بحث:توقیع امام مهدی در کلام اسلامی
مقدمه
- کلمه "توقیع" به معنای پاسخها، سفارشها و دستورهای کتبی است که بزرگان، دولتمردان و پیشوایان در زیر سؤالها و درخواستهای کتبی زیردستان و پیروان مینویسند[۱][۲].
- امام زمان (ع) را توقیعاتی است که در منابع روایی، فقهی و تاریخی شیعه آمدهاند[۳]. دیگر امامان معصوم (ع) نیز توقیعاتی دارند؛ اما توقیعات امام زمان (ع) بیشتر است. در روزگار غیبت صغری شیعیان به واسطه چهار نایب خاص با امام (ع) در ارتباط بودند و مسائل خویش را مطرح میساختند و حاجتهای خود را درمیخواستند[۴].
- توقیعات امام زمان (ع) بیشتر نظر به این مسائل و درخواستها دارند. برای نمونه، در روایتی، راوی میگوید: نامهای نوشتم و پرسیدم که فرج- ظهور امام زمان (ع)- چه هنگام خواهد بود؟ در پاسخ آمد: تعیین کنندگان وقت دروغ میگویند[۵]. برخی توقیعات امام (ع) بی آنکه در پاسخِ نامهای یا درخواستی باشند، صادر شدهاند[۶]. چنین توقیعاتی درباره موضوعاتی همانند تأیید نواب و وکلا، افشای فریبکاریهای مدعیان دروغین امامت، طرد منحرفان و حفظ جان وکلا و شیعیاناند. امام (ع) در یکی از این توقیعات، علی بن محمد سمری- چهارمین نایب- را از فرا رسیدن زمان مرگش باخبر میکند و به او فرمان میدهد که کسی را به جای خود برنگزیند؛ زیرا غیبت کبری آغاز شده است[۷][۸].
- در روایات آمده است که خط امام زمان (ع) شباهتی بسیار به خط پدر والامقامش دارد[۹]. این راهی مناسب بوده است تا مخاطبان یقین کنند توقیعات از شخص امام (ع) است و بدین سان، احتمال جعل توقیع و فریب شیعیان از میان برود. توقیعات را شیعیان معتمد میدیدند و از آنها استنساخ میکردند یا محتوا را به ذهن میسپردند و برخی از آنها را بنا بر مصالحی میان عامه شیعه منتشر میساختند[۱۰][۱۱].
چگونگی صدور توقیعات
- روش نواب امام (ع) در روزگار غیبت صغری چنین بوده است که سؤالهای شیعیان را مینوشته و به حضرت مهدی (ع) تقدیم میکردهاند. امام (ع) به پارهای از سؤالها به صورت کتبی پاسخ میداده و به برخی دیگر به صورت شفاهی. نواب نیز گاه پاسخهای شفاهی امام (ع) را مینوشتهاند و به صورت کتبی به مردم میدادهاند. گاه امام (ع) بنابر مصالحی، به برخی سؤالها پاسخ نمیگفته است؛ چنان که در روایتی آمده است، کسی از امام (ع) خواست تا از خداوند فرزند پسری برایش بخواهد. امام به علم الهی میدانست که فرزند پسر نصیب او نمیشود و از این رو، به درخواست وی پاسخی نداد[۱۲][۱۳].
توقیع در عصر غیبت کبری
- بیشتر علمای شیعه بر آناند که توقیعات امام زمان (ع) منحصر به عصر غیبت صغری و نایبان خاص است. با این حال، برخی نیز معتقدند که امام (ع) در عصر غیبت کبری نیز نامههایی به بزرگان شیعه نوشته است. طبرسی- از علمای قرن ۶ ق.- دو نامه از آن حضرت به شیخ مفید را ذکر کرده است. این نامهها را شخص معتمدی به شیخ مفید رسانیده است؛ ولی نام او در روایت نیامده است. برخی محققان این نامهها را در شمار توقیعات امام زمان (ع) آوردهاند[۱۴].
- علامه بحرالعلوم در کتاب رجالی خود و آیت الله سید ابوالقاسم خویی در معجم رجال الحدیث در صحت این توقیعات تردید کردهاند؛ زیرا آنها را برای نخستین بار مرحوم طبرسی پس از گذشت صد سال از وفات شیخ مفید نقل کرده و پس از او نیز شاگردش ابن شهرآشوب از آنها یاد کرده است؛ اما شاگردان شیخ مفید مانند سید مرتضی، نجاشی و شیخ طوسی با اینکه تألیفات فراوانی داشتهاند، از چنین توقیعاتی سخن نگفتهاند. برخی علمای معاصر نیز معتقدند شیخ محمد کوفی شوشتری، پیامی از امام (ع) به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی رسانیده است که در شمار توقیعات است[۱۵][۱۶].
محتوای توقیعات
- توقیعات امام زمان (ع) موضوعات گوناگونی را در بردارند: اعتقادی، اخلاقی، سیاسی، فقهی و .... امام (ع) در توقیعات مبارک خویش، وظایف گوناگون شیعیان را در عصر غیبت کبری به تصویر کشیده است. در یکی از مهمترین توقیعات درباره رهبری شیعیان هنگام غیبت کبری آمده است: "در حوادثی که پیش روی شما است، به راویان حدیث ما رجوع کنید. آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم"[۱۷]. این توقیع شریف، از مستندات مهم فقه شیعی درباره وجوب رجوع به فقهای شیعه در احکام دینی هنگام غیبت کبری است. امام خمینی نیز برای اثبات ولایت فقیه در مسائل حکومتی از این روایت بهره گرفته است[۱۸][۱۹].
- در توقیعات، برخی ادعیه و زیارات نیز آمدهاند؛ از جمله چگونگی زیارت حضرت مهدی (ع) و دعا برای عصر غیبت. از این زیارات است: زیارت آل یاسین و دعای عصر غیبت[۲۰][۲۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: تاج العروس، ۵/ ۵۴۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 210.
- ↑ برای نمونه: بحارالانوار، ۲/ ۱۸۱ و ۵۰/ ۱۰۳، ۲۸۰ و ۳۰۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 210.
- ↑ همان، ۴۸۳؛ کمال الدین و تمام النعمة، ۲- ۱/ ۴۸۴.
- ↑ تاریخ الغیبة الصغری، ۴۳۴.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۴۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 210.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۱۶.
- ↑ تاریخ الغیبة، ۳۰؛ دائرة المعارف تشیع، ۵/ ۱۵۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 210.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی/ ۱۹۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 211.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 211.
- ↑ چشم به راه مهدی، ۹۸؛ فرهنگ نامه مهدویت، ۱۰۴ و ۱۰۵.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 211.
- ↑ الاحتجاج، ۲- ۱/ ۴۷۰.
- ↑ کتاب البیع، ۲/ ۴۷۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 212.
- ↑ الاحتجاج، ۲- ۱/ ۴۹۳؛ کمال الدین و تمام النعمة، ۲- ۱/ ۵۱۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 212.