سوء عاقبت در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

روایات مرتبط

  1. امام صادق (ع) می‌‌فرمایند: "خداوند پیامبران را بر نبوّتشان سرشته است، از این‌رو هیچگاه از دین خارج نخواهند شد؛ اوصیاء پیامبران را هم بر وصایتشان سرشته است، و باز از همینرو هیچگاه از دین خارج نخواهند شد؛ شماری از مؤمنین را نیز بر ایمان سرشته است، که هیچگاه از دین خارج نمی‌شوند. امّا برخی از مؤمنان تنها از ایمان قرضی برخوردارند، اینان اگر از خداوند درخواست نمایند و در این درخواستشان اصرار ورزند، با ایمان از دنیا خواهند رفت"[۱]؛
  2. ابو بصیر می‌گوید: از امام صادق (ع) درباره معنی آیه شریفه هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ[۲]، سؤال نمودم. حضرت فرمودند: "مردم شهر تو در این رابطه چه نظری دارند؟ گفتم: می‌گویند: منظور از "مستقَر" آنست که در رحم مادر قرار گیرد، و "مستودَع" آنست که در صُلب پدر بودیعت نهاده شود. حضرت فرمودند: به خطا رفته‌اند! "مستقر" آنست که ایمان در قلب استقرار یابد، از این‌رو هیچگاه از او ستانده نشود؛ و مُسْتَوْدَعٌ آنست که ایمان زمانی به او به ودیعه سپرده شود، آنگاه از او بازستانده شود. زبیر از اینان بود" [۳]؛
  3. "روزی که پیامبر اکرم (ص) در گذشت، زبیر شمشیر خود را کشید و گفت: آن را تا با علی بیعت نکنم در غلاف فرو نمی‌کنم!؛ پس از زمانی باز شمشیر خود را کشید و با آن، حضرت علی را هدف قرار داد!. زبیر در شمار کسانی بود که ایمان به او قرض داده شده بود، از این‌رو نخست در نور آن رفت، و پس از آن خداوند آن را از او بازستاند"[۴]؛
  4. امام صادق (ع) فرمودند: "بنده خداگاه صبح مؤمن است و شب کافر، و گاه صبح کافر است و شب مؤمن. به گروهی از مردم ایمان را به قرض می‌‌دهند، سپس آن را از آنان باز می‌گیرند؛ اینان "قرض داده شدگان" نامیده می‌‌شوند. آنگاه فرمود: فلان کس از اینان است" [۵]؛
  5. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: "خوشبختی واقعی آنست، که پایان کار انسان به سعادت انجامد؛ و بدبختی واقعی آنست، که پایان کار انسان به بدبختی انجامد" [۶]؛
  6. عیسی ابن مریم (س) به حواریانش فرمود: "با شما سخن حق می‌گویم! مردمان می‌گویند که ساختمان به سنگ نخستینش استوار است، و من اینچنین نمی‌گویم؛ حواریون گفتند: ای پیامبر خدا! پس چه می‌گوئی؟ ایشان فرمود: به درستی می‌‌گویم که آخرین سنگی که کارگر می‌‌نهد، همان اساس خانه است! ابوفروه توضیح داد: منظور آن حضرت، آنست که خاتمه کار هر فرد، مهمترین بخش زندگی اوست". [۷]؛
  7. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "مؤمن پیاپی و دائماً از سوء عاقبت خود ترسان و بیمناک است و یقین به رسیدن به بهشت ندارد، تا آن دم که گاهِ پرواز روحش فرارسد و ملک الموت بر او ظاهر شود"[۸][۹].

