تولی و تبری در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
تولی و تبری در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | تولی - تولی در لغت -تبری - تبری در لغت |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
تولی و تبری در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل شکوری در کتاب «فقه سیاسی اسلام» در اینباره گفته است:
«“تولّی” با واژههای ولی، ولاء، ولایت، مولی و مشابه آنها همریشه میباشد. استاد شهید مرتضی مطهری بررسی نسبتاً جامعی از این کلمات دارد که نقل میشود: ولاء، ولایت (به فتح واو)، ولایت (به کسر واو)، ولی، مولی، اولی و امثال اینها همه از ماده “ولی” - و، ل، ی - اشتقاق یافتهاند. این واژه، از پر استعمالترین واژههای قرآن کریم است که به صورتهای مختلفی به کار رفته است، میگویند در ۱۲۴ مورد به صورت “اسم” و ۱۱۲ مورد در قالب “فعل” در قرآن کریم آمده است.
معنای اصلی این کلمه، همچنانکه راغب در مفرداتالقرآن گفته است این است که: دو چیز آنچنان در کنار هم قرار گیرند که فاصلهای در کار نباشد؛ یعنی اگر دو چیز آنچنان به هم متّصل باشند که هیچ چیز دیگر در میان آنها نباشد ماده “ولی” استعمال میشود؛ مثلاً اگر چند نفر پهلوی هم نشسته باشند و ما بخواهیم وضع و ترتیب نشستن آنها را بیان کنیم میگوییم: زید در صدر مجلس نشسته است ویلیه عمرو و یلی عمرو و بکر، یعنی بلافاصله در کنار زید عمرو نشسته است و در کنار عمرو بدون هیچ فاصلهای بکر نشسته است.
به همین مناسبت طبعاً این کلمه در مورد قرب و نزدیکی به کار رفته است، اعم از قرب مکانی و قرب معنوی و باز به همین مناسبت در مورد دوستی و یاری، تصدّی امر، تسلط و معانی دیگر از این قبیل، استعمال شده است، چون در همه اینها نوعی مباشرت و اتصال وجود دارد.
راغب راجع به خصوص کلمه “ولایت” از نظر موارد استعمال میگوید: ولایت (به کسر واو) به معنای نصرت است و اما ولایت (به فتح واو) به معنی تصدّی و صاحب اختیاری یک کار است و گفته شده است که معنای هر دو یکی است و حقیقت آن همان تصدّی و صاحب اختیاری است.
راغب راجع به کلمه ولی و کلمه مولی میگوید: این دو کلمه نیز به همان معناست، چیزی که هست گاهی مفهوم اسم فاعلی دارند و گاهی مفهوم اسم مفعولی”[۱]. مرحوم مطهری آنگاه ولایت را نخست به دو قسمت: “ولاء منفی” و “ولاء اثباتی تقسیم میکند و میگوید: “منظور از “ولاء منفی” عدم پذیرش دوستی، سرپرستی و حکومت و تسلط کفّار بر مسلمین است، و منظور از “ولاء اثباتی” نیز ولایت مورد قبول و مثبت جامعه اسلامی و ائمه آن جامعه میباشد”. و آنگاه میگوید: “ولایت به مفهوم دوم دارای چهار بعد از این قرار است:
- ولاء محبت یا ولاء قرابت؛
- ولاء امامت و پیشوایی به مفهوم مرجعیت دینی؛
- ولاء زعامت و رهبری اجتماعی و سیاسی؛
- ولاء تصرف یا ولایت معنوی و تکوینی که خود بالاترین مراحل ولایت است”.
اینها معانی “ولی” و ولایت است و کلمه “تولّی” نیز همخانواده و همریشه ولایت میباشد و لذا قهراً دارای معنایی مثل و یا مشابه آن است.
“تولّی” از باب “تفعّل” و به مفهوم “پذیرش ولایت” میباشد. و در فرهنگ عقیدتی اسلام منظور از آن این است که انسان “ولایت خدا” و پیامبران او را بپذیرد و بعد از پیامبران، ولایت ائمه معصومین و اولیاء الله را قبول کند و در زمان غیبت نیز ولایت فقهای جامعالشرایط و عادل را بپذیرد و نیز با هر فرد، جریان و نظام سیستمی که دوست خدا و رسول و ائمه و مؤمنان باشند، دوست باشند. این مفهوم منفرد کلمه “تولّی” است و اما کلمه “تبرّی” چه معنایی دارد؟
“تبرّی” به معنای دوریجستن از یک چیز و حالت و بریبودن از شیء مخصوص را گویند و در فرهنگ مذهبی و عقیدتی اسلام، منظور از آن کینهداشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکة الله و ائمه و مؤمنان و دوریجستن از آنان میباشد»[۲]
پانویس
- ↑ خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت، ص۳۳۷ (مقاله ولاءها و ولایتها).
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۴۳۰.