بحث:آیا معصوم در برخی موارد دچار سهو یا غفلت میشود؟ (پرسش)
نکته ارزیابی
@فرقانی و Bahmani: انتفای علم معصوم در هر موضوع و مصداقی میتونه یکی از دو مصداق باشه:
- انتفای علم فعلی به موضوع: مثلا کوبنده در منزل امام نزد امام نامعلوم است و بههمین دلیل از پشت در نام او را میپرسد، یا مثلا هنگام ورود به سرزمین کربلا، امام نام آن سرزمین را سؤال میکند، یا مسافری از شهر دوری میآید و امام از احوال شخصی یا قومی میپرسد. این نحو از انتفای علم فعلی امام، نزد ناآشنایان به جایگاه امامت اهل بیت (ع) «جهل» شمرده میشود، لکن کسی که «عارفاً بحقه» باشد، معتقد است پوشیدگی از نظر، ظاهری و موقتی است؛ زیرا «لو شاؤوا علموا» هستند، و جهل نسبی در واقع جهل نیست؛ بلکه جهل مطلق جهل است. به همین دلیل، اگر اسم برندگان جایزهای در کاغذی بنویسند و دست من بدهند تا اعلام کنم، اگر نظری در کاغذ نیاندازم علم فعلی ندارم، اما جهل مطلق هم ندارم، عرف، مرا عالم به برندگان میشمارند؛ هرچند علم من فعلی نیست و متوقف بر نظرافکندن است. لذا، این انتفای علم، منافاتی با علم شأنی ندارد، والعالم شأناً ليس بجاهل.
- انتفای علم فعلی و شأنی در مقطع زمانی خاص و بازگشت آن پس از مدتی: نام این انتفای علم «سهو» یا «غفلت» یا «نسیان» است. حال این سؤال مطرح است که آیا اینگونه از انتفای علم در امام جایز و متصور است؟
بنابر این هر دو موضوع مرتبط با بحث «علم امام» هستند. -- واسطی بحث ۳۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۴ (+0430)
@Wasity:
- موضوع اول گرچه مرتبط با علم امام است اما به سوال مرتبط نیست چون موضوع اول در مورد جهل است و سوال در مورد سهو و غفلت و این دو با هم فرق دارند
- موضوع دوم نیز اگر چه به سهو و غفلت باز می گردد اما عرض بنده این بود که بازگشت این سوال که آیا امام دچار سهو یا غفلت می شود یا نه به مساله عصمت و مصونیت امام از سهو، خطا، غفلت، اشتباه و نسیان است و جای طرح آن در آنجاست و اگر قرار است در علم بحث شود از باب این است که منشا عصمت را علم بدانیم که این هم اختلافی است.
--فرقانی (بحث) ۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۱ (+0430)
- جای اصلی بحث سهو و غفلت در مساله عصمت امام است و ارتباط مستقیمی با بحث علم غیب امام ندارد مگر آنکه منشأ عصمت را علم بدانیم و از آن طریق در اینجا به این بحث بپردازیم که این موضوع نیز هم اختلافی است و هم در این پاسخ نیامده- لذا بهتر است این سوال به بانک سوالات عصمت منتقل شود نه علم غیب.
--فرقانی (بحث) ۲۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۳ (+0430)
@فرقانی و Bahmani: بنده معتقد هستم که علاوه بر ارتباط این بحث به عصمت ارتباط اساسی دارد به بحث علم امام از آن جهت که سهو یا نسیان نحوی از انحای انتفای علم امام است. لطفا سه منبع موجود رو مجددا مطالعه بفرمایید و اگر نکته ای استفاده نشده مجدد بهره بگیرید. -- واسطی بحث ۵ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۳ (+0430)
- بنده منکر ارتباط این بحث با علم امام نبودم بلکه عرضم این بود که این بحث اولا و بالذات به مساله عصمت باز می گردد و ثانیا و بالعرض به مساله علم امام ارتباط پیدا می کند و منظور از عرض هم عارض شدن بحث منشا عصمت است که برخی آن را علم می دانند. عرضم این نبود که بحث سهو و نسیان به هیچ عنوان با بحث علم امام مرتبط نیست. بالاخره جای اصلی این بحث یا در عصمت است و یا علم و متکلمین آن را در هر دو بحث تکرار نمی کنند.
- منابع کلامی ما این بحث را ذیل مساله عصمت امام ذکر کرده اند و ذکر این مساله در بحث علم امام اگر چه جایز است اما خلاف رویه متکلمان در سیر مباحث است.
- به هر حال فصل الخطاب در این موارد، نظر حاج آقا واسطی است.
- فارغ از این مباحث ما در این سوال به دنبال چه پاسخی هستیم؟ اگر می خواهیم ثابت کنیم که اعتقاد به عدم صدور سهو و نسیان از امام، غلو نیست، باید چاره ای برای نظریه مرحوم صدوق بیندیشیم چرا که اولا در این پاسخ لازم است اشاره به قول صدوق کنیم و او معتقدین به این نظریه را غالی می داند و از طرفی باید به قول دیگر امامیه که مخالف صدوق هستند هم اشاره کنیم. در نهایت اگر چه غالب امامیه با صدوق مخالفت کرده اند اما اشاره به قول مرحوم صدوق نیز در این خصوص کار ما را در برابر روشنفکران و مقصرین، سخت می کند و هدف ما را به طور کامل تامین نمی کند.
