راهبان چگونه می‌توانند یکی از موانع بیرونی آزادی سیاسی به‌شمار روند؟ (پرسش)

راهبان چگونه می‌توانند یکی از موانع بیرونی آزادی سیاسی به‌شمار روند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فقه سیاسی است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.

راهبان چگونه می‌توانند یکی از موانع بیرونی آزادی سیاسی به‌شمار روند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی
مدخل اصلیراهبان - احبار - آزادی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید کاظم سیدباقری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید کاظم سیدباقری در کتاب «آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم» در این‌باره گفته‌ است:

«احبار[۱]، جمع حِبر یا حَبر و به معنی دانایان و دانشمندان است. اصل این لغت، دلالت بر نعمت و گشایش در زندگی دارد و شادی، تحسین، تزئین زیبایی و تکریم، همه از لوازم و آثار نعمت است. حبر، ظاهراً از کلمه “حابر” عبری به معنی عالم گرفته شده است؛ اما اینکه آیا در معنای آن سحر هم وجود دارد یا نه، گویی در میان دانشوران پیشین یهود، سحر و کهانت، شایع بوده است[۲]. به هر حال این افراد هم به دلیل جایگاه علمی و هم از آنجا که ثروتمند هستند، هیمنه‌ای دروغین در جامعه به وجود می‌آورند که موجب سلب آزادی مردم می‌شوند.

یکی از دیگر گروه‌ها در این عرصه، راهبان می‌باشند که عابدان، دنیاگریزان و پرستشگران هستند. با توجه به جایگاهی که اشاره شد، نقش راهبان به گونه‌ای است که توانسته و می‌توانند، مردم را به دنبال خویش کشند، مسیری خودساخته پیش پای آنان نهند و به هر سو که میل دارند، نارهبری کنند، مسیری که آزادی فکر و عمل را از پیروان خود می‌ستانند. قرآن کریم، روایت می‌کند یهود و مسیحیان، احبار و راهبان و مسیح (ع) را ارباب خود می‌گرفتند:  اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ [۳].

مرحوم طبرسی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمودند، به خداوند سوگند، آنان برای عالمان و عابدان خویش، روزه نمی‌گرفتند و نماز نمی‌خوانند، اما آنان حلال‌ها را حرام و حرام‌ها را حلال می‌کردند، و یهودیان و مسیحیان، از آنان پیروی می‌نمودند و آنان را بندگی می‌کردند بدون آنکه دریابند و بفهمند[۴]. عدی بن حاتم می‌گوید، خدمت پیامبر گرامی اسلام (ص) رسیدم، در حالی که بر گردنم صلیبی از طلا بود، ایشان به من فرمودند، این بت را از گردن خود باز کن! عدی می‌گوید، آن را از گردن خود برداشتم و خدمت ایشان رفتم، دیدم ایشان آیه بالا را تلاوت می‌کند، به ایشان عرض کردم، ما آنان را نمی‌پرستیم، پیامبر (ص) فرمود: آیا آنچه را حرام می‌انگارند، حرام نمی‌دانید و آنچه را حلال می‌پندارند، حلال نمی‌شناسید، همین کار شما پرستش و عبادت است[۵]. با این وصف، به نظر می‌رسد عالمان و عابدان، چنگ بر گلوگاه‌های قانون‌گذاری جامعه می‌گذارند و با شریعت‌آوری‌ها یا تفسیرهای خودساخته، فرایند امور را به راستای منافع و تحلیل‌های خویش به پیش می‌برند؛ پس اسارات و بندگی مردم، شکل و رنگی قانونی و شرعی به خود می‌گیرد و البته تاوان مبارزه با آن برای رسیدن به آزادی، بسیار سنگین می‌شود.

این نیروها با هیمنه روانی‌ای که در جامعه به وجود می‌آورند، جامعه و اندیشه‌های آن را در اسارت می‌گیرند و مردم و آزادی‌خواهان را به روش‌های گوناگون، از رسیدن به آن گوهر باز می‌دارند. کارکرد این گروه‌ها، گاه رواج افکار سست و سودجویانه بوده است چندان که انبوه خرافه‌ها و کج‌اندیشی‌ها و ترویج آنها به نام دین، مانعی اساسی در عرصه آزادی سیاسی- اجتماعی بوده است. داده‌های تاریخی به ما می‌گوید خطر این جریان، صدچندان بوده است؛ آن‌گاه که تزویرگرانی به نام دین و پرستش خداوند، در کنار زرسالاران و زورمندانی یکه‌تاز و خودکامه قرار گرفته‌اند؛ جریانی که سدهایی بس بزرگ جلوی آزادی به وجود آورده است. “قرن‌ها فکر بشر زیر فشار خرافات متراکم، و تقلید کورکورانه به حالت جمود و تحجّر‌گراییده، سرانجام فاقد قوه ادراک و تمییز گشت؛ نتیجه استبداد و خودخواهی پدران خانواده و سران قبیله و کاهنان معابد و پادشاهان ممالک که به ترتیب در جوامع بشری عرض اندام می‌نمودند، چندان سنگین و کمرشکن بوده است که نیروی اراده انسان‌ها را در هم شکست”[۶] و کمتر کسی در جست‌و‌جوی آزادی بر آمده است»[۷]

منبع‌شناسی جامع فقه سیاسی

پانویس

  1. گفتنی است در آیات قرآن کریم، این واژگان، همواره دارای معنای منفی نیستند؛ برای نمونه در سوره مائده آیه ۴۴، درباره احبار آمده است:  إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ  [“ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند» سوره مائده، آیه ۴۴]؛ همچنین درباره رهبان آمده است که:  لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ  [“بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲]، اما آنچه در این بند به آن استناد شده است، وجوهی از رفتار این گروه‌ها می‌باشد که مانعی برای آزادی به شمار می‌روند. نکوهش رفتار آنان نیز از آنجاست که از موقعیت خویش برای بردگی و بهره‌کشی دیگران بهره می‌گیرند.
  2. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۵۶.
  3. «آنان دانشوران دینی و راهبان خود را به جای خداوند پروردگاران خویش برگزیده‌اند و نیز مسیح پسر مریم را در حالی که جز این فرمان نیافته‌اند که خدایی یگانه را بپرستند که خدایی جز او نیست؛ پاکا که اوست از شرکی که می‌ورزند» سوره توبه، آیه ۳۱.
  4. فضل‌الله بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۷.
  5. فضل‌الله بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۷.
  6. سیدابوالفضل موسوی زنجانی، حریت در نظر اسلام، ص۱۸۴.
  7. سیدباقری، سید کاظم، آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم، ص ۲۷۵.