سیره اخلاقی حضرت فاطمه در حجب و حیا چه بوده است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
سیره اخلاقی حضرت فاطمه در حجب و حیا چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ فاطمه زهرا
مدخل اصلیحیا در معارف و سیره فاطمی

سیره اخلاقی حضرت فاطمه در حجب و حیا چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث فاطمه زهرا است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فاطمه زهرا مراجعه شود.

پاسخ به این پرسش

محمد رضا جباری

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد رضا جباری در کتاب «سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا» در این باره گفته است:

«خصلت مثال‌زدنی حجب و حیا در فاطمه، دیگر ویژگی اخلاقی اوست که در طول زندگانی وی نمودهای بسیار داشت و برای زنان در هر عصری درس‌آموز و الگو بوده است. او بهترین زنان را کسانی می‌داند که کمترین ارتباط را با مردان غیرمحرم داشته باشند. هنگامی که رسول خدا a از اصحابش پرسید: زن در چه حالاتی به خداوند نزدیک‌تر است، اصحاب از پاسخ درماندند. امیرمؤمنان S این پرسش را از فاطمه (س) پرسید و او در پاسخ فرمود: نزد رسول خدا a برو و بگو نزدیک‌ترین حالت زن به خدا وقتی است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند. رسول خدا که فهمید این سخن از فاطمه است، فرمود: «فاطمه پاره تن من است»[۱].

ایشان به قدری از هم‌نشینی و اختلاط با نامحرمان بیزار بود و پرهیز می‌کرد که پس از اختصاص کارهای درون خانه به فاطمه و کارهای برون خانه به علی احساس خود از این تقسیم کار را این‌سان ابراز داشت: هیچ کس جز خداوند، میزان سرور و شادی‌ام را از اینکه رسول خدا مرا از هم‌دوشی با مردان معاف فرمود، نمی‌داند[۲]. حجاب فاطمه در عین زاهدانه بودن و سادگی، کامل بود؛ به گونه‌ای که سرتاپای او را می‌پوشاند. سادگی آن حضرت به گونه‌ای بود که شگفتی سلمان را برانگیخت و به رسول خدا a عرض کرد: شگفتا! دختران کسرا و قیصر در سُندس و حریر و دختر محمد در چادر پشمین کهنه با دوازده وصله![۳].

بلندی چادر وی به گونه‌ای بود که تا قدم‌های او را می‌پوشاند. از این رو در روایات معصومین (ع) وضع آمدن آن حضرت به مسجد برای ایراد خطبه فدکیه، چنین توصیف شده است: مقنعه و چادرش را به سر کرد و با گروهی از یاران و زنان قومش، در حالی که چادرش گاه به زیر پایش می‌آمد، بر ابوبکر وارد شد - در حالی که ابوبکر در جمع گروهی از مهاجران و انصار بود - و پرده‌ای آویختند و فاطمه در پس پرده نشست و...[۴].

پرهیز او از همنشینی با مردان نامحرم از این روایت و روایات مشابه به خوبی قابل استفاده است. در این روایت به نصب پرده‌ای حائل میان او و مردان اشاره شده است. در روایت مربوط به آمدن مرد نابینا به همراه رسول خدا a به خانه فاطمه و در پس پرده رفتن او - با وجود نابینایی آن مرد- نیز می‌توان نمونه‌ای دیگر از این خصلت فاطمی را یافت. آن حضرت درباره علت این رفتارش به رسول خدا a چنین گفت: «اگر او مرا نمی‌بیند، من او را می‌بینم و او بوی مرا استشمام می‌کند»[۵].

روایت طبرسی، شاهدی دیگر بر خصلت حجب و حیای فاطمی است. وی ضمن بیان روایاتی درباره آنکه لازم است زنان مقنعه‌هایی به سر کنند که پوشش مناسب را فراهم سازد، روایتی از امام باقر S نقل کرده که در آن، بلندی مقنعه فاطمه تا وسط بازوانش عنوان شده است[۶]. بنابر این بخش‌های گردن و سینه آن حضرت با چنین مقنعه‌ای پوشانده می‌شده است.

