حدیث اصحابی کالنجوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

حدیث اصحابی کالنجوم در منابع روایی و تاریخی اهل سنت و با عبارات مختلفی نقل شده است. در سند این روایت افرادی قرار گرفته‌اند که بنابر رجال اهل سنت، تضعیف شده‌اند. در برخی از منابع اهل سنت این حدیث در جهت اثبات صحت پیروی بی‌قید و شرط از صحابه، مرجعیت و الگو بودن همه صحابه تمام صحابه مورد استناد قرار گرفته است منتها با مدلول برخی آیات و روایات ناسازگار است. با صرف نظر از ضعف سند مراد ازاین روایت اهل بیت پیامبر(ص) هستند.

مقدمه

حدیث اصحابی کالنجوم کلامی است منسوب به پیامبر اکرم(ص) با مضمون تشبیه صحابه پیامبر(ص) به ستارگان و جواز اقتداء به همه آنان.

این حدیث با عبارات گوناگونی در منابع روایی و تاریخی اهل سنت نقل شده است، مانند: «إِنَّ أَصْحَابِي بِمَنْزِلَة النُّجُومِ فِي السَّمَاءِ، فَأيّما أَخَذْتُمْ بِهِ اهْتَدَيْتُمْ»[۱] و «مَثَلُ أَصْحَابِي مَثَلُ النُّجُومِ مَنِ اقْتَدى بِشَيْءٍ مِنْهَا اهْتَدى» که مشهورترین نقل آن است[۲]. اندک تفاوتی که در نقل عبارات و الفاظ حدیث نجوم دیده می‌شود تغییری در معنا مفاد آن ایجاد نمی‌کند[۳].

سند حدیث

راویان این حدیث، شش نفر از صحابه هستند مانند: عبدالله بن عمر[۴]؛ ابوهریره[۵]؛ عمر بن خطاب[۶]؛ ابن عباس[۷]؛ جابر[۸] و انس بن مالک[۹].

بسیاری از عالمان اهل‌سنت به صراحت، حدیث «اصحابی کالنجوم» را با تمام متون و سندهایش ضعیف دانسته‌اند. عدم صدور آن از پیامبر اکرم(ص)[۱۰]، عدم صحت[۱۱]، ضعف جدی[۱۲]، جعلی بودن[۱۳]، ضعف تمامی اسناد[۱۴]، باطل و دروغ بودن، از تولیدات اهل فسق[۱۵]، غریب بودن و عدم نقل در کتب معتبره[۱۶]، کذب و عدم اعتبار آن[۱۷]، تعبیرهایی است که در باره آن به کار رفته است.

همچنین برخی از راویان این حدیث مورد قدح قرار گرفته‌اند مثلاً در طریق ابن عمر، حمزة بن أبی حمزة جزری نصیبی، شخصی منکَر الحدیث[۱۸]، کم‌ارزش‌تر از یک فِلس[۱۹]، متروک و متهم به جعل حدیث[۲۰] و جایز نبودن نقل روایت از او[۲۱] معرفی شده است[۲۲].

دلالت حدیث

در برخی از منابع اهل سنت این حدیث در جهت اثبات صحت پیروی بی‌قید و شرط از صحابه[۲۳]، مرجعیت و الگو بودن همه صحابه[۲۴]، پاک انگاشتن همه صحابه[۲۵]، ممدوح بودن همه صحابه[۲۶]، برتری صحابه از بقیه مردم[۲۷]، عدالت تمام صحابه[۲۸]، مورد استناد قرار گرفته است[۲۹].

ارزیابی

این حدیث به لحاظ محتوایی با اشکالات متعددی روبرو است که به پاره‌ای از آنها اشاره می‌شود:

  1. تعارض مدلول این روایت با آیات فراوانی از قرآن کریم که در مذمت و نکوهش عده‌ای از صحابه وارد شده است[۳۰].
  2. ناسازگاری با روایاتی از رسول خدا(ص) در منع از اقتدا به برخی از صحابه؛ روایاتی که بیانگر فتنه‌ها و بدعت‌هایی است که توسط برخی از آنها در دین و جامعه ایجاد می‌شود[۳۱].
  3. ناسازگاری با روایاتی که برخی از صحابه را مورد نکوهش قرار داده است[۳۲]، همچنین روایاتی که از بدعت‌گذاری برخی از صحابه پس از پیامبر اسلام(ص) خبر می‌دهند[۳۳] و حدیث خبر دهنده از تبعیت صحابه از سنن یهود و نصارا[۳۴].
  4. اعتراف برخی از صحابه شاخص به جهل خود نسبت به احکام شرعی و نیازمندی‌شان به دیگر صحابه[۳۵].
  5. در برخی منابع از بی‌اعتنایی برخی از صحابه نسبت به احکام دین[۳۶] و عدم پایبندی برخی از آنان به کتاب خدا و سنت نبوی و بدعت‌گذاریشان در دین[۳۷] خبر داده شده است.
  6. طبق نقل منابع معتبر تاریخی در بسیاری از موارد خود صحابه با هم اختلاف داشته‌اند. از طرفی نمی‌توان به صرف صحابه بودن هر دو طرف دعوا را بر حق دانست[۳۸]، بنابراین وجود چنین اختلافی دلیل روشن بر نادرستی مدلول حدیث اصحابی کالنجوم است.

