حاسب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

واژه حساب به معنای شمارش است. شرافت آدمی را نیز حسب گویند از آن رو که انسان شریف به شمار می‌آید. حساب و حسْب به معنای کفایت نیز می‌آید[۱]. قرآن کریم در برخی آیات، حساب را به خداوند نسبت می‌دهد، مانند: ﴿فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ[۲]. به این معنا که شمارش اعمال آنها بر عهده ما است. و در برخی آیات، خداوند را حاسب یا حسیب می‌شمارد، مانند: ﴿كَفَى بِنَا حَاسِبِينَ[۳] و در شمارشگری ما بسنده‌ایم. در هشت آیه، خداوند را سریع الحساب ﴿وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ[۴] می‌شمارد. در برخی آیات نیز حسابرسی به گونه فعلی به خداوند نسبت داده شده است، مانند: ﴿يُحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ[۵]. خداوند آن را شمارش می‌کند. آیاتی از قرآن نیز، امر حسابرسی آدمیان را به خداوند منحصر می‌سازد، مانند: ﴿إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّي[۶]. در مجموع و به گونه‌های مختلف در نوزده آیه، آمر حسابرسی به خداوند نسبت داده شده است. با بررسی این آیات به دست می‌آید که حسابرسی خداوند در سه حوزه انجام می‌گیرد:

اول محاسبه در حوزه طبیعت و تکوین است: ﴿وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ حُسْبَانًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ[۷]. آیات ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاءً وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۸] و ﴿وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا[۹] نیز، حرکت ماه و خورشید و گذر شب و روز را مبنای شمارش معرفی می‌کند.

دومین حوزه شمارش، کردار آدمی است. آیه ششم نساء، خداوند را حسابرس رفتار، کردار آدمیان نسبت به اموال یتیمان می‌شمارد. در سوره نساء، خداوند را بر هر چیزی به‌ویژه در امر پاسخ‌گویی به درود و سلام دیگران، حسابرس می‌داند: ﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا[۱۰].

سومین حوزه حسابرسی خداوند، داوری و پاداش و کیفر در جهان آخرت است. بیشتر آیات حسابرسی متوجه این بخش است. ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ[۱۱]. بر این اساس در چهار آیه، روز قیامت، یوم‌الحساب و در یک آیه ﴿يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ[۱۲] نامیده شده است.

آیات قرآن از سه گونه حسابرسی خدا در آخرت خبر می‌دهند: سوء‌الحساب، حساب شدید، حساب یسیر، بنابر آیه هجدهم رعد، حسابرسی آنان که دعوت خدا را پاسخ نداده‌اند، سوء الحساب است. آیه بیست و یکم رعد، یکی از ویژگی‌های خردمندان را چنین می‌شمارد که از سوء الحساب می‌ترسند. امام صادق (ع) در بیان معنای سوء الحساب هر گونه ستمگری را از خداوند نفی می‌کند و سوء الحساب را به معنای دقت و ریزبینی در حسابرسی می‌شمرد[۱۳]. ابوالحسن ماوردی، پنج وجه در معنای سوء الحساب بیان می‌کند: همه گناهان به شمار آید و هیچ یک بخشیده نشود. در حسابرسی مناقشه و دقت شود. ملامت و توبیخ شود. نیکی‌هایش پذیرفته و گناهانش آمرزیده نشود. وجه پنجم آن است که سوء صفت حساب نباشد، بلکه نتیجه حساب باشد و سوء الحساب به معنای آن حسابرسی باشد که نتیجه‌اش دوزخ و کیفر است[۱۴].

علامه طباطبایی سوء را صفت حساب نمی‌داند، بلکه سوء الحساب را به معنای آن حسابرسی می‌شمارد که موجب ناراحتی فرد حسابرسی شده، بشود[۱۵]. بنابر آیه ﴿إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ[۱۶]، حسابرسی کافران سرکشی که در دنیا دچار عذاب الهی می‌شوند، حساب شدید است. عبدالله بن عباس، حساب شدید را حسابرسی آخرت می‌داند[۱۷]؛ ولی مقاتل بن سلیمان، حساب شدید را همان وقوع عذاب الهی در دنیا می‌شمرد[۱۸].

