خلافت موعود
مقدمه
- خداوند سبحانه و تعالی در آیاتی چند به انسانهای شایسته وعده داده که حکومت زمین به آنها خواهد رسید: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴾[۱]
- در آیات پیش از این آیه، سخن از اطاعت و تسلیم برابر فرمان خدا و پیامبر (ص) است و در این آیه، بحث ادامه یافته و نتیجه این اطاعت که همان حکومت جهانی است بیان شده است. بر اساس آن، خداوند سبحانه و تعالی به کسانی که از شما ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده میدهد که آنان را قطعا خلیفه روی زمین خواهد کرد؛ همانگونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، به طور ریشهدار و پا برجا در صفحه زمین مستقر خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را، به امنیت و آرامش مبدّل خواهد کرد.
مردم فقط خدا را پرستیده و چیزی را شریک او قرار نخواهند داد.
- بعد از این برتری و فراگیری حکومت توحید و استقرار آیین الهی و از میان رفتن هرگونه اضطراب، ناامنی و شرک، کسانی که بعد از آن کفر بورزند، به یقین فاسق واقعی خواهند بود!
- در این آیه، خداوند سبحانه و تعالی وعده حکومت روی زمین، برتری دین و آیین و امنیت کامل را به گروهی از مؤمنان و صالحان داده است. اما در اینکه منظور از این گروه چه کسانیاند، میان مفسران گفتوگو است.
- برخی آن را اشاره به حکومت مهدی (ع) میدانند که شرق و غرب جهان، در زیر لوای حکومت آن حضرت قرار میگیرد، آیین حق همه جا نفوذ میکند، ناامنی و خوف و جنگ از صفحه زمین برچیده میشود و عبادت خالی از شرک، برای جهانیان تحقق مییابد[۲].
- بدون شک آیه، هم شامل مسلمانان نخستین و هم حکومت حضرت مهدی (ع) میشود. طبق عقیده عموم مسلمانان- اعم از شیعه و اهل تسنن- آن حضرت سراسر زمین را پر از عدل وداد میکند و او مصداق کامل این آیه است؛ ولی با این حال، منعی از عمومیت و گستردگی مفهوم آن نیست.
- گفتنی است ثمره تمام کوششهای پیامبران و تبلیغات مستمر و پیگیر آنان و نمونه کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل و عبادت، زمانی تحقق مییابد که حضرت مهدی (ع) ظهور میکند[۳].
- همانگونه که گفته شد، این تفسیرها، به معنای انحصار مصداق آیه نیست؛ بلکه بیان مصداق کامل است. ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت، ذیل این آیه فرمود: "درباره قائم (ع) و اصحاب ایشان نازل شده است"[۴].
- یکی از مفسران بزرگ در این باره مینویسد: "... این مجتمع طیب و طاهر با صفاتی که از فضیلت و قداست دارد، هرگز تاکنون در دنیا منعقد نشده و دنیا از روزی که پیامبر (ص) مبعوث به رسالت شده، تاکنون، چنین جامعهای به خود ندیده است. ناگزیر اگر مصداقی پیدا کند، در روزگار حضرت مهدی (ع) خواهد بود؛ چون اخبار متواتری که از رسول خدا (ص) و امامان اهل بیت (ع) در خصوصیات آن حضرت وارد شده است، از تشکیل چنین جامعهای خبر میدهد. البته این در صورتی است که روی سخن در آیه را متوجه مجتمع صالح بدانیم، نه تنها حضرت مهدی (ع)". آنگاه ادامه میدهد: خواهید گفت: طبق این نظریه چه معنا دارد که روی سخن را در زمان نزول آیه به ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ﴾؛ کند؛ در حالی که مهدی (ع) آن روز نبود "نه خودش بود و نه یکی از اهل زمانش"؟ در پاسخ میگوییم: این سؤال، ناشی از این است که پرسشکننده، میان خطابهای فردی با خطابهای اجتماعی خلط کرده است؛ چون خطاب ممکن است دو جور متوجه اشخاص شود: یکی اینکه اشخاصی را مورد خطابی قرار دهند؛ بدین سبب که خصوصیات خود آنان مورد نظر است. به طور دیگر اینکه همان اشخاص را مورد خطاب قرار دهند، نه از این جهت که شخص خود آنان مورد نظر باشد، بلکه از این جهت که جمعیتی هستند دارای صفاتی معین. در صورت اول، خطاب، از مخاطبان به غیر مخاطبان متوجه نمیشود و شامل آنها نمیگردد- نه وعدهاش، نه وعیدش و نه هیچ چیز دیگرش- و در قسم دوم اصلا اشخاص دخالتی ندارند و خطاب متوجه دارندگان صفات کذایی است که در این صورت به دیگران نیز متوجه میشود.
- در آیه شریفه، خطاب از قبیل خطابهای دوم است که بیانش گذشت و بیشتر خطابهای قرآنی- که یا مؤمنان را مخاطب کرده و یا کفار را- از این قبیل است[۵][۶].
منابع
پانویس
- ↑ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین، جانشین [خود] قرار دهد؛ همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین [خود] قرار داد. و آن دینی را که برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
- ↑ ر. ک: محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۸
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۴ ص ۵۳۰- ۵۳۲
- ↑ " نَزَلَتْ فِي الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ "، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۳؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۰، ح ۳۵
- ↑ محمد حسین طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۰
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۲۱۳ - ۲۱۶.