بحث:عصمت پیامبران در حدیث

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در مناظره‌ای که مأمون تشکیل داده بود سؤالات متعددی درباره عصمت پیامبران مطرح شد و امام رضا (ع) همه شبهاتی را که با توجه به ظاهر بعضی از آیات قرآن درباره عصمت انبیاء وجود داشت جواب دادند. از ابتدای این حدیث و با توجه به اقراری که مأمون و علمای اهل سنت از امام رضا (ع) درباره اعتقاد به عصمت انبیاء گرفتند معلوم می‌شود در بین اهل سنت معروف و مشهور بوده که ائمه به عصمت انبیاء اعتقاد دارند[۱]. مأمون به امام رضا (ع) گفت: آیا این سخن شماست که پیامبران معصوم‌اند؟ امام (ع) فرمودند: بله[۲]. علی بن محمد بن جهم از امام رضا (ع) پرسید آیا شما اعتقاد به عصمت پیامبران دارید؟ امام (ع) فرمود: «بله» و همچنین به وی فرمودند: از خدا بترس و به پیامبران گذشته نسبت گناه مده و قرآن را تفسیر به رأی نکن؛ خداوند پیامبرانش را عصمت داده تا امر الهی در زمین تمام باشد»[۳].

و درباره خطای حضرت آدم (ع) فرمودند: «آن خطا از صغیره‌های بخشیده‌شده‌ای است که قبل از نزول وحی بر پیامبران جایز است، اما هنگامی‌که خداوند ایشان را انتخاب کرد و پیامبر قرار داد معصوم بود و هیچ گناه صغیره و کبیره‌ای را انجام نمی‌داد»[۴].

و درباره حضرت یوسف (ع) و آیه ﴿وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ[۵] فرمودند: «یوسف (ع) معصوم بود و معصوم همّت به گناه نمی‌کند و گناه انجام نمی‌دهد»[۶].

امیرالمؤمنین (ع) درباره پیامبران فرمودند: «پیامبران الهی ظلم نمی‌کنند و دستور به ظلم نمی‌دهند، زیرا که معصوم و مطهرند»[۷]. و درباره حضرت مسیح (ع) فرمود: «نبوت را از وی نفی نمی‌کنم و او را از عصمت و کمال و تأیید خارج نمی‌سازم»[۸]. و درباره پیامبر (ص) فرمود: «رسول الله (ص) عبدی بود که خداوند او را به وحی اکرام کرد و عصمت بخشید»[۹]. و درباره آیه ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ[۱۰] فرمود: بدون اینکه محمد (ص) گناهی داشته باشد این آیه نازل شده است و همانا محمد (ص) در روز قیامت به خاطر هیچ گناهی مواخذه نمی‌شود»[۱۱]. و همچنین امام صادق (ع) درباره این آیه فرمود: «پیامبر هیچ گناهی نداشت و قصد هیچ گناهی را هم نکرد»[۱۲].

سعد بن عبدالله قمی می‌گوید: امام زمان (ع) در حالی‌که در دامن پدرش بود درباره پیامبران فرمود: «پیامبران کسانی هستند که خداوند آنها را با وحی و عصمت تأیید کرده است»[۱۳].

ابلیس به حضرت یحیی (ع) گفت: «برخی از انسان‌ها مثل تو معصوم هستند و من هیچ قدرتی بر آنها ندارم»[۱۴]. امام صادق (ع) درباره ابتلائات حضرت ایوب (ع) فرمود: «ایوب بدون اینکه گناهی داشته باشد مبتلا شد و همانا پیامبران گناه نمی‌کنند، زیرا معصوم هستند و مرتکب هیچ گناه کوچک و بزرگی نمی‌شوند»[۱۵].

علقمه از امام صادق (ع) درباره قبول شهادت روایت می‌کند که: «اگر شهادت گناهکاران پذیرفته نشود، فقط باید شهادت انبیاء و اوصیاء را پذیرفت، زیرا ایشان معصوم هستند»[۱۶].[۱۷]

عصمت انبیا از دیدگاه روایات

در لسان روایات برای بیان حقیقت عصمت، الفاظ و تعابیر گوناگونی کار رفته که واژه «عصمت» نیز یکی از آنها است، چنانکه پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «من و علی و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم»[۱۸]. امیرمؤمنان علیه نیز با اشاره به این حقیقت که خدای حکیم را نشاید که به اطاعت و پیروی همه جانبه از کسی فرمان دهد که از آلوده شدن به گناه در امان نیست، می‌فرماید: «دلیل آنکه خداوند مردم را به اطاعت همه جانبه از پیامبر می‌خواند آن است که وی پاک و معصوم است و به گناه فرمان نمی‌دهد».[۱۹]

