سطو

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

دستیابی به قدرت و دست‌ درازی[۱]، حمله ‌بردن[۲]. این کلمه هنگامی که با "عَلی" متعدی شود، بر چیرگی و استعلاء دلالت دارد و هنگامی که با "باء" متعدی شود، معنای حمله‌ کردن و دست‌ درازی به زور و قهر را افاده می‌کند. اصل آن "سطا" به معنای چیرگی و برتری[۳] یا "سَطْوُ" به معنای دست ‌یافتن بر مردم به قهر و غلبه از بالا[۴].

﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا[۵]

این آیه شریفه حالت کفار را هنگام شنیدن آیات الهی بیان می‌کند که زمان تلاوت آیات قرآنی که دلالت آنها نیز واضح است و خطاب به آنهاست، در چهره آنها آثار انکار را می‌بینی که از سر کینه و غیظ می‌خواهند به طرف تلاوت‌کنندگان آیات الهی حمله و یورش برند[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۴۱۰.
  2. بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه، ص۷۶۲.
  3. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۷۱.
  4. خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۲۷۷.
  5. «و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهره‌های کافران، ناخوشایندی می‌بینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان می‌خوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد» سوره حج، آیه ۷۲.
  6. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج‌۱۴، ص۴۰۸.
  7. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۳۶-۳۳۷.