حبیب بن وهب انصاری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

نام او و پدرش را به اختلاف، "حبیب بن سباع"[۱]، "حبیب بن سبع" یا "جنید بن سباع"[۲]، "جندب بن سبع"[۳]، "حبیب بن وهب"[۴]، "خبیب بن وهب"[۵]، "حبیب بن فدیک"[۶]، "جُنَیب"[۷] گفته‌اند و بیشتر محدثان، حبیب بن سباع، و مزی[۸] و ابن حجر[۹] حبیب بن سبع را صحیح دانسته‌اند.

ابن اثیر پنج مدخل تحت عناوین جنید[۱۰]، حبیب بن سباع[۱۱]، حبیب بن وهب[۱۲]، جنبد[۱۳] و ابوجمعه[۱۴]، و ابن حجر سه مدخل جداگانه به نام جُنبذ[۱۵]، جُنید بن سبع[۱۶] و ابوجمعه[۱۷] آورده است. به احتمال قوی در این اسم‌ها تصحیف صورت گرفته که در اصل یکی است و شهرتش به کنیه است[۱۸].

بعضی او را به انصاری، کنانی، جهنی، قاری و سباعی خوانده‌اند[۱۹]، ولی بیشتر محدثان، انصاری گفته‌اند. ابن اثیر[۲۰] می‌گوید: بعضی میان ابوجمعه انصاری و ابوجمعه سباعی فرق گذاشته‌اند، ولی ابوموسی مدینی (محمد بن ابی بکر م. ۵۸۱ در ذیل معرفة الصحابه ابن منده)، آن دو را یک نفر دانسته است. ابن حجر[۲۱] احتمال داده است که او حلیف انصار باشد.

وی از اصحاب رسول خدا (ص) بود[۲۲] که در شام می‌زیست[۲۳] و در فتح مصر حضور داشت[۲۴]. ابن حبان[۲۵] او را از بزرگان تابعین شمرده و گفته است جماعتی از صحابه را دیده[۲۶] و از آنان روایت کرده است [۲۷].

نقل شده که ابوجمعه رسول خدا (ص) را در سال پنجم -جنگ خندق - درک کرد[۲۸] و گفت که رسول خدا (ص) نماز مغرب را خواند و از اصحابش پرسید: آیا نماز عصر را خواندم؟ گفتند: خیر، مؤذن اقامه گفت و حضرت نماز عصر را خواند و سپس نماز مغرب را اعاده کرد[۲۹]. این روایت را برخی از محدثان اهل سنت، ضعیف شمرده‌اند[۳۰]. از نظر شیعه، روایات سهوالنبی قابل قبول نیست[۳۱]؛ زیرا پیامبر را مصون از خطا و اشتباه می‌دانند و در علم کلام از آن بحث کرده‌اند.

از وی نقل شده در اول روز، در حالی که کافر بودم، با رسول خدا (ص) جنگیدم و در آخر روز در حالی که مسلمان شدم، همراه او قتال کردم. وی می‌گوید: ما نُه نفر که هفت مرد و دو تا زن یا بالعکس و در نقل دیگر سه مرد و هفت زن[۳۲] - بودیم[۳۳] که آیه ﴿وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ[۳۴]. نازل شد. مفسران شأن نزول آیه را درباره صلح حدیبیه ذکر کرده‌اند[۳۵].

با توجه به نقل این دو روایت، در زمان اسلام آوردن او - در سال احزاب با ایام حدیبیه -اختلاف است. گرچه ابن حجر[۳۶] اسلام آوردن او را در ایام حدیبیه دانسته، ولی در روایت اخیری اشکال کرده که ابوجمعه انصاری نبوده است؛ زیرا هیچ یک از انصار همراه قریش با مسلمانان نجنگید.

گزارش کرده‌اند ابوجمعه، صحابی رسول خدا (ص) به بیت المقدس وارد شد تا آنجا نماز بخواند. زمانی که ابوجمعه خواست از آنجا برگردد، به آنان گفت برای شما هدیه‌ای دارم و آن حدیثی از رسول خدا (ص) است، پس گفت: ما ده نفر از جمله معاذ بن جبل همراه رسول خدا (ص) بودیم. گفتم: ای رسول خدا! آیا قومی بهتر از ما هست که به تو ایمان آورده و پیروی‌ات کرده باشد؟ حضرت فرمود: "رسول خدا (ص) میان شماست؛ در حالی که از آسمان برای شما وحی می‌آورد، چه چیزی مانع انجام امر شماست. قومی بعد از شما می‌آید که [[[پیامبر]] را ندیده و به قرآن ایمان دارند و به آن عمل می‌کنند، اینان پاداش بزرگ‌تری دارند"[۳۷]. در گزارش دیگر از ابوجمعه، نام ابوعبیده جراح آمده که همراه رسول خدا (ص) - یا به نقل دیگر، در جنگ باهم بودیم [۳۸] - و چاشت می‌خوردیم. ابوعبیده گفت: ای خدا! آیا کسی بهتر از ما هست که اسلام آوردیم و با شما هجرت و جهاد کردیم[۳۹] و به تو ایمان آوردیم؟ حضرت فرمود: "بله، قومی بعد از شما می‌آید که به من ایمان می‌آورد، در حالی که مرا ندیده‌اند"[۴۰]. همچنین ابوجمعه، نامه عقبة بن عامر به معاویه، و درخواست عقبه از معاویه را آورده است [۴۱].

