تفسیر مأثور از امام علی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

صدوق با سند متصل حدیثی را از امام حسن عسکری (ع) در تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ آورده که در ضمن آن نقل شده است: مردی از علی بن الحسین (ع) معنای ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ را پرسید. آن حضرت فرمود: پدرم از برادرش حسن روایت کرد که مردی در محضر امیر مؤمنان برخاست و عرض کرد: ای امیر مؤمنان، مرا از معنای ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۱]آگاه کن‌؟ امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: «إِنَّ قَوْلَكَ اللَّهُ أَعْظَمُ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ الِاسْمُ الَّذِي لَا يَنْبَغِي أَنْ يُسَمَّى بِهِ غَيْرُ اللَّهِ وَ لَمْ يَتَسَمَّ بِهِ مَخْلُوقٌ فَقَالَ الرَّجُلُ فَمَا تَفْسِيرُ قَوْلِهِ اللَّهُ قَالَ هُوَ الَّذِي يَتَأَلَّهُ إِلَيْهِ عِنْدَ الْحَوَائِجِ وَ الشَّدَائِدِ كُلُّ مَخْلُوقٍ عِنْدَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ مِنْ جَمِيعِ مَنْ هُوَ دُونَهُ وَ تَقَطُّعِ الْأَسْبَابِ مِنْ كُلِّ مَنْ سِوَاهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ كُلَّ مُتَرَئِّسٍ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا وَ مُتَعَظِّمٍ فِيهَا وَ إِنْ عَظُمَ غِنَاؤُهُ وَ طُغْيَانُهُ وَ كَثُرَتْ حَوَائِجُ مَنْ دُونَهُ إِلَيْهِ فَإِنَّهُمْ سَيَحْتَاجُونَ حَوَائِجَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهَا هَذَا الْمُتَعَاظِمُ وَ كَذَلِكَ هَذَا الْمُتَعَاظِمُ يَحْتَاجُ حَوَائِجَ لَا يَقْدِرُ عَلَيْهَا فَيَنْقَطِعُ إِلَى اللَّهِ عِنْدَ ضَرُورَتِهِ وَ فَاقَتِهِ حَتَّى إِذَا كَفَى هَمَّهُ عَادَ إِلَى شِرْكِهِ أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: ﴿قُلْ أَرَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتَاكُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ أَغَيْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ بَلْ إِيَّاهُ تَدْعُونَ فَيَكْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَيْهِ إِنْ شَاءَ وَتَنْسَوْنَ مَا تُشْرِكُونَ[۲] فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِعِبَادِهِ أَيُّهَا الْفُقَرَاءُ إِلَى رَحْمَتِي إِنِّي قَدْ أَلْزَمْتُكُمُ الْحَاجَةَ إِلَيَّ فِي كُلِّ حَالٍ وَ ذِلَّةَ الْعُبُودِيَّةِ فِي كُلِّ وَقْتٍ فَإِلَيَّ فَافْزَعُوا فِي كُلِّ أَمْرٍ تَأْخُذُونَ فِيهِ وَ تَرْجُونَ تَمَامَهُ وَ بُلُوغَ غَايَتِهِ فَإِنِّي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أُعْطِيَكُمْ لَمْ يَقْدِرْ غَيْرِي عَلَى مَنْعِكُمْ وَ إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَمْنَعَكُمْ لَمْ يَقْدِرْ غَيْرِي عَلَى إِعْطَائِكُمْ فَأَنَا أَحَقُّ مَنْ سُئِلَ وَ أَوْلَى مَنْ تُضُرِّعَ إِلَيْهِ فَقُولُوا عِنْدَ افْتِتَاحِ كُلِّ أَمْرٍ صَغِيرٍ أَوْ عَظِيمٍ- ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ أَيْ أَسْتَعِينُ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ بِاللَّهِ الَّذِي لَا يَحِقُّ الْعِبَادَةُ لِغَيْرِهِ الْمُغِيثِ إِذَا اسْتُغِيثَ الْمُجِيبِ إِذَا دُعِيَ الرَّحْمَنِ الَّذِي يَرْحَمُ بِبَسْطِ الرِّزْقِ عَلَيْنَا الرَّحِيمِ بِنَا فِي أَدْيَانِنَا وَ دُنْيَانَا وَ آخِرَتِنَا خَفَّفَ عَلَيْنَا الدِّينَ وَ جَعَلَهُ سَهْلًا خَفِيفاً وَ هُوَ يَرْحَمُنَا بِتَمَيُّزِنَا»[۳]؛

