تعطیل حکومت اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اندیشمندان شیعه در دوره غیبت به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  1. نظریه‌پردازان حکومت اسلامی در دوره غیبت؛
  2. نظریه‌پردازان تعطیل حکومت در عصر غیبت.

دسته دوم بر اساس دلایل کلامی و روایات، به نفی حکومت غیر معصوم(ع) پرداخته‌اند.

در نقد این نظریه باید گفت که: هر چند در زمان حضور امام معصوم(ع) و امکان دسترسی به ایشان، حاکمیت دیگران مشروعیت نخواهد داشت، ولی در عصر غیبت باید فقیهان عادل و کاردان، حکومت را بر عهده گیرند؛ زیرا بر اساس دلایل امامت و هدف خلقت، خداوند رضای به تعطیل هیچ‌یک از وظایف امام(ع) نیست و چنین مضمونی به صراحت در آیات و روایات بسیاری همچون حدیث سلیم بن قیس از حضرت علی(ع) بیان شده است. بنابراین محرومیت از فیض وجود معصومین(ع) سبب آن نمی‌شود که شیعیان از آن مقدار برکاتی که ممکن است با راهنمایی و یا تعیین نماینده عام افاضه شود، هم محروم باشند. همچنین صفت‌های ویژه‌ای چون علم مطلق و عصمت معصومین(ع) در تمام شؤون، موجب انحصار اجرای احکام و ولایت در حکومت به مقداری که برای جامعه مفید است، به پیامبر(ص) و امام(ع) نمی‌شود. چنان‌که در روایاتی، اشخاص به مساعدت و محبت به دیگران حتی در نظام جور ترغیب شده‌اند و از آنان با عنوان «اولیاءاللّه» یاد شده است.

اعطای لقب «اولیاءاللّه» در روایت امام هشتم(ع) بنابر نقل صدوق در «المقنع فی الفقه» به کسانی که با وجود تحریم نظام حاکم در درون آن به محبت و دستگیری اولیای خدا می‌پردازند، می‌تواند منزلت و جایگاه مجاهدان در راه خدا را تداعی کند. جاذبه این واژه و امتیاز بزرگ الهی یعنی در زمره اولیای خدا قرار گرفتن خود می‌تواند به عنوان یک انگیزه مؤثر در بسیج نیروها به سمت عملی که موجب کسب چنین افتخاری می‌شود، به شمار آید[۱].[۲]

منابع

پانویس

  1. فقه سیاسی، ج۸، ص۲۵ – ۳۰.
  2. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۳۷۵.