پیامبر گرامی اسلام(ص) و امیرمؤمنان(ع) نیز، افزون بر این واژه، تعابیر دیگری به کار می‌برند که در رسایی و گویایی چیزی از آن کم ندارد چنان که پیامبر اکرم(ص) در تفسیر آیه تطهیر می‌فرماید: «من و اهل بیتم از گناه پیراسته ایم»[۲۰]. از امیرالمؤمنین علی(ع) به روایت شده که فرمود: «عبرت گرفتن از حوادث روزگار، میوه نگهداری از کارهای زشت به انسان می‌دهد»[۲۱]. همچنین از ایشان نقل شده که فرمود: «همانا تقوای الهی تو را در دنیا از آلودگی به گناهان باز می‌دارد»[۲۲]. اینها نمونه ای اندک از روایاتی است که پیشینه کاربرد واژه «عصمت» و اهمیت اعتقاد به آن را می‌نمایانند با این همه برای بهره‌گیری از معارف دینی نباید تنها از واژه‌هایی سراغ گرفت که به تدریج در معنای امروزی شان به کار رفته یا در این معانی رواج یافته‌اند. قرآن کریم نیز، بی‌آنکه واژه «عصمت» را به کار گیرد، با بیان‌های گوناگون دامان انبیا و اولیاء را از هرگونه گناه و خطایی می‌زداید.[۲۳][۲۴]

منابع

پانویس

  1. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۹۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۵۳۵؛ الاحتجاج، ج۲، ص۴۲۶؛ التوحید، ص۴ و ۱۲۱؛ النور المبین، ص۱۴؛ تفسیر القمی، ج۲، ص۱۱۹؛ نورالثقلین، ج۱، ص۷۳۵.
  2. بحارالأنوار، ج۱۱، ص۷۸.
  3. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۷۰؛ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۷۲.
  4. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۱۹۶.
  5. «و بی‌گمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمی‌دید آهنگ او می‌کرد» سوره یوسف، آیه ۲۴.
  6. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۲۰۱؛ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۸۲؛ النورالمبین، ص۱۹۳؛ الفصول المهمة، ج۱، ص۴۴۲.
  7. نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۵؛ تفسیر البرهان، ج۴، ص۶۵۴؛ تفسیرالقمی، ج۲، ص۲۳۵؛ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۱۰۳.
  8. امالی شیخ طوسی، ص۱۳۷.
  9. الصوارم المهرقة، ص۶۴.
  10. «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  11. الاحتجاج، ص۱۱۱؛ ﴿لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا «تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۲.
  12. بحارالأنوار، ج۱۷، ص۸۹.
  13. الاحتجاج، ج۲، ص۲۷۳، ح۱؛ نوادر الأخبار، ص۱۱۶.
  14. بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۶۵.
  15. خصال، ج۲، ص۳۹۹؛ قصص الأنبیاء، ص۱۳۹؛ نورالثقلین، ج۳، ص۴۴۶؛ بحارالأنوار، ج۴۴، ص۲۷۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۶۶۳.
  16. أمالی صدوق، ص۱۰۲؛ هدایة الأمه، ج۸، ص۴۳۹؛ وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۳۹۵؛ قصص الأنبیاء، ص۲۰۳؛ بحارالأنوار، ج۱۰۱، ص۳۱۴.
  17. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۲۴۴.
  18. «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ»
  19. «إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ».
  20. معصوم. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹، «فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ مِنَ الذُّنُوبِ‌».
  21. غرر الحکم و درر الکلم، ج۲، ص۷۱، باب الاعتبار، «الِاعْتِبَارُ يُثْمِرُ الْعِصْمَةَ».
  22. غرر الحکم و دررالکلم، ج۲، ص۵۶۲، باب التقوی: «إِنَّ التَّقْوَى عِصْمَةٌ لَكَ فِي حَيَاتِكَ‌».
  23. ر.ک: پژوهشی در عصمت معصومان، ص۱۰۹۱۱۴ و ۱۶۰-۱۵۷ و ۲۰۷-۱۹۶ و. ۲۸۵-۳۰۶
  24. سازندگی، مهدی، عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن، ص ۱۲۷.