ایشان در آستانه شهادت به اسماء بنت عمیس سفارش کرد که پس از رحلتش، بدن شریفش را در تابوتی قرار دهند تا حجم آن از دید نامحرمان پنهان بماند. این وصیت، اوج صفت حُجب و حیا در آن حضرت را نشان می‌دهد؛ به گونه‌ای که حتی برای حفظ حریمش پس از وفات نیز چاره‌اندیشی می‌کند[۷]. آن حضرت از عریانی در قیامت نیز به قدری نگران بود که خداوند برای رفع این نگرانی، جبرئیل را با این پیام بر رسول خدا a نازل کرد که: ای محمد، سلام مرا به فاطمه ابلاغ کن و بگو: چون او از خداوند حیا کرد، خداوند نیز از او حیا می‌کند و به او وعده می‌دهد که در روز قیامت، او را با دو حله نور بپوشاند[۸][۹]

پانویس

  1. «وَ رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ S قَالَ: كُنَّا جُلُوساً عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ a فَقَالَ أَخْبِرُونِي أَيُّ شَيْ‌ءٍ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ فَعَيِينَا بِذَلِكَ كُلُّنَا حَتَّى تَفَرَّقْنَا فَرَجَعْتُ إِلَى فَاطِمَةَ (س) فَأَخْبَرْتُهَا الَّذِي قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ a وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَّا عَلِمَهُ وَ لَا عَرَفَهُ فَقَالَتْ وَ لَكِنِّي أَعْرِفُهُ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ فَرَجَعْتُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ a فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ سَأَلْتَنَا أَيُّ شَيْ‌ءٍ خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ وَ خَيْرٌ لَهُنَّ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ قَالَ مَنْ أَخْبَرَكَ فَلَمْ تَعْلَمْهُ وَ أَنْتَ عِنْدِي قُلْتُ فَاطِمَةُ فَأَعْجَبَ ذَلِكَ رَسُولَ اللَّهِ a وَ قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّي»؛ (مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۴، از کتاب مولد فاطمه، ابن بابویه؛ و بنگرید به: صالحی شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۱۱، ص۴۵؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۳۳).
  2. «عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ S قَالَ: تَقَاضَى عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ a فِي الْخِدْمَةِ فَقَضَى عَلَى فَاطِمَةَ بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَى عَلَى عَلِيٍّ بِمَا خَلْفَهُ قَالَ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ فَلَا يَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِي مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِكْفَائِي رَسُولُ اللَّهِ a تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ»؛ (حمیری، قرب الاسناد، ص۵۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۰، ص۱۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۱).
  3. «...فَلَبِسَتْ فَاطِمَةُ شَمْلَةً مِنْ صُوفٍ خلقانا [خَلَقَةً]، قَدْ خِيطَتْ بِاثْنَيْ عَشَرَ مَكَاناً مِنْ سَعَفِ النَّخْلِ، فَلَمَّا خَرَجَتْ فَاطِمَةُ (س) نَظَرَ إِلَيْهَا سَلْمَانُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَوَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِهِ وَ هُوَ يُنَادِي: (وَا حُزْنَاهْ) إِنَّ قَيْصَرَ وَ كِسْرَى لَفِي السُّنْدُسِ وَ الْحَرِيرِ، وَ ابْنَةُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهَا شَمْلَةٌ مِنْ صُوفٍ قَدْ خِيطَتْ بِاثْنَيْ عَشَرَ مَكَاناً بِسَعَفِ النَّخْلِ»؛ (ابن طاووس، الدروع الواقیة، ص۲۷۵؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۸).
  4. «رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ آبَائِهِ (ع) أَنَّهُ لَمَّا أَجْمَعَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ عَلَى مَنْعِ فَاطِمَةَ (س) فَدَكاً وَ بَلَغَهَا ذَلِكَ لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ ذُيُولَهَا مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَا مِشْيَةَ رَسُولِ اللَّهِ a حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ- وَ هُوَ فِي حَشَدٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ غَيْرِهِمْ فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلَاءَةٌ فَجَلَسَتْ...»؛ (طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۱۳۲ - ۱۳۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۲۹، ص۲۲۰).
  5. «وَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) أَنَّهُ قَالَ: اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ (س) فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ a لِمَ تَحْجُبِينَهُ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ قَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَإِنِّي أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي»؛ (تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۱۴؛ راوندی، النوادر، ص۱۱۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۹۱).
  6. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ S قَالَ: فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا كَانَ خِمَارُهَا إِلَّا هَكَذَا وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى وَسَطِ عَضُدِهِ وَ مَا اسْتَثْنَى أَحَداً»؛ (طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۹۳).
  7. اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۱۲۶.
  8. اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۱۱۹.
  9. اسحاقی، سید حسین، سیره اخلاقی و سبک زندگی حضرت زهرا، ص ۷۸.