روایت سکونی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ مَا لَمْ يَدْخُلُوا فِي الدُّنْيَا قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا دُخُولُهُمْ فِي الدُّنْيَا قَالَ اتِّبَاعُ السُّلْطَانِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ فَاحْذَرُوهُمْ عَلَى دِينِكُمْ»[۱]؛ امام صادق (ع) از رسول اکرم (ص) نقل میفرماید که ایشان میفرماید: فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامی که وارد (مطامع و لذایذ و ثروتهای ناروای) دنیا نشده باشند. گفته شد: ای پیغمبر خدا وارد شدنشان به دنیا چیست؟ میفرماید: پیروی کردن قدرت حاکمه. بنابراین اگر چنان کردند، بایستی از آنها بر دینتان بترسید و پرهیز کنید.
دلالت روایت
استدلال امام خمینی در خصوص این روایت، بدین گونه است: با توجه به اینکه ضرورت عقل و ارسال پیامبران (ع) گواه است که هدف دین فقط تبلیغ احکام نبوده و تبلیغ احکام به عنوان مقدمهای به جهت برقراری نظام عادلانه و منتسب به قوانین الهی است، لذا امین بودن فقیهان بالنسبه به پیامبران (ع) به معنای امانتداری آنان در ابلاغ احکام نبوده، بلکه به جهت برقراری نظامی عادلانه و از طریق اجرای قوانین اسلام و بالتبع تشکیل حکومت است: "به حکم عقل و ضرورت ادیان، هدف بعثت و کار انبیا (ع) تنها مسألهگویی و بیان احکام نیست. این طور نیست که... معنای «الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ» این باشد که فقها در مسأله گفتن امین باشند. در حقیقت، مهمترین وظیفه انبیا (ع) برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است... و این با تشکیل حکومت و اجرای احکام امکانپذیر است... فقها در اجرای قوانین و فرماندهی سپاه و اداره جامعه و دفاع از کشور و دادرسی و قضاوت مورد اعتماد پیامبرند. بنابراین، «الْفُقَهَاءُ أُمَنَاءُ الرُّسُلِ» یعنی کلیه اموری که به عهده پیغمبران است، فقهای عادل موظف و مأمور انجام آنند،... لکن مراد از «أُمَنَاءُ الرُّسُلِ» کسانی هستند که از هیچ حکمی تخلف نکنند، و پاک و منزه باشند... همان طور که پیغمبر اکرم (ص) مأمور اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام بود و خداوند او را رئیس و حاکم مسلمین قرار داده و اطاعتش را واجب شمرده است، فقهای عادل هم بایستی رئیس و حاکم باشند، و اجرای احکام کنند و نظام اجتماعی اسلام را مستقر گردانند"[۲].
امام خمینی در عبارتی دیگر و با استدلالی دیگر، روایت امام رضا (ع) را که در خصوص ضرورت حکومت دینی مورد عنایت قرار دادیم، مورد تأکید قرار داده و با توجه به اینکه در آن روایت جعل امامی با خصوصیت امانت به جهت عدم تعطیل احکام اسلام و فرسوده نشدن آن، فرض دانسته است، لذا این دو روایت را به هم ضمیمه کرده و در قالب قضیهای منطقی در مقدمه را کنار هم جمع کرده و از آن نتیجه مطلوب را تحصیل کرده است.
مقدمه اول: فقها امنای رسل هستند.
مقدمه دوم: برای مردم، امام و حکومتی به زمامداری حاکمی قیم، حافظ و امین لازم است.
نتیجه: فقیهان به عنوان امنای رسل باید تشکیل حکومت بدهند و سر رشته امور را به دست گیرند.
عبارت امام خمینی در این استدلال بدین گونه و در قالب این عبارات از نظر میگذرد: "روایت حضرت رضا (ع) را خواندم که «لَوْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُمْ إِمَاماً قَيِّماً أَمِيناً حَافِظاً مُسْتَوْدَعاً لَدَرَسَتِ الْمِلَّةُ...» به طور قضیه کلی میفرماید برای مردم امام قیم حافظ امین لازم است و در این روایت میفرماید: فقها اُمنای رسل هستند. از این صغرا و کبرا بر میآید که فقها باید رئیس ملت باشند، تا نگذارند اسلام مندرس شود و احکام آن تعطیل شود"[۳].[۴]
منابع
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۶، ح۵.
- ↑ ولایت فقیه، ص۷۰ - ۷۲.
- ↑ ولایت فقیه، ص۷۳ – ۷۴.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۲۳۰.