شأن امام در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

بشرِ درمانده و متحیّر بین هواها و تمایلات درونی و بیرونی، نیازمند راهنمایی است که به سوی هدف مطلوب سوقش دهد. راهنمایی که در تمامی امور دینی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی به او مراجعه شود. راهنمایان الهی و امامان حقیقی، با تمامی فضائل و جایگاهشان، مناصب و مسؤولیت‌هایی در مقابل انسان‌ها دارند که از آنها با عنوان شأن یاد می‌شود که برخی از آنها در بیان چهارمین امام آمده است.

شئون امام از منظر امام سجاد(ع)

مرجعیت دینی

«وَ صَلِّ عَلَى خِیَرَتِکَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِکَ: مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الصِّفْوَةِ مِنْ بَرِیَّتِکَ الطَّاهِرِینَ، وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِینَ وَ مُطِیعِینَ کَمَا أَمَرْتَ»[۱]؛ «بار خدایا، درود بفرست بر آن برگزیدگان از میان آفریدگانت: محمد و عترت او، آن پاکان و گزیدگان، و چنان که خود فرمان داده‌ای ما را نیوشنده سخن ایشان و فرمان‌بردار حکم ایشان قرار ده».

مرجعیت دینی، از سوی خداوند حکیم به عالمان و امینان الهی، سپرده شده است. کسانی که از سوی خداوند اختیار شده‌اند: «خِیَرَتِکَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِکَ». از سوی دیگر، بر مراجعان است که نیوشنده و فرمانبردار این مراجع باشند؛ «وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِینَ وَ مُطِیعِینَ کَمَا أَمَرْتَ»[۲].

مرجعیت سیاسی

«اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ وَ مَوَاضِعَ أُمَنَائِکَ فِی الدَّرَجَةِ الرَّفِیعَةِ الَّتِی اخْتَصَصْتَهُمْ بِهَا....»[۳]؛ «بار خدایا، این جایگاه، جای خلفای تو و برگزیدگان توست و ‏جایگاه رفیع امینان تو که آنان را بدان اختصاص داده‌ای.....»

«اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا الْمَقَامَ لِخُلَفَائِکَ وَ أَصْفِیَائِکَ»؛ مقام مورد اشاره محتمل است مقام خلافت و وصایت باشد، همان‌گونه که امکان دارد مقام اقامه جمعه و نماز عید باشد که در هر صورت این دو تفکیک‌ ناپذیرند؛ زیرا اقامه جمعه و نماز عید از شئون خلافت و امامت حقه است، که ولی امر مسلمین خود بدان اقدام می‌کند و یا کسی را بدان منظور، تعیین و نصب می‎نماید. این مقام که از برای برگزیدگان خدا و امنای رحمان است و درجه و منزلتی است بسیار رفیع، امری نیست که از انتخاب و اراده خدا خارج باشد، بلکه چیزی است که خداوند به بندگان ویژه خویش تخصیص داده و این از مسلمات اسلامی است، که در تشیع تبلور یافته است. اما به نظر می‌رسد که مقام مذکور، مقام امامت و خلافت باشد زیرا که؛ در تتمه همین فراز به آثاری اشاره شده که به جایگاه جمعه و عید قرابتی ندارد. امام در این دعا خلفاء و اصفیاء و امینان را به خدا نسبت داده و اختصاص آنها به این مقام را نیز از جانب خدا برشمرده است، از این مورد هم می‌توان فهمید که این همان مقام ائمه معصومین و امامان حقه در منظومه فکری شیعه است که در فرازهای دیگر نیز به آن اشاره شده است.

ولایت اجتماعی

اقامه قسط و اجرای احکام و حدود الهی و رودروئی و مبارزه و سرکوب ظلم و فساد و گناه با اقدامات عملی، از شئون اجتماعی امام است. این به معنای مبسوط الید بودن امام و بدان معنی است که ولایت امر، در شعاع قدرت و حاکمیت و بسط ید، می‌تواند مردم را به راه و رسم بندگی خدا فرا خواند و به معروف جامه عمل بپوشاند و منکرات را محو و نابود سازد. تمامی این نکات از فراز «مِمَّنْ یَجْرِی ذَلِکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ»[۴]، استخراج می‌گردد؛ زیرا که جریان امور را در دست امام می‌داند که در سایه قدرت و بسط ید امام میسر است و این همان ولایت اجتماعی است[۵].

منابع

پانویس

  1. صحیفه سجادیه، دعای 34، فراز 5.
  2. صحیفه سجادیه، دعای 34، فراز 5.
  3. صحیفه سجادیه، دعای 48، فراز 9.
  4. صحیفه سجادیه، دعای 48، فراز 12.
  5. مقاله امامت در صحیفه سجادیه، ناصر باقری بیدهندی، نشریه مطالعات اهل بیت شناسی، شماره2، بهار و تابستان 94.