منابع

پانویس

  1. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَ اللَّهَ جَبَلَ النَّبِيِّينَ عَلَى نُبُوَّتِهِمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ الْأَوْصِيَاءَ عَلَى وَصَايَاهُمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ بَعْضَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْإِيمَانِ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ مِنْهُمْ مَنْ يُعِيرُ الْإِيمَانَ عَارِيَّةً فَإِذَا هُوَ دَعَا وَ أَلَحَّ فِي الدُّعَاءِ مَاتَ عَلَى الْإِيمَانِ»؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۲۲۰.
  2. «و اوست که شما را از یک تن پدید آورد، آنگاه آرامشگاه و ودیعه گاهی است» سوره انعام، آیه ۹۸.
  3. « عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: قُلْتُ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَالَ: مَا يَقُولُ أَهْلُ بَلَدِكَ الَّذِي أَنْتَ فِيهِ؟ قَالَ: قُلْتُ يَقُولُونَ: مُسْتَقَرٌّ فِي الرَّحِمِ وَ مُسْتَوْدَعٌ فِي الصُّلْبِ. فَقَالَ كَذَّبُوا الْمُسْتَقَرُّ مَا اسْتَقَرَّ الْإِيمَانُ فِي قَلْبِهِ فَلَا يُنْزَعُ مِنْهُ أَبَداً وَ الْمُسْتَوْدَعُ الَّذِي يُسْتَوْدَعُ الْإِيمَانَ زَمَاناً ثُمَّ يُسْلَبُهُ وَ قَدْ كَانَ الزُّبَيْرُ مِنْهُمْ»؛ بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۲۲۲.
  4. « عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ: إِنَّ الزُّبَيْرَ اخْتَرَطَ سَيْفَهُ يَوْمَ قُبِضَ النَّبِيُّ (ص) وَ قَالَ: لَا أَغْمِدُهُ حَتَّى أُبَايِعَ لِعَلِيٍ ثُمَّ اخْتَرَطَ سَيْفَهُ فَضَارَبَ عَلِيّاً فَكَانَ مِمَّنْ أُعِيرَ الْإِيمَانَ فَمَشَى فِي ضَوْءِ نُورِهِ ثُمَّ سَلَبَهُ اللَّهُ إِيَّاهُ»بحار الأنوار، ج ۶۹، ص ۲۲۳.
  5. « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَ الْعَبْدَ يُصْبِحُ مُؤْمِناً وَ يُمْسِي كَافِراً وَ يُصْبِحُ كَافِراً وَ يُمْسِي مُؤْمِناً وَ قَوْمٌ يُعَارُونَ الْإِيمَانَ ثُمَّ يُسْلَبُونَهُ وَ يُسَمَّوْنَ الْمُعَارِينَ ثُمَّ قَالَ: فُلَانٌ مِنْهُمْ»؛ بحار الأنوار، ج ۶۹، ص ۲۲۵.
  6. « عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ (ع) أَنَّ عَلِيّاً (ع) قَالَ: إِنَّ حَقِيقَةَ السَّعَادَةِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالسَّعَادَةِ وَ إِنَّ حَقِيقَةَ الشَّقَاءِ أَنْ يُخْتَمَ لِلْمَرْءِ عَمَلُهُ بِالشَّقَاءِ»؛ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۳۶۴.
  7. « قَالَ سَیِّدُنَا عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ (س) يَا مَعْشَرَ الْحَوَارِيِّينَ! بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ: إِنَّ النَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ الْبِنَاءَ بِأَسَاسِهِ وَ إِنِّي لَا أَقُولُ لَكُمْ كَذَلِكَ! قَالُوا: فَمَا ذَا تَقُولُ يَا رُوحَ اللَّهِ؟ قَالَ: بِحَقٍّ أَقُولُ لَكُمْ إِنَّ آخِرَ حَجَرٍ يَضَعُهُ الْعَامِلُ هُوَ الْأَسَاسُ. قَالَ أَبُو فَرْوَةَ: إِنَّمَا أَرَادَ خَاتِمَةَ الْأَمْرِ»؛ بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۶۴.
  8. « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لَا يَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ وَ لَا يَتَيَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّى يَكُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَكِ الْمَوْتِ لَهُ»؛بحار الأنوار، ج ۷۱، ص ۳۶۶.
  9. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۴۳۲-۴۳۵.