همانا سخن تو که می‌گویی «الله»، بزرگ‌ترین نام از نام‌های خدای عزّ و جلّ است و آن نامی است که جز خدا سزاوار نیست که با آن نام برده شود و هیچ مخلوقی به آن نامگذاری نشده است. آن مرد گفت: پس تفسیر قول او که فرموده است «الله» چیست‌؟ فرمود: او کسی است که هر مخلوقی وقتی در نیازها و سختی‌ها امیدش از هرکسی جز او قطع و دستش از هر سببی جز او کوتاه می‌شود، به سوی او روی می‌آورد و به او پناه می‌برد؛ زیرا هرکس در این دنیا ریاست پذیرفته و خود را بزرگ تصور کرده، هرچند بی‌نیازی و سرکشی‌اش بزرگ و نیازهای افراد به او زیاد باشد، برای افراد و خود او نیازهایی پیش خواهد آمد که برای رفع آن قدرت ندارد و در وقت ضرورت و بی‌چارگی‌اش، از غیر خدا بریده و به خدا روی می‌آورد، تا وقتی که گرفتاری و اندوهش برطرف شد، به شرکش برمی‌گردد. آیا نشنیده‌ای که خدای عز و جل می‌فرماید: «بگو به نظر شما آیا اگر عذاب خدا بر شما وارد شود، یا روز قیامت شما را دریابد، آیا جز او را می‌خوانید پاسخ دهید اگر راست می‌گویید؟! بلکه تنها او را می‌خوانید؛ پس اگر بخواهد، آنچه را برای رفع آن دعا می‌کردید، برطرف می‌کند و آنچه را شریک قرار می‌دادید، فراموش می‌کنید». پس خدای عزّ و جلّ به بندگانش فرموده است: ای نیازمندان به رحمتم، همانا نیاز به خود را در هرحالتی و ذلّت بندگی را در هر وقتی ملازم شما کرده‌ام؛ پس در هر کاری که وارد می‌شوید و تمام شدن و رسیدن به انتهای آن را امید دارید، به من پناه آورید؛ زیرا اگر من بخواهم به شما عطا کنم، هیچ‌کس غیر از من بر منع آن از شما قدرت ندارد و اگر بخواهم از شما منع کنم، هیچ‌کس جز من بر اعطای آن به شما قدرت ندارد؛ پس من شایسته‌ترین کسی هستم که باید از او سؤال شود و اولی‌ترین کسی هستم که باید به درگاه او تضرّع شود؛ پس در وقت شروع هر کار کوچک و بزرگی بگویید:

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ یعنی کمک می‌طلبم بر این کار از خدایی که عبادت برای غیر او شایسته نیست؛ کسی که وقتی به او استغاثه و از او کمک خواسته شود، به فریاد می‌رسد و وقتی خوانده شود، اجابت می‌کند؛ بخشنده‌ای که با گستردن روزی به ما رحم می‌کند؛ در دین، دنیا و آخرتمان نسبت به ما مهربان است؛ دین را بر ما سبک کرده و آن را آسان و سبک قرار داده و با جدا کردن ما از دشمنانش، به ما رحم می‌کند».

در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) نیز در پایان حدیثی دال بر کراهت ترک ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ در کارها، آمده است: عبد الله بن یحیی عرض کرد: یا امیر المؤمنین، تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ چیست‌؟ امیر المؤمنین علی (ع) فرمود:

« إنَّ الْعَبْدَ إذا اَرادَ اَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلاً فَيَقُولُ: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ أي بِهذَا الاِسمِ أعمَلُ هذَا العَمَلَ، فَكُلُّ أمرٍ يَعمَلُهُ يَبدَأُ فيهِ ب‍ ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَإِنَّهُ يُبارَكُ لَهُ فيهِ »[۴]؛ همانا بنده وقتی که بخواهد [نوشته‌ای را] قرائت کند یا عملی را انجام دهد، می‌گوید: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ یعنی با این نام این عمل را انجام می‌دهم؛ پس هر عملی را که انجام می‌دهد؛ اگر با ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ آغاز کند، حتما آن عمل برکت داده خواهد شد».

در تفسیر ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۵] نیز سخن مفصّلی از آن حضرت نقل شده که به ذکر آدرس آن اکتفا می‌شود [۶].

برخی دیگر از تفسیر و تأویل‌های آن حضرت را در مصادر زیر بنگرید[۷].[۸]

منابع

پانویس

  1. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  2. «بگو مرا آگاه سازید، چنانچه عذاب خداوند، یا رستخیز شما را دریابد، اگر راست می‌گویید آیا جز خداوند را می‌خوانید؟ (نه) بلکه تنها او را می‌خوانید و او اگر بخواهد رنج و بلای شما را از میان برمی‌دارد و (در آن حال) آنچه را شریک (خداوند) می‌دانید فراموش می‌کنید» سوره انعام، آیه ۴۰-۴۱.
  3. صدوق، التوحید، ص۲۳۱ و ۲۳۲، ح۵.
  4. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۰۹، آخر ح۱۱.
  5. «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.
  6. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۱۵-۱۱۷، ح۱۸.
  7. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۲۲، ح۳۹، ص۱۶۲، ح۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۳، ص۲۲۰، ح۲۱؛ ج۵، ص۱۷۴؛ ج۱۰، ص۶۰، ح۴؛ ج۵۱، ص۵۷، ح۴۸؛ ج۵۳، ص۶۰، ح۴۸ و ص۸۱، ح۸۶؛ ج۹۲، ص۱۰۵.
  8. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۵۸-۶۱.