سایر امور دین با رجوع به آن و استدلال بر مبنای آن محکم و استوار خواهد بود و در دو آیۀ بعدی به معنای لوح محفوظ است که همه چیز در آن ثبت و ضبط شده است. لوح محفوظ را ام الکتاب نامیده‌اند،؛ چراکه این لوح ریشه تمامی کتاب‌های آسمانی است و همه‌ کتاب‌های‌ آسمانی‌ از آن استنتاج می‌شوند[۵].

با توجه به آیات و روایات دو نوع لوح وجود دارد: لوح محفوظ که از آن به "ام الکتاب"، "کتاب مبین" "کتاب مکنون" هم تعبیر می‌شود و لوح محو و اثبات[۶].

حوادث جهان هستی دو مرحله دارند:

  1. مرحله قطعیت که هیچ‌گونه دگرگونی در آن راه ندارد، یعنی یک حادثه با تمام اسباب و علل آن نزد عالِم حاضر است و چون از تمام اسباب و علل و موانع آن حادثه و پیوندهای آن با گذشته و آینده آگاه است به طور قطع آن را می‌داند و خبر می‌دهد، در لسان آیات و روایات حوادث این مرحله در ام الکتاب یا لوح محفوظ ثبت شده است. به عبارتی دیگر، ام الکتاب یعنی لوحی که اولاً تمام حقایق و اسرار‌ جهان‌ در آن نقش شده است، ثانیاً ثابت و مصون از تغییر و زوال است و ثالثاً نزد خداست و عنداللهی. این کتاب از دسترس انسان‌های عادی خارج است و بنابر برخی تفاسیر تنها برخی از اولیای خداوند به تناسب جایگاه و منزلت خود می‌توانند به آن دسترسی داشته و به علومی ویژه دست یابند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌‌اند[۷].
  2. "مرحلۀ غیر قطعی"، یا به تعبیر دیگر "مرحله مشروط"، در این مرحله شخص از علل حوادث آگاه است، اما ممکن است تمام شرائط و موانع آن نزد او روشن نباشد و لذا نمی‌تواند به طور قطع از وقوع حوادث خبر دهد، اما به طور مشروط می‌تواند و این همان چیزی است که در لسان آیات و روایات از آن تعبیر به لوح محو و اثبات شده است[۸].

ذیل آیۀ ﴿وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ[۹]، امام صادق (ع) در رابطه با لوح محفوظ و علم خداوند می‌‌فرمایند: "هر امری را که خداوند اراده می‌کند، قبل از ایجاد آن در علمش موجود است. هیچ چیزی وجود پیدا نمی‌کند جز اینکه قبل از آن در علم الهی موجود بوده است"[۱۰].[۱۱]

تفاوت علم خداوند با علوم انبیاء و اولیاء در اینجا ظاهر می‌شود، یعنی علاوه بر اینکه علم خداوند ذاتی و مستقل است و علم معصومین اکتسابی و غیرمستقل، یکی جنبه قطعیت دارد و دیگری ندارد. از این رو اگر کسی به لوح محفوظ دست یابد و از آن آگاه گردد، گویا بر همه چیز عالم آگاه گشته است[۱۲].

