سیئه در فقه سیاسی
مقدمه
چیزِ قبیح، خطیئه[۱]، بدی، کار بد، شرّ، ناخوشی، ناشایست[۲]، در مقابل "حسنه". اصل آن "سُوء" به معنای قبح[۳] و صفت هر پلیدی و بدی[۴].
﴿مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۵].
"سیئه و حسنه" دو نوع است:
- به اعتبار عقل و شرع: ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا﴾[۶].
- به اعتبار طبع انسانی: ﴿فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا لَنَا هَذِهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيَّرُوا بِمُوسَى وَمَنْ مَعَهُ﴾[۷].
سیئات اموری هستند که انسان به آنها احساس بد و ناخوشایندی دارد؛ مانند مرض، ذلت، ناداری و فتنه که منشأ همه اینها خود انسان است﴿وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ﴾[۸].[۹].
سیئه شامل همه بدیها و ناخوشیها و پلیدیهاست. در مورد گناهان نیز عدهای ذنب، اثم، خطیئه و جُرم را سیئات میدانند؛ امّا برخی مفسران سیئات را تنها شامل گناهان صغیره میدانند و گناهان کبیره را از سیئات نمیشمارند[۱۰].
سیئات در فرهنگ قرآنی به همه ناهنجاریهای اجتماعی اطلاق میگردد که مردم به آنها احساس ناخوشایند و بدی دارند. حسنات هنجارهای جامعه قرآنی هستند. ترک سیئات خود از حسنات بزرگ است[۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱، ص۹۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۶۵.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۱۱۳.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۳۲۷.
- ↑ «هر کس کار نیک آورد، به از آن او راست و هر کس کردار زشت آورد (بداند) کسانی که کارهای بد انجام دادهاند جز (برابر) آنچه میکردهاند کیفر داده نمیشوند» سوره قصص، آیه ۸۴.
- ↑ «کسانی که نیکی آورند ده برابر آن (پاداش) دارند و کسانی که بدی آورند جز همانند آن کیفر نمیبینند و به آنان ستم نخواهد شد» سوره انعام، آیه ۱۶۰.
- ↑ «پس، هرگاه نیکی به آنان روی میآورد میگفتند این از آن ماست و اگر بلایی به ایشان میرسید به موسی و همراهان وی فال بد میزدند؛ آگاه باشید که فالشان نزد خداوند است اما بیشتر آنها نمیدانند» سوره اعراف، آیه ۱۳۱.
- ↑ «(ای آدمی!) هر نیکی به تو رسد از خداوند است و هر بدی به تو رسد از خود توست. و (ای محمّد!) ما تو را برای مردم، پیامبر فرستادهایم و خداوند، (شما را) گواه بس» سوره نساء، آیه ۷۹.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۸.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۱۲، ص۱۷۳.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص ۳۵۷.