با توجه به ملاحظات و انتقادات یاد شده و با صرف‌نظر از ضعف سندی حدیث اصحابی کالنجوم قطعاً عمومیت مدلول آن مقصود نیست، یعنی نمی‌توان گفت همه اصحاب پیامبر(ص) در همه اقوال و افعال خود بر مدار هدایت بوده و اقتداء به آنان مایه هدایت مقتدی بوده است، بلکه برخی از آنان مقصود است، کسانی که از خطا و گناه مصون بوده‌اند آنان همان عترت و اهل بیت خاص پیامبر اکرم(ص) هستند که در احادیث دیگر نبوی مانند حدیث ثقلین و حدیث سفینه معرفی شده و بر هدایت‌گری همه جانبه آنان تصریح و تأکید شده است[۳۹].

منابع

پانویس

  1. فیض القدیر، ج۱، ص۲۷۱؛ کشف الخفاء، ج۱، ص۶۴؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۲۲، ص۳۵۹.
  2. مسند الشهاب، ج۲، ص۲۷۵؛ الکامل، ج۲، ص۳۷۶؛ المغنی، ج۳، ص۵۳۵؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۳۵۱؛ کفایة الطالب، ج۲، ص۲۶۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۳۸.
  3. ترکاشوند، حسن، مقاله «حدیث اصحابی کالنجوم»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۳۳۶.
  4. المنتخب من مسند عبد بن حمید، ص۲۵۱؛ المسند الجامع المعلل، ج۱۰، ص۲۹۰.
  5. لسان المیزان، ج۱، ص۲۵۴.
  6. الابانة الکبری، ج۲، ص۲۱۹؛ جامع الاصول، ج۸، ص۵۵۶.
  7. الکفایة، ج۱، ص۱۱۶.
  8. تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳۰.
  9. الخصائص الکبری، ج۲، ص۳۹۶.
  10. اعلام الموقعین، ج۲، ص۳۶۱؛ شرح الطحاویة، ج۳، ص۱۳۲؛ ، جامع بیان العلم، ج۲، ص۹۰ ـ ۹۱.
  11. المنتخب من العلل للخلال، ج۱، ص۱۲.
  12. المقاصد الحسنة، ج۱، ص۱۴؛ تحفة الأحوذی، ج۱۰، ص۱۵۵؛ منهاج السنة النبویة، ج۸، ص۳۶۴.
  13. صفة صلاة النبی، ج۱، ص۴۹؛ تفسیر البحر المحیط، ج۷، ص۲۸۱؛ فتاوی الأزهر، ج۸، ص۱۹۳ و ۲۰۹.
  14. المدخل الی السنن الکبری، ج۱، ص۱۱۵.
  15. الإحکام فی اصول الأحکام، ج۵، ص۶۱.
  16. منهاج السنة النبویة، ج۸، ص۳۶۴؛ البدر المنیر، ج۹، ص۵۸۴.
  17. السلسلة الضعیفة، ج۱، ص۱۵۲.
  18. الضعفاء الصغیر، ج۱، ص۳۵؛ الجرح والتعدیل، ج۳، ص۲۱۰.
  19. روایة الدوری (تاریخ ابن معین)، ج۴، ص۴۸۶؛ ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۲۹۰.
  20. تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۷۹.
  21. البدر المنیر، ج۹، ص۵۸۴.
  22. ترکاشوند، حسن، مقاله «حدیث اصحابی کالنجوم»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.
  23. الکشاف، ج۱۳، ص۳۹۰.
  24. تبیین کذب المفتری، ج۱، ص۴۲۰.
  25. الاقتصاد، ج۱، ص۷۹.
  26. البرهان المؤید لصاحب موالید، ج۱، ص۲۳.
  27. مجمع الزوائد، ج۲، ص۶۱۵.
  28. لوامع الانوار، ج۱، ص۵۳.
  29. ترکاشوند، حسن، مقاله «حدیث اصحابی کالنجوم»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۳۳۸.
  30. سوره انفال، آیه ۱۵-۱۶؛ سوره توبه، آیات ۱۶، ۲۳-۲۵، ۳۸، ۸۶-۸۷، ۱۰۷؛ سوره جمعه، آیه ۱۱.
  31. کنز العمال، ج۱۱، ص۲۹۴؛ نفحات الازهار، ج۳، ص۱۸۳.
  32. صحیح البخاری، ج۱۲، ص۱۶؛ مسند ابن حنبل، ج۵، ۲۴۴؛ مسند أبی یعلی، ج۳، ص۲۴۷؛ الجمع بین الصحیحین، ج۳، ص۱۴۵.
  33. موطأ الإمام مالک، ج۲، ص۴۶۱؛ الاستذکار، ج۵، ص۱۰۴.
  34. الجامع الصحیح المختصر، ج۶ ص۲۶۶۹.
  35. الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۹؛ شرح المقاصد، ج۲، ص۲۹۴؛ ینابیع المودة، ج۲، ص۱۶۶؛ فلک النجاة، ص۱۴۹.
  36. سنن الدارمی، ج۱، ص۵۱؛ المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۳۵۹؛ مجمع الزوائد، ج۱، ص۳۹۳.
  37. المبسوط، ج۲۴، ص۷؛ خلاصة عبقات الأنوار، ج۳، ص۲۴۴.
  38. صحیح بخاری، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۵، ص۵۲؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۲۲۳۶.
  39. ترکاشوند، حسن، مقاله «حدیث اصحابی کالنجوم»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۳۳۸.