عبدالله بن عوف، صالح بن جبیر و ابن محیریز[۴۲] مردم فلسطین[۴۳] و اهل شام[۴۴] از او روایت کرده‌اند.

ابن حجر[۴۵] به نقل از بخاری در کتاب "تاریخ اوسط"‌اش مرگ او را بین سال‌های ۷۰ تا ۸۰ هجری ذکر کرده است.[۴۶]

منابع

پانویس

  1. یحیی بن معین، ج۱، ص۳۶؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۵۱؛ دولابی، ج۱، ص۴۳.
  2. طبرانی، ج۲، ص۲۹۰ و ج۴، ص۲۴.
  3. طبرانی، ج۲، ص۲۹۰.
  4. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۱، ص۳۱۰ و ج۹، ص۸۴؛ ابن حبان، مشاهیر، ص۹۴.
  5. ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۸۲.
  6. خلیفة بن خیاط، ص۵۵۹؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۲۰۵.
  7. ابن ماکولا، ج۲، ص۳۰۳.
  8. مزی، ج۳۳، ص۲۵.
  9. ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  10. جنید، ج۱، ص۵۷۳.
  11. حبیب بن سباع، ج۱، ص۶۷۵.
  12. حبیب بن وهب، ج۱، ص۶۸۱.
  13. جنبد، ج۱، ص۵۶۳.
  14. ابوجمعه، ج۶، ص۵۱.
  15. جنبذ، ج۱، ص۶۱۱.
  16. جنید بن سبع، ج۱، ص۶۲۰.
  17. ابوجمعه، ج۷، ص۵۶.
  18. ابن اثیر، ج۶، ص۵۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۷؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  19. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۱۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۵۱؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۷؛ ابن ماکولا، ج۲، ص۳۰۳.
  20. ابن اثیر، ج۶، ص۵۱.
  21. ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  22. احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰؛ ابوداود، ج۲، ص۲۴۹؛ مزی، ج۳۳، ص۲۰۵.
  23. ابن سعد، ج۷، ص۳۵۲؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۰؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۱۰۱.
  24. ابن سعد، ج۷، ص۳۵۲.
  25. ج۴، ص۱۳۹.
  26. ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۳۹.
  27. ابن حجر، ج۷، ص۵۷.
  28. ابونعیم، ج۵، ص۲۸۶۰.
  29. ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۵۴؛ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰۶؛ طبرانی، ج۴، ص۲۴؛ بیهقی، ج۲، ص۲۲۰.
  30. زیلعی، ج۱، ص۳۳۰؛ هیثمی، ج۱، ص۳۲۴.
  31. ر. ک: طوسی، الخلاف، ج۱، ص۴۰۴؛ علامه حلی، ج۲، ص۲۰۰.
  32. طبرانی، ج۴، ص۲۴.
  33. طبرانی، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن قانع، ج۱، ص۱۸۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  34. «اگر مردان و زنان مؤمنی» سوره فتح، آیه ۲۵.
  35. قمی، ج۲، ص۳۱۶؛ طوسی، ج۹، ص۳۳۲؛ طبرسی، ج۹، ص۲۰۷؛ ابن کثیر، ج۴، ص۲۰۸.
  36. ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  37. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۲۰۵؛ طبرانی، ج۴، ص۲۳؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۵۲؛ ابن عساکر، ج۲۳، ص۳۱۹؛ مزی، ج۱۳، ص۲۵.
  38. طبرانی، ج۴، ص۲۲.
  39. ابن سعد، ج۷، ص۳۵۲؛ ابن عساکر، ج۸، ص۴۱۹.
  40. احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰۶؛ خلیفة بن خیاط، ص۵۵۹؛ ابویعلی موصلی، ج۳، ص۱۲۸؛ ابن عساکر، ج۲۳، ص۳۲۰.
  41. عبدالرحمان بن عبدالله، ص۱۷۱.
  42. ابویعلی، ص۶۹؛ ابن قانع، ۱۸۸-۱۸۷.
  43. ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۳۹.
  44. خلیفة بن خیاط، ص۵۵۹.
  45. ابن حجر، ج۷، ص۵۶.
  46. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابوجمعه»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۲۱۵-۲۱۶.