جنگ مؤته در تاریخ اسلامی
مقدمه
پیامبر اکرم(ص) تصمیم گرفت امنیت را در شمال جزیرة العرب گسترش دهد و مردم آن سامان را به اسلام فراخواند و به سوی شام حرکت کند. به همین دلیل حارث بن عمیر أزدی را نزد حارث بن ابوشمر غسانی فرستاد که شرحبیل بن عمرو غسانی با وی درگیر شد و او را کشت. در همین برهه رسول خدا(ص) گروهی از مسلمانان را برای تبلیغ اسلام اعزام کرد، ولی اهالی منطقه «ذات اطلاح» (ناحیهای از شام) با حمله به این گروه آنان را به قتل رساندند. با رسیدن خبر کشتهشدن آنها به پیامبر(ص)، حضرت از این رخداد فوق العاده متأثّر شد و مسلمانان را جهت حرکت به آن سامان فراخواند و سپاهی مرکب از سه هزار رزمنده مهیا نمود و زید بن حارثه، جعفر بن ابوطالب و عبداللّه بن رواحه را به فرماندهی این سپاه گمارد که در نبودن هریک، دیگری جای وی را بگیرد و در جمع آنان به ایراد سخن پرداخت و فرمود: با نام خدا نبرد کنید... آنان را به اسلام دعوت نمایید... اگر این کار را انجام دادند، از آنها بپذیرید و از کشتن آنها صرفنظر کنید... و اگر پذیرای اسلام نشدند دشمنان خدا و دشمنان خود را، که در شام بهسر میبرند، از دم تیغ بگذرانید، در آن سامان به جمعی راهب برمیخورید که در صومعهها از مردم کناره گرفتهاند، متعرض آنان نشوید. کسانی نیز هستند که به شیطان سرسپردهاند، سر از تن آنان برگیرید. زنان و کودکان شیرخوار و پیران سالخورده را به قتل نرسانید، هیچ نخل و درختی را نبرید و خانهای را ویران نسازید.[۱] سپس رسول اکرم(ص) تا ثنیة الوداع آنان را بدرقه کرد. هنگامی که سپاه مسلمانان به منطقه «مشارق» رسید ناگهان با انبوه سپاه روم و سازوبرگ آنان، که بالغ بر دویست هزار تن بودند، روبهرو شدند. ازاینرو، مسلمانان به سمت موته تغییر مسیر دادند و به نبرد با دشمن مصمّم گشتند؛ ولی به علل و اسباب متعددی، آثار شکست در سپاه مسلمانان پدیدار شد و هرسه فرمانده به شهادت رسیدند. از جمله عوامل شکست آنان ناآشنایی با منطقه و دوری از مرکز پشتیبانی بود و از سویی، نبرد آنان جنبه تهاجمی داشت؛ ولی جنگ رومیان با آن تعداد انبوه، صرفا دفاعی بود، افزون بر اینکه در مهارت جنگی نیز با یکدیگر تفاوت داشتند. سپاهیان روم از قدرتی سازمان یافته برخوردار بودند و در جنگهای سخت شرکت کرده بودند ولی شمار سپاه نوپای مسلمانان کم و مهارت آنها اندک بود.[۲] رسول خدا(ص) از کشته شدن جعفر بن ابوطالب سخت متأثر گشت و به شدّت بر او گریست و در خانه جعفر حضور یافت و به افراد خانواده او تسلیت گفت و فرزندانش را مورد تفقّد و دلجویی قرار داد و با آنان احساس همدردی نمود چنانکه غم از دستدادن زید بن حارثه نیز آن بزرگوار را بسیار اندوهگین ساخت.[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ مغازی، ج۲، ص۷۵۸؛ سیره نبوی، ج۲، ص۳۷۴ مراجعه شود. جنگ موته در جمادی الاول سال هشتم هجری اتفاق افتاد.
- ↑ سیره نبوی، ج۲، ص۳۸۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۱، ص۵۴؛ مغازی، ج۲، ص۷۶۶؛ سیره حلبی، ج۳، ص۶۸.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۱ ص ۲۲۷.