طوسی در بیان عذاب شدید می‌نویسد: بدان جهت که طاعتی از کافر پذیرفته نیست، همه گناهان کوچک و بزرگ وی به شمار می‌آید و کیفر داده می‌شود[۱۹]. بنابر آیه هشتم سوره انشقاق، حسابرسی کسانی که پرونده کردارشان به دست راستشان داده شده، حساب یسیر (آسان) است. ابوالحسن ماوردی سه وجه در معنای حساب یسیر نقل می‌کند: حسابرسی آسان بدان معنا است که کردارهای بنده را به او می‌شناسانند و پس از آن از وی می‌گذرند، وجه دوم آنکه، کارهای وی را بر خدا عرضه می‌کنند. این دو وجه از پیامبر اکرم نقل شده است. وجه سوم آن‌که نیکی‌های وی را پاداش می‌دهند و از گناهانش می‌گذرند[۲۰].

از پیامبر اکرم نقل شده که سه ویژگی است که در هرکس باشد، خداوند او را به آسانی حسابرسی کند و به مهربانی خویش وی را به بهشت درآورد: بدان کس که تو را محروم ساخته، عطا کنی و با آن کس که رابطه‌اش را با تو قطع کرده، رابطه داشته باشی و آن کس را که به تو ستم کرده، ببخشی[۲۱].

شمارش برای آگاهی از شمار و اندازه چیزی است. خداوند به همه چیز دانا است، پس چه نیاز به حساب و شمارش دارد؟ در پاسخ، حسین بن حسن حلیمی در معنای حسابگری خداوند می‌نویسد: او بخش‌ها و مقادیر چیزها را که بندگان با شمارش می‌دانند، بدون شمارش می‌داند؛ شمارشگر به تدریج مقدار را می‌داند و در پایان شمار را به کمال خواهد دانست در حالی که دانش خداوند به چیزی، بر امری متوقف نیست[۲۲].

فخر رازی به شبهه فوق سه پاسخ می‌دهد: اول آن‌که حسابرسی خداوند به معنای آن است که خداوند در قلب آدمیان دانشی می‌آفریند که به مقدار کردارشان و پاداش و کیفرشان آگاه شوند. پاسخ دوم آن است که خداوند درباره کردار آدمیان با آنان سخن می‌گوید و این سخن گفتن را حساب نامیده است. و پاسخ سوم آنکه حسابرسی به معنای پاداش کردار است[۲۳].

سید مرتضی، پرسش دیگری را مطرح می‌کند: خداوند بارها خود را سریع الحساب خوانده است. در محاسبه سریع چه وجه پسندیده‌ای وجود دارد؟! سید مرتضی سه پاسخ ارائه می‌دهد؛ محاسبه به معنای پاداش است، یا به معنای علم به مقدار و کیفیت کردار آدمی است و یا آنکه محاسبه سریع به معنای آن است که حسابرسی انسانی، خداوند را از محاسبه دیگری باز نمی‌دارد، بنابراین همه را در یک زمان حسابرسی می‌کند. سید مرتضی این‌گونه حسابرسی را دلیل بر آن می‌داند که خداوند جسم نیست[۲۴].

آیات و روایات پُرشماری، حسابرسی آدمیان را به طور انحصاری به خداوند نسبت می‌دهند. مانند آیه: ﴿فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ[۲۵]. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحَاسِبُ كُلَّ خَلْقٍ إِلَّا مَنْ أَشْرَكَ بِاللَّهِ فَإِنَّهُ لَا يُحَاسَبُ وَ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ»، «همانا خداوند هر آفریده‌ای را حسابرسی می‌کند، مگر آن کس که شریک برای خداوند قرار دهد که وی را حسابرسی نکند و فرمان داده شود که وی را به آتش (دوزخ) ببرند»[۲۶]. از سوی دیگر، خداوند بندگان را به روز قیامت چنین خطاب می‌کند: ﴿اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا[۲۷]. این آیه با آیات و روایات حسابرسی خداوند منافات ندارد، آشکار است که حسابرسی آدمی با آفریدگار او است، نتیجه این حسابرسی به صورت پرونده‌ای در اختیار آدمی قرار می‌گیرد و آن گاه آدمی با توجه به پرونده‌اش به حساب خویش آگاه می‌گردد. روایاتی نیز بر این دلالت دارد که حسابرسی مردم در روز قیامت به پیامبر یا امامان واگذار می‌شود. بیشتر این روایات از نظر سندی ضعیف و از نظر مفاد مخالف قرآن است. حسابگر بودن خداوند در چهارچوب صفات فعلی و ثبوتی (جمالی) خداوند قرار می‌گیرد.

