سوء عاقبت
(تغییرمسیر از بدعاقبتی)
مقدمه
از مواردی که اهل دل بسیار بر آن پای میفشارند؛ دعاء برای عاقبت نیک است.
یکی از اذکار و دعاهای دائمی آنان که بر خواندن آن مداومت مینمایند، این دعاست که: « اللَّهُمَ اجْعَلْ عَاقِبَةَ أمرنا خَيْرَاً» [۱].
کوتاهسخن آنکه حُسن عاقبت از مهترین نعمتهای الهی است؛ همانگونه که سوء عاقبت هم در شمار بدترین کیفرهای حضرت حق قرار دارد[۲].
معانی سوء عاقبت
- "سوء عاقبت" چندین معنی دارد. در اینجا به شماری از این معانی اشاره میکنیم:
- ذلّت در دنیا بعد از عزّت در آن، و بازستاندن نعمتها پس از حصول آن: قرآن کریم در بسیاری از آیات خود، بندگان حضرت حق را از این امر ترسانیده؛ از نزدیک شدن به عوامل آن بازداشته است. در شمار این آیات است: ﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ﴾[۳] و نیز این آیه: ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ﴾[۴].
- مبتلا شدن به کفر و فسق بعد از ایمان و تقوی : روشن است که این مورد، در شمار بدترین مصادیق همان شماره پیشین است. قرآن کریم میفرماید: ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ﴾[۵]. پس از این، چند داستان و حکایت در این زمینه ذکر خواهد شد.
- خارج شدن از دنیا بدون ایمان، و یا بهمراه فسق: حضرت حق میفرماید: ﴿فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ﴾[۶]. چه بسیار سخنان کفرآمیز و یا فسق آمیز، که لحظاتی پیش از مرگ از زبان بعضی از مردمان شنیده شده است! روایات بسیاری به این نکته اشاره مینماید که: شیطان با حیلههای گوناگون، بهنگام مرگ ایمان را از انسان باز میستاند؛ و اگر امدادخواهی از ولایت علوی و کمکستانی از معصومین (ع) نبود، وارد شدن به قبر در حالی که ایمان انسان به هدر نرفته باشد، سخت مشکل - بلکه غیر ممکن! – مینمود[۷].
عوامل سوء عاقبت
- گناه: بهویژه ظلم، بلکه تمامی انواع حق النّاس. حضرت حق در این رابطه فرموده است: ﴿ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ﴾[۸].
- صفات رذیله: خداوند میفرماید: ﴿قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ﴾[۹]. راز این مطلب، در آنست که صفات رذیلت - بهویژه دنیادوستی - مانع از آن است که انسان بمرگ خویش راضی شود، از اینرو فرشتگان مأمور مرگ، او را به زور از دنیا خارج میکنند. او هم از فرشتگان و حضرت حق - که آنان را به این کار مأمور نموده است- ناراضی بوده نسبت بدانان غضبناک خواهد بود. از اینرو در حالتی بر حضرت حق وارد میشود، که این صفات حجاب او شده مانع از درک عوالم والای آخرت میگردد. قرآن کریم به این نکته در این آیه اشاره فرموده است: ﴿كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ﴾[۱۰].
- ضعف ایمان: حضرت حق میفرماید: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ﴾[۱۱]. بر این اساس، اگر ایمان فقط در حد لقلقه زبانی باقی مانده در قلب رسوخ ننماید، یکایک دشمنان انسی و جنّی میتوانند آن را ربوده، انسان را از آن محروم نمایند. این مطلب به هنگام بروز مشکلات، صورتی شدیدتر مییابد؛ لحظات حضور مرگ در این شمار است، که چنانچه ایمان در نفس انسان جایگزین نشده باشد، شیطان آن را ربوده آدمی را بدون ایمان روانه آخرت میسازد[۱۲].
- شایان ذکر است که ایمان عقلی هم در این لحظات در معرض خطر قرار خواهد گرفت، تا بر سر ایمان زبانی چه آید!. آری! اگر ایمان بوسیله ریاضات و مجاهدتهای شرعی در قلب جای گیرد، در اینصورت در حفظ الهی بوده شیطان را بدان دسترسی نخواهد بود: ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ﴾[۱۳][۱۴].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ "پروردگارا! پایان کار ما را نیکو قرار ده!".
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۲۸.
- ↑ «و خداوند شهری را مثل آورد که در امن و آرامش بود، روزی (مردم) اش از همه جا فراوان میرسید آنگاه به نعمتهای خداوند ناسپاسی کرد و خداوند به کیفر آنچه (مردم آن) انجام میدادند گرسنگی و هراس فراگیر را به (مردم) آن چشانید» سوره نحل، آیه ۱۱۲.
- ↑ «بگو: در زمین گردش کنید و بنگرید که سرانجام گناهکاران چگونه بوده است؟» سوره نمل، آیه ۶۹.
- ↑ «و خبر آن کسی را برای آنان بخوان که (دانش) آیات خویش را بدو ارزانی داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پی او افتاد و از گمراهان شد» سوره اعراف، آیه ۱۷۵.
- ↑ «و داراییها و فرزندان آنان تو را به شگفتی نیفکند، جز این نیست که خداوند میخواهد آنان را در زندگی این جهان به عذاب افکند و در حالی که کافرند جانشان (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۵۵.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۲۹-۴۳۰.
- ↑ «سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آن را به ریشخند میگرفتند» سوره روم، آیه ۱۰.
- ↑ «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و داراییهایی که به دست آوردهاید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانههایی که میپسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوستداشتنیتر است پس چشم به راه باشید تا خداوند» سوره توبه، آیه ۲۴.
- ↑ «آری، بیگمان آنان در آن روز از پروردگارشان باز داشته خواهند بود» سوره مطففین، آیه ۱۵.
- ↑ «و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی میپرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار میدارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون میشود؛ در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است؛ این همان زیان آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۳۰-۴۳۱.
- ↑ «که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند چیرگی نیست چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش میدارند و بر کسانی که به او شرک میورزند» سوره نحل، آیه ۹۹-۱۰۰.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۳۱-۴۳۲.