- منظور از سه منبع موجود چیست؟ منظور سه منبعی است که برای نوشتن پاسخ این سؤال استفاده شده و در صفحه اصلی موجود است. bahmani
پاسخ اجمالی
شبهه شیخ صدوق درباره سهو پیامبر و نقد آن
شبههای از طرف شیخ صدوق مطرح شده است با موضوع سهوالنبی و ایشان قائل است پیامبر نیز مانند سایر مردم دچار سهو میشود و در این زمینه نوشته است: "سهو پیامبر(ص) مانند سهو ما انسانها نیست، سهو ما از شیطان است؛ اما سهو نبی از سوی خدای رحمان است. خداوند پیامبر را به سهو میاندازد و این، یا به خاطر رحم به امت است که اگر مسلمانی سهو کرد و یا خواب ماند و نمازش قضا شد سرزنش نشود و یا بهخاطر این است که کسی در مورد پیامبر، توهم ربوبیت نداشته باشد و یا به این جهت است که مردم از این طریق بتوانند حکم سهو را یاد بگیرند" [۱].[۲]
به این شبهه پاسخهای مختلفی داده شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- اگر دلایلی که برای سهو پیامبر بیان شد صحیح بود لازمهاش این بود که اگر چنین مصلحتهایی مجوز سهو در پیامبر(ص) هست، باید موجب تجویز بسیاری از نواقص مانند لنگ بودن، کوری و... نیز بشود، چراکه اینها هم مستند به خداوند هستند و خداوند باید آنان را کور و لنگ قرار دهد تا بدین وسیله بر مردم رحم کند و کسی که دارای این عیب و نقصها باشد احساس ناراحتی و خجالت نکند.
- سهو ذاتاً نقص و کمبود است و به صرف اینکه موجب برطرف شدن عار از مردم میگردد، این نقیصه جبران نمیشود، زیرا اعمال تابع مصالح و مفاسد شخصی خودشان هستند. بهعبارت دیگر سهو از چیزهایی مانند دروغ نیست که اقتضای قبح و نقص را داشته باشد و در مواقعی و به خاطر مصلحتی مانند ضرورت یا دفع ضرر یا به خاطر تقیه، جایز باشد و آن مصلحت، قبح و نقص آن را جبران کند؛ بلکه سهو مانند ظلم، از نقصهای ذاتی است و نقص در مرتبه امامت محسوب میشود، بهطوری که هیچ چیزی نمیتواند قبح آن را رفع کند و هیچ مصلحتی نمیتواند نقص بودن آن را تدارک کند[۳].
- فراموشی کمبودی است برای پیامبر(ص) و آن را بر او عیب میگیرند و نباید با چیزی که عیب و عار را متوجه سیّد الانبیاء(ص) میکند از مردم دفع نقصان کرد.
- برای برطرف نمودن توهم ربوبیت راههای دیگر غیر از سهو و خواب ماندن وجود دارد و مسئله سهو و خواب ماندن، کسی را که در اثر اغوای شیطان در دام چنین گمانههای باطلی افتاده، از اعتقاد خویش باز نمیدارد[۴].
- تمام روایاتی که در آنها درباره سهو معصوم صحبت شده است خبر واحد و ضعیف السند هستند و حال آنکه در باب اصول و عقاید باید به حکم قطعی و عقل عمل شود و از طرف دیگر از نظر عقل محذوری وجود ندارد که امام(ع) واجد علم حضوری باشد[۵].[۶]
شبهه شیخ مفید و پاسخ آن
شیخ مفید، شبهه شیخ صدوق را رد میکند منتها برای سهوِ در عبادت تقسیمی بدین صورت بیان میکند: "سهو از عبادت ناشی از غلبه خواب تا اینکه وقت سپری شده و نماز قضاء شود با سهوی که ناشی از غیر خواب است فرق دارد. اولی جایز و بدون اشکال است، برخلاف دومی که جایز نیست و نوعی اشکال و عیب برای انسان تلقی میشود که میتوان از آن دوری کرد، به خلاف خواب که عیب و نقص محسوب نمیشود و هیچ بشری از آن جدا نیست".
در پاسخ به ایشان نیز گفته شده است این بیان شیخ مفید گرچه تقسیمی داخل تقسیم شیخ صدوق است، اما این نظریه نیز همان اشکالات را دارد زیرا همانگونه که میان سهو در بیان احکام و سهو در عبادت در اینکه هر دو عیب و نقص بوده و منافات با رتبه امامت دارند فرقی وجود ندارد، همین طور بین سهو در عبادت ناشی از خواب و غیر خواب تفاوتی وجود ندارد و ادعای تفاوت، دیدگاه شیخ مفید را قابل قبول نمیکند؛ بلکه ممکن است فوت شدن نماز به خاطر خواب ماندن، عیب و نقصش بیشتر از فوت شدن آن به خاطر سهو به غیر از خواب باشد با اینکه هر دو سهو هستند. شاهد بر این مطلب، روایاتی است که میگوید امام چشمش میخوابد اما قلبش نمیخوابد، محتلم نمیشود، خمیازه نمیکشد[۷].[۸]
پانویس
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰.
- ↑ ر.ک: نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص ۱۴۷؛ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ ر.ک: نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص ۱۴۷؛ محمد حسین مظفر، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۶.
- ↑ ر.ک: محمد حسین مظفر، پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۶.
- ↑ محمد باقر موحدی، ولایت و امامت، ص ۲۶۲؛ محمد حسین خراسانی، نخبة الکلام، فی معرفة الامام در ولایت، ص۶۱.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ «تنام عيناه و لا ينام قلبه»؛ کافی، ج١، ص٣٨٨.
- ↑ نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص ۱۴۷.