بحث:برادری امام علی با پیامبر خاتم در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نقل و استناد به حدیث اخوت

اخوت امیر المؤمنین (ع) با پیامبر را بیش از بیست صحابی نقل کرده‌اند مانند: علی بن ابی‌طالب، عمر بن خطاب، انس بن مالک، زید بن ابی‌اوفی، عبدالله بن ابی‌اوفی، ابن‌عباس، محدوج بن زید، جابر بن عبدالله، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عامر بن ربیعه، عبدالله بن عمر، ابو أمامه، زید بن ارقم، سعید بن مسیب، ابوبرزه، بلال بن حمامه، عامر بن واثله، عمار بن یاسر، عمرو بن العاص، زید بن وهب، عایشه، اسماء بنت عمیس و...[۱]. اصحاب شورا نیز که عبارت‌اند از: عبدالرحمان بن عوف، عثمان بن عفان، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام و سعد بن ابی‌وقاص کلام امیرالمؤمنین (ع) را در احتجاج به آن تأیید کردند[۲].

اخوت علی (ع) با پیامبر (ص) در کتاب‌های معتبر حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت در قرن‌های مختلف روایت شده است[۳]. شهرت و اعتبار حدیث مؤاخاه به گونه‌ای است که نظر شاعران در عصر صحابه و تابعین و پس از آن را به خود جلب کرده و آن را در قالب نظم آورده‌اند.

مورخان و سیره‌نویسان اسلامی هنگامی که به مسئله اخوت علی (ع) با پیامبر (ص) رسیده‌اند آن را از مسلمات تاریخی به شمار آورده‌اند[۴]. براین اساس، تردید در چنین مسئله‌ای برای انسان آگاه و منصف، روا نخواهد بود.

دلالت احادیث اخوت بر برتری امیرالمؤمنین (ع) بر دیگر صحابه نیز آشکار است، زیرا پیامبر (ص) در هر دو نوبت (قبل از هجرت و پس از آن) علی (ع) را برای خود برگزید و تأکید کرد که او در دنیا و آخرت برادر پیامبر (ص) خواهد بود. این گزینش ویژه، بیانگر آن است که تنها فرد شایسته در میان اصحاب پیامبر (ص) برای احراز اخوت با پیامبر (ص) علی بود، بدین سبب بود که او در مواقع مختلف از آن به عنوان یکی از مفاخر خویش نام می‌برد و این سخن پیامبر (ص) را یادآور می‌شد که اگر کسی مدعی آن شود، کذّاب خواهد بود[۵]. روزی امام بر منبر این حدیث را از پیامبر (ص) روایت کرد، فردی جسارت کرد و مدعی اخوت با رسول خدا شد، بی‌درنگ پریشان حال شد و به هلاکت رسید[۶].[۷]

پانویس

  1. الغدیر، ج۳، ص۱۶۴-۱۸۱.
  2. المناقب خوارزمی، ص۳۱۴.
  3. بحارالانوار، ج۳۸، ص۳۳۰-۳۴۸؛ غایة المرام، ج۵، ص۹۱-۱۲۸؛ الغدیر، ج۳، ص۱۶۴-۱۸۱؛ ینابیع المودة، ج۱، ص۶۷-۶۸.
  4. المراجعات، ص۲۱۴، مراجعه۳۴.
  5. مطالب السؤول، ص۸۷-۸۸.
  6. خصائص امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۱۰۱، حدیث ۶۷.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۴۳.