حکیم ملا هادی سبزواری در معنای سریع الحساب می‌نویسد: حساب آن است که اجزای متفرق ناهمگون را گردآوریم. خداوند (از ماده) مجرد است و همه مکان‌ها و آنچه در مکان است، نسبت بدو مانند نقطه است و همه زمان‌ها و آنچه در زمان‌ها است، نسبت بدو مانند یک آن [لحظه] است و مهربانی و دانش او همه چیز را فراگرفته و او همه چیز را به شمار آورده و همه نزد وی حاضرند و نسبت بدو گذشته و آینده‌ای نیست و هیچ کاری وی را از کار دیگر باز نمی‌دارد؛ بر این اساس خداوند همه آفریدگان را یک باره حسابرسی می‌کند، یک‌باره‌ای که نه در زمان و نه در روزگاری (دهر) است[۲۸].[۲۹]

منابع

پانویس

  1. الصحاح، ج۱، ص۱۲۸.
  2. «بر تو تنها پیام‌رسانی و بر ما حسابرسی است» سوره رعد، آیه ۴۰.
  3. «و ما حسابرسی را بسنده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۴۷.
  4. «و او سریع‌ترین حسابرسان است» سوره انعام، آیه ۶۲.
  5. «خداوند حساب آن را از شما باز خواهد خواست» سوره بقره، آیه ۲۸۴.
  6. «اگر دریابید حساب آنان جز با پروردگار من نیست» سوره شعراء، آیه ۱۱۳.
  7. «و شب را (برای) آرامش و خورشید و ماه را (برای) شمارش برگمارده است؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره انعام، آیه ۹۶.
  8. «اوست که خورشید را تابان و ماه را درخشان آفرید و برای آن برج‌ها نهاد تا شمار سال‌ها و «حساب» را بدانید؛ خداوند آن را جز به حق نیافرید؛ او آیات را برای گروهی که دانشورند روشن بیان می‌کند» سوره یونس، آیه ۵.
  9. «و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سال‌ها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشته‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۲.
  10. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است» سوره نساء، آیه ۸۶.
  11. «و روز رستخیز ترازوهای دادگری را می‌نهیم، آنگاه بر هیچ کس ستمی نخواهد رفت و اگر (کرداری) همسنگ دانه خردلی باشد آن را (به شمار) خواهیم آورد و ما حسابرسی را بسنده‌ایم»؛ سوره انبیاء، آیه ۴۷.
  12. «روزی که حساب برپا می‌شود» سوره ابراهیم، آیه ۴۱.
  13. بحار الانوار، ج۷، ص۲۶۶.
  14. النکت و العیون، ج۲، ص۳۰۹.
  15. المیزان، ج۱۱، ص۱۸۱.
  16. «بی‌گمان او بر بازگرداندن وی تواناست» سوره طارق، آیه ۸.
  17. زاد المسیر، ج۶، ص۴۳.
  18. التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۳۷۹.
  19. التبیان، ج۱۰، ص۳۶.
  20. النکت و العیون، ج۴، ص۳۹۹.
  21. بحارالانوار، ج۷، ص۹۶.
  22. الأسماء و الصفات، ص۸۳.
  23. التفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۰۸.
  24. الامالی، سید مرتضی.
  25. «بر تو تنها پیام‌رسانی و بر ما حسابرسی است» سوره رعد، آیه ۴۰.
  26. بحارالانوار، ج۷، ص۲۶۰.
  27. «کارنامه‌ات را (خود) بخوان که امروز تو خود بر خویش حسابرسی را بسنده‌ای» سوره اسراء، آیه ۱۴.
  28. سبزواری، شرح الاسماء الحسنی، ص۱۵۴.
  29. سلطانی، محمد، مقاله «حاسب»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۶۱۵-۶۱۷.