سوید بن عمرو خثعمی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

سوید بن عمرو خثعمی آخرین شهید میدان کربلاست. وی پس از شهادت امام حسین (ع) شهید شد. یکی از دو مردی بود که همراه حسین (ع) بودند. او مجروح افتاده در میدان، میان زخمیان بود و رمقی در بدن داشت و در آن حال، چون شنید که کوفیان شادی‌کنان می‌گویند «حسین کشته شد»، به هوش آمد و با چاقو و شمشیری که داشت، با همان حالت به جنگ پرداخت و شهید شد.

مقدمه

سوید بن عمرو ابن ابی مطاع انماری خثعمی[۱] است و خثعمی منسوب به خثعم بن اراش که قبیله‌ای از عرب‌های قحطانی[۲] و یمنی الأصل می‌‌باشند.

این شهید بزرگوار یکی از شیوخ عالی مقام و از طبقه اشراف کوفه و مردی کثیر الصلاة و در شجاعت و دلاوری مردی نامدار بود. او در میدان جنگ چون شیر خشمگین مبارزه می‌‌کرد و در برابر بلاها و سختی‌ها بسیار مقاوم بود. او کسی است که از بامداد عاشورا تا وقتی که امام (ع) یکه و تنها مانده، در میدان جنگ بود[۳].

برخی از مورخان می‌‌نویسند: معلوم نیست این مرد شریف، کی و کجا به امام (ع) پیوسته است؟ همین قدر معلوم است که او از جمله اصحاب و یارانی است که از صبحگاه تا دم آخر جنگ به مبارزه و مجاهده پرداخت و با شهادت او، جنگ روز عاشورا به پایان رسید[۴].[۵]

آخرین حمله

تاریخ نگاران عاشورا نوشته‌اند: آخرین کسی که از اصحاب امام (ع) شهید شد، سوید بن عمرو خثعمی بود. او با پیکری پُر زخم و مجروح در میان کشتگان و شهدا افتاده بود و چون خون زیادی از بدنش رفته بود و جراحت زیادی برداشته بود بیهوش و بی‌حرکت مانده بود. دشمنان گمان کردند او کشته شده است، اما بعد از ساعاتی به هوش آمد و شنید که لشکریان می‌‌گویند: «حسین کشته شد!» این شخصیت با ایمان گویا از این خبر وحشت انگیز به هیجان آمد و با تمام توانش برخاست، دید شمشیرش را برده‌اند با چاقویی که به همراه داشت به دشمن حمله کرد و لحظاتی با دشمن مبارزه کرد و سرانجام به دست عروة بن بطار تغلبی و زید بن رُقاد جُنَبی به شهادت رسید[۶].

علامه محسن امین این رجز را به وی نسبت داده است:

أَقْدِمْ حُسَيْنُ الْيَوْمَ تَلْقَ أَحْمَداًوَ شَيْخَكَ الْخَيْرَ عَلِيّاً ذَا النَّدَى‌
وَ حَسَناً كَالْبَدْرِ وَافَى الْأَسْعَدَاوَعَمَّك الْقَرْمَ الْهُمامَ الْأَرْشَدا
حَمْزَةَ لَيْثِ اللَّهِ يُدْعى أَسَداوَذَا الْجَناحَيْنِ تَبَوّأ مَقْعَدا
فِي جَنَّةِ الفِردَوسِ تَعلو صُعُدا[۷]
پیش بیا ای حسین! که امروز در باغ بهشت، پیامبر (ص) و پدر نیکوکار و صاحب بخشش را ملاقات می‌کنی، و برادرت حسن ماه سیما که نیک بختان را ملاقات کرد و عموی بزرگوار شجاع و با سخاوتت، حمزه که شیر پروردگار که شیر خدا نامیده شد، و جعفر طیار ذوالجناحین که بالا مقام است، در بهشت فردوس بالا می‌‌رود و عالی می‌‌شود.

آری معطرترین درودی که به یاد آنان تقدیم می‌‌شود، از سخنان امام صادق (ع) است که در حق آنان می‌‌فرماید: «اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي طِبْتُمْ وَ طَابَتِ اَلْأَرْضُ اَلَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ وَ فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِيماً فَيَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُمْ»[۸]؛ سلام بر شما ای انصار اباعبدالله الحسین! پدر و مادرم به فدای شما، پاکیزه شدید و زمینی را که در آن مدفون هستید پاکیزه کردید و به فوز و رستگاری عظیمی رسیدید، ای کاش من هم با شما بودم و با شما رستگار می‌‌شدم![۹]

منابع

پانویس

  1. مورخان و رجال‎نویسان درباره او و پدرش نظرهای متفاوت دارند. وی را سوید بن عمر، عمرو بن مطاع جعفی، سوید بن ابی مطاع و سوید بن عمیر بن ابی مطاع انماری خثعمی نیز نامیدند ر. ک: (تسمیة من قتل مع الحسین، ش۵۸؛ رجال طوسی، ص۷۴؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۴، دارالتعارف؛ المهوف، ص۱۶۵؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۷۲؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۱؛ مثیرالاحزان، ص۶۷؛ یاران پایدار، ص۷۹.).
  2. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۳۳۱.
  3. الملهوف، ص۱۶۵؛ منهج المقال، ج۲، ص۸۲ و ابصارالعین، ص۱۴۷.
  4. عنصر شجاعت، ج۲، ص۱۰۵، و نیز، ر.ک: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۳؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۲۴ و مقتل مقرم، ص۲۵۴.
  5. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۴۶۳-۴۶۴.
  6. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۳؛ در کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۳، به جای بطار «بطان» آورده و در تنقیح المقال، ج۲، ۷۲؛ الملهوف، ص۱۶۶؛ اعیان الشیعه، ج۷ ص۳۲۴ و مقتل مقرم، ص۲۵۴ نام قاتل‌ها را نیاورده‌اند.
  7. اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۲۴.
  8. بحار الأنوار، ج۱۰۱، ص۲۰۱.
  9. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۴۶۴-۴۶۵؛ محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۵۵۲؛ یوسفی غروی، محمد هادی، مقاله «سوگ‌نامه کربلا»، فرهنگ عاشورایی ج۴، ص۸۵.