ام الکتاب منبع علم اهل بیت

بدون شک علم پیامبر (ص) و همچنین علم ائمه (ع) علمی حقیقی و خدایی و از جانب خداست، این معنا در روایات مختلف با بیانات مختلفی مطرح شده است، از جمله روایاتی که علم امامان (ع) و پیامبر را مستند به علم کتاب یا کتاب مبین و یا ام الکتاب می‏‌نمایند. در واقع این روایات ریشه و اساس علم را در علم خدا می‌دانند که امامان (ع) به حسب وظایفی که بر عهدۀ آنها گذاشته شده از آن برخوردار شده‌اند؛ لذا باید دانست، یکی از منابع علوم امامان (ع)، آگاهی به لوح محفوظ یا ام الکتاب است. با توجه به آیۀ ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ[۱۳] و با توجه به آیۀ تطهیر که در مورد اهل بیت (ع) می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴] و روایات[۱۵]، روشن می‌شود مصداق بارز "مطهرون" که قادر به تماس با "کتاب مکنون" الهی ـ لوح محفوظ و یا ام الکتاب ـ هستند و از آن باخبرند، پیامبر و خاندان امامت و ولایت هستند. در همین رابطه امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «وَ أَنَا صَاحِبُ اللَّوْحِ الْمَحْفُوظِ أَلْهَمَنِی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْمَ مَا فِیه»[۱۶] و امام باقر (ع) از امام سجاد (ع) دربارۀ برخورداری اهل بیت (ع) از علم کلی می‌‌فرمایند: «مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ بَعْضَهُ مَا خَلَا النَّبِیَّ (ص) فَإِنَّهُ أَعْطَاهُ مِنَ الْعِلْمِ کُلَّهُ (...) وَ قَالَ لِمُحَمَّدٍ (ص): «أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا» فَهَذَا الْکُلُّ وَ نَحْنُ الْمُصْطَفَوْن»[۱۷] و امام رضا (ع) از امام صادق (ع) در رابطه با ام‌الکتاب که حقیقت قرآن در آن است نقل می‌فرماید: "آن حضرت در حالی که این آیه را تلاوت می‌فرمود: قرآن در ام‌الکتاب نزد ما بلند مرتبه و نفوذ ناپذیر است، می‌فرمود: علی بن ابی‌طالب (ع) است"[۱۸]. یعنی حقیقت قرآن همان حقیقت علی ابن ابی‌طالب (ع) است که ام‌الکتاب و لوح محفوظ می‌باشد؛ لذا قرآن کریم می‌فرماید: انسان‌های پاک شده از تمامی آلودگی‌های اعتقادی، علمی، اخلاقی و روحی که خداوند ایشان را پاک کرده است به کتاب مکنون که حقیقت قرآن در آن است راه پیدا می‌کنند[۱۹].

بنابراین امامان (ع) از حقیقتی برخوردارند که با آن، احاطۀ علم حضوری به مراتب علم فعلی خداوند (خزائن غیب الهی و لوح محفوظ یعنی کتاب مبین، ام‌الکتاب، کتاب مکنون و لوح محو و اثبات) دارند[۲۰].

منابع

پانویس

  1. دشتی، سید محمود، ام الکتاب، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۳۸۰.
  2. «اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند» سوره آل عمران، آیه ۷.
  3. «خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.
  4. «و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۴.
  5. ر.ک: منصورنژاد، محمد، وحی، ص۵.
  6. ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه.
  7. ر.ک: هاشمی، سید علی، جایگاه امامت از دیدگاه اصحاب ائمه؛ منصورنژاد، محمد، وحی، ص۵؛ مطهری، مجتبی، علم لدنی، فصلنامه رهیافت انقلاب اسلامی، ش ۳، ص۷۵.
  8. ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳.
  9. «و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است» سوره زخرف، آیه ۴.
  10. «إِنَّ اللَّهَ یُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مَا یَشَاءُ وَ یَمْحُو مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ مَا یَشَاءُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ وَ قَالَ فَکُلُّ أَمْرٍ یُرِیدُهُ اللَّهُ فَهُوَ فِی عِلْمِهِ قَبْلَ أَنْ یَصْنَعَهُ لَیْسَ شَیْ‏ءٌ یَبْدُو لَهُ إِلَّا وَ قَدْ کَانَ فِی عِلْمِهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَبْدُو لَهُ مِنْ جَهْلٍ»؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۸۱.
  11. معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۴۶.
  12. ر.ک: غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳.
  13. «که این قرآنی ارجمند است، در نوشته‌ای فرو پوشیده که جز پاکان را به آن دسترس نیست.» سوره واقعه، آیه ۷۷ ـ ۷۹.
  14. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  15. تفسیر برهان، ج ۳، ص۳۰۹ ـ ۳۲۵.
  16. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ٢۶، ص۴.
  17. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۶، ص۶۴.
  18. «عن محمد بن علی بن جعفر، قال: سمعت الرضا (ع) و هو یقول: «قال أبو عبد الله (ع)، و قد تلا هذه الآیة: «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ»، قال: علی بن أبی طالب (ع)»؛ تفسیر برهان، ج ۴، ص۸۶۴، ح ۱ ـ ۹.
  19. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص۱۳۸؛ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ۲۹۳؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۴۳؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و حدیث، ص۱۳۱.
  20. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج۱